English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
English Persian
huge model مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
Other Matches
huge سترگ
huge کلان
huge تنومند بزرگ جثه
huge گنده
huge mistake اشتباه خیلی بزرگ
huge blunder اشتباه خیلی بزرگ
To anticipate a huge raki - off out something. کیسه دوختن
to roll a huge snowball گلوله بزرگی از برف درست کردن
I rinsed the clothes and huge them on the line . لبا سها را آب کشیدم وانداختم روی طناب
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model نوع یک محصول
model آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model گونه یک محصول
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
new model از نوطرح کردن
s s model الگوی محرک- محرک
s r s model الگوی محرک- پاسخ- محرک
s r model الگوی محرک- پاسخ
model قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model مدل
model الگو
model مدل سازی
model نمونه قرار دادن
model مطابق مدل معینی در اوردن
model طرح ریختن ساختن
model شکل دادن
model نقشه
model قالب طرح
model سرمشق
model نمونه
model طرح
model نمونه اصلی
model قالب
planning model الگوی برنامه ریزی
relational model مدل رابطهای
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
pilot model نمونه ازمایشی
random model الگوی تصادفی
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
random model مدل تصادفی
pilot model مدل ازمایشی
probabilistic model الگوی تصادفی
probabilistic model الگوی احتمالی
probabilistic model مدل احتمالی
vintage model الگوی مقطع زمانی
vintage model الگوی زمانی
validation of a model تحقق پذیری یک الگو
dressmaker's model مانکنخیاطی
two sector model الگوی دو بخشی
station model مدلهواشناسی
tiny model مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
test model نمونه ی ازمایش
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
validation of a model اعتبار یک الگو
she was a model of besuty نمونه زیبایی بود
stochastic model الگوی تصادفی
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
cosmological model مدل کیهان شناختی
electrical model مدل الکتریکی
data model مدل داده
decision model الگوی تصمیم گیری
imageing model روش یا مدل ارائه تصاویر
deteministic model مدل قطعی
dynamic model الگوی پویا
hierarchical model مدل سلسله مراتبی
haavelmo model الگوی هاولمو
dynamic model مدل پویا
econometric model الگوی اقتصادسنجی
normative model الگوی هنجاری
conjunctive model الگوی عطفی
molecular model الگوی مولکولی
bohr model مدل بور
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
model building الگوسازی
micro model الگوی خرد
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
mathematicl model الگوی ریاضی
mathematical model مدل ریاضی
mathematical model الگوی ریاضی
macro model الگوی کلان
economic model الگوی اقتصادی
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
budget forecasting model مدل پیشگویی بودجهای
balanced growth model الگوی رشد متوازن
ISO/OSI model معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
file level model نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
perspective spatial model مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
macro dynamic model الگوی کلان پویا
perspective spatial model مدل برجسته بینی
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
ISO/OSI model INTERCONNECTION SYSTEM OPEN/ORGANIZATION STANDARDS INTERNATIONAL
leading edge model IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
sales forecasting model مدل پیش فروش
stick and ball model الگوی گلوله و میله
tandy model 000hl IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
free electron model الگوی الکترون ازاد
micro dynamic model الگوی خرد پویا
the math teacher-turned-model آموزگار ریاضیی که مدل شده است.
Just check out the new sports car model! نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
stimulus stimulus model الگوی محرک- محرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com