English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (5 milliseconds)
English Persian
hunting grounds شکارگاه
Other Matches
grounds تفاله
grounds نخاله
grounds حیاط
burial grounds قبرستان
parade grounds میدان رژه
parade grounds محل رژه
breeding grounds بستره
breeding grounds جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
coffee grounds تفاله قهوه
breeding grounds محل نشو و نمو
breeding grounds پروردگاه
stamping grounds <idiom> پاتق ،جایی که شخص بیشتراوقاتش را آنجاست
We shall be reasoning on the grounds that. . روی این زمینه استدلال خواهیم کرد که ...
grounds for inheritance موجبات ارث
burial grounds گورستان
breeding grounds گانگاه
breeding grounds محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
hunting شکار
still hunting روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
still hunting شکار باروش در کمین نشستن
to go a hunting شکار رفتن
hunting صید
hunting فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
hunting نوسان سرعت
hunting نوسان دادن انتن رادار درردیابی
hunting شکار کردن جستجو کردن
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
witch-hunting کشفوتنبیهافرادیکهدارایعقایدمضربرایاجتماعهستند
hunting cap کلاهشکار
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
hunting district شکار گاه
hunting ground شکار گاه
hunting district صیدگاه
hunting ground صیدگاه
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
fox-hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
cub hunting شکار بچه روباه
bow hunting شکار با تیر و کمان
exploratory hunting عملیات اکتشافی و خنثی کردن مین یا مین روبی
hunting bow کمان بلند و سنگین برای شکار
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
hunting dog سگ شکاری
hunting dog توله
hunting horn بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
hunting leopard یوزپلنگ
hunting panther یوزپلنگ
mine hunting کشف و خنثی کردن مین
stag hunting شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
hunting ground شکارگاه
hunting box or lodge خانه کوچک شکارگران
We are hunting for a vacant flat. دربدر دنبال آپارتمان خالی می گردیم
Imperial Silk Hunting Carpet فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com