English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
English Persian
hull down از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
hull down زیر افق
hull down قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
hull down بدنه پشت حفاظ
Search result with all words
hull پوست
hull قشر
hull پوست میوه یابقولات
hull کلبه
hull خانه رعیتی تنه کشتی
hull لاشه کشتی
hull پوست کندن
hull ولگردی کردن
hull بدنه کشتی
hull بدنه
hull جدار
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull بدنه یک هواپیمای دریایی
hull بدنه قایق
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
hull defilade سنگر گرفتن تانک
hull defilade تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
hull insurance بیمه بدنه
hull speed حداکثر سرعت نظری قایق
planing hull بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
pressure hull بدنه ضد فشار
the ship is hull down کشتی چندان دوراست که تنه ان پیدا نیست
hull column پایه بدنه
hull sonar سوناربدنهکشتی
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com