English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
hydraulic cycle گردش اب در طبیعت
Other Matches
hydraulic مربوط به اب
hydraulic ابی
hydraulic وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
hydraulic هیدرولیکی
hydraulic روغنی
hydraulic وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
hydraulic lime اهک اب بند
hydraulic lime اهک ابی
hydraulic mortar ملات اب بند
hydraulic lift بلند کردن اب به نیروی اب
hydraulic gradient شیب ابی
hydraulic gradient شیب هیدرولیک
hydraulic jump پرش هیدرولیک
hydraulic jack جک هیدرولیکی
hydraulic jump جهش هیدرولیکی
hydraulic jump جهش هیدرولیک
hydraulic oil روغن رانش
hydraulic acid اسید کلریدریک
hydraulic acid جوهرنمک
hydraulic cement سیمانی که در زیر اب میگیرد
hydraulic cement سیمان ابی
hydraulic cement سیمان اب بند
hydraulic conductivity هدایت ابی
hydraulic conductivity ضریب ابگذری
hydraulic construction ساختمان ابی
hydraulic drag کشش ابی
hydraulic engine موتور ابی
hydraulic engine موتورهیدرولیکی
hydraulic fluid سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
hydraulic friction اصطکاک ابی
hydraulic lock قفل هیدرولیکی
hydraulic pump پمپ هیدرولیکی
hydraulic roller غلطک ئیدرولیکی
hydraulic line خط لوله هیدرولیکی
hydraulic coupling اتصالهیدرولیک
hydraulic system سیستم هیدرولیک
hydraulic tappet تاپت هیدرولیکی
hydraulic pipe خط لوله هیدرولیکی
hydraulic shovel بیلمکانیکی
hydraulic resistance پایههیدرولیکی
hydraulic hose شلنگهیدرولیکی
hydraulic ram تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
hydraulic radius شعاع هیدرولیک
hydraulic radius شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
hydraulic machine ماشین اب بلندکنی
hydraulic machine دولاب
hydraulic mortar ملات ابی
hydraulic motor موتور هیدرولیکی
hydraulic press پرس هیدرولیکی
hydraulic pressure فشار هیدرولیکی
hydraulic pressure فشار اب
hydraulic cylinder سیلندرهیدرولیکی
hydraulic pressure test ازمایش فشار اب
hydraulic pallet truck ماشینحملبارهیدرولیکی
fully hydraulic machine دستگاه تماما " هیدرولیکی
hydraulic shock absorber ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
flap hydraulic jack جکهیدولیکبالههواپیما
hydraulic lime engineering ملاطی که در زیراب سفت میشود
hydraulic lime engineering ملاط ابی
hydraulic booster unit تقویت کننده هیدرولیکی
hydraulic shock absorber کمک فنر هیدرولیکی
hydraulic shock absorber ضربه گیر روغنی
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
hydraulic fill dam سد خاکریز ابی
oil hydraulic transmission گیربکس هیدرولیکی
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
R/W cycle ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
four cycle چهار چرخه
four cycle دارای چهاردور یا دوره
R/W cycle CYCLE WRITE/READ
cycle per second هرتس
cycle حلقه
cycle تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle دوره
cycle تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle چرخه
cycle تاکت
cycle زمانه
cycle سواردوچرخه شدن
cycle بصورت متناوب فاهر شدن
cycle :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle چرخه زدن
cycle چرخ چرخه
cycle دوره گردش
cycle : دور
cycle سیکل
cycle دور
cycle دوران
cycle تناوب پریود سیکل
cycle عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle گردش
cycle دوره عملیات یابازی
cycle سیکل مدار
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
kondratieft cycle دور کندراتیف
kitchin cycle دور کیچین
kilomega cycle یک بیلیون سیکل در ثانیه
juglar cycle دور ژوگلار
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle چرخه دستورالعمل
idling cycle سیکل بی باری
hysteresis cycle حلقه پسماند
water cycle چرخه اب
occupancy cycle دوره سکونت
hydrologic cycle چرخه اب
life cycle دوره زندگی
life cycle دوره عمر
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
storage cycle چرخه انباره
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
staticizing cycle سیکل ایستاسازی
search cycle چرخه جستجو
reset cycle چرخه باز نشانی
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
rankin cycle سیکل رانکین
procurement cycle دوره خرید
storage cycle سیکل انباره
tempering cycle دوره بازپخت
thermodynamics cycle سیکل ترمودینامیک
exercise cycle دوچرخهثابت
cycle lock قفلدوچرخه
vapor cycle سرد زائی مدار بسته
turnaround cycle مدت رفت و برگشت
turnaround cycle مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
training cycle مرحله اموزش
trade cycle دوره فعالیت تجاری
trade cycle دور تجاری
planning cycle دوره برنامه ریزی
training cycle سیکل اموزشی
number of cycle تعداد تناوبها
major cycle بزرگ چرخه
magnetic cycle فرایندمدار مغناطیسی
magnetic cycle منحنی هیسترزیس
magnetic cycle دوره مغناطیسی
machine cycle چرخه ماشین
life cycle چرخه دوام
major cycle چرخه بزرگ
major cycle کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle چرخه حافظه
number of cycle تعداد دوره ها
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
minor cycle چرخه خرد
minor cycle خرد چرخه
menstrual cycle عادت ماهانه
menstrual cycle چرخه قاعدگی
life cycle دوره عمر یک محصول
cycle milling دستگاه فرز پاندولی
cycle time مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time زمان
cycle time زمان تناوب
cycle time زمان سیکل
cycle time مدت چرخه زمان چرخه
cycle track راه دوچرخه رو
display cycle چرخه نمایش
duty cycle چرخه کار
duty cycle ضریب کار
duty cycle دوره کار
engine cycle سیکل کاری موتور
estrous cycle دوره فحلی
execute cycle چرخه اجرا
execution cycle چرخه اجرا
fetch cycle چرخه واکشی
cycle time زمان رفت و برگشت
cycle time زمان تناوب عمل
cycle of everts دورحوادث
cycle of operation دوره عمل سلاح
cycle of operation جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room گردش ماه
cycle of the room دورقمر
cycle of water گردش اب در طبیعت
cycle car اتوموبیل دوچرخهای
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing چرخه دزدی
cycle stealing مدت چرخه
cycle stealing روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing حلقه ربایی
cycle stock موجودی فعال
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time مدت چرخه
flow cycle مدار ترتیب کار
flow cycle سیکل جریان کار
gramdfather cycle چرخه پدر بزرگ
budget cycle مراحل بودجه
business cycle دور بازرگانی
business cycle دور تجاری
business cycle دور اقتصادی
carnot cycle چرخه کارنو
carnot cycle سیکل کارنو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com