Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
hydraulic lock
قفل هیدرولیکی
Other Matches
hydraulic
مربوط به اب
hydraulic
وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
hydraulic
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
hydraulic
ابی
hydraulic
روغنی
hydraulic
هیدرولیکی
hydraulic acid
اسید کلریدریک
hydraulic acid
جوهرنمک
hydraulic tappet
تاپت هیدرولیکی
hydraulic cycle
مدار هیدرولوژی
hydraulic mortar
ملات ابی
hydraulic mortar
ملات اب بند
hydraulic motor
موتور هیدرولیکی
hydraulic system
سیستم هیدرولیک
hydraulic roller
غلطک ئیدرولیکی
hydraulic ram
تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
hydraulic radius
شعاع هیدرولیک
hydraulic radius
شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
hydraulic pump
پمپ هیدرولیکی
hydraulic pressure
فشار اب
hydraulic pressure
فشار هیدرولیکی
hydraulic oil
روغن رانش
hydraulic cement
سیمانی که در زیر اب میگیرد
hydraulic cement
سیمان ابی
hydraulic gradient
شیب ابی
hydraulic jack
جک هیدرولیکی
hydraulic jump
جهش هیدرولیکی
hydraulic jump
جهش هیدرولیک
hydraulic jump
پرش هیدرولیک
hydraulic lift
بلند کردن اب به نیروی اب
hydraulic lime
اهک ابی
hydraulic lime
اهک اب بند
hydraulic machine
ماشین اب بلندکنی
hydraulic friction
اصطکاک ابی
hydraulic cement
سیمان اب بند
hydraulic conductivity
هدایت ابی
hydraulic conductivity
ضریب ابگذری
hydraulic construction
ساختمان ابی
hydraulic cycle
گردش اب در طبیعت
hydraulic drag
کشش ابی
hydraulic engine
موتور ابی
hydraulic engine
موتورهیدرولیکی
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
hydraulic machine
دولاب
hydraulic press
پرس هیدرولیکی
hydraulic resistance
پایههیدرولیکی
hydraulic pipe
خط لوله هیدرولیکی
hydraulic coupling
اتصالهیدرولیک
hydraulic hose
شلنگهیدرولیکی
hydraulic shovel
بیلمکانیکی
hydraulic cylinder
سیلندرهیدرولیکی
hydraulic gradient
شیب هیدرولیک
hydraulic line
خط لوله هیدرولیکی
flap hydraulic jack
جکهیدولیکبالههواپیما
hydraulic fill dam
سد خاکریز ابی
hydraulic pallet truck
ماشینحملبارهیدرولیکی
hydraulic booster unit
تقویت کننده هیدرولیکی
hydraulic shock absorber
کمک فنر هیدرولیکی
oil hydraulic transmission
گیربکس هیدرولیکی
hydraulic tracer control
کنترل پیستونی
hydraulic shock absorber
ضربه گیر روغنی
hydraulic shock absorber
ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
fully hydraulic machine
دستگاه تماما " هیدرولیکی
hydraulic pressure test
ازمایش فشار اب
hydraulic lime engineering
ملاطی که در زیراب سفت میشود
hydraulic lime engineering
ملاط ابی
lock away
درجای قفل شده نگه داشتن
to lock out
نگاه داشتن
to lock out
پشت در
to lock somebody
[yourself]
out
[of something]
در را روی
[خود]
کسی قفل کردن
[و دیگر نتوانند داخل شوند چونکه کلید در آنجا فراموش شده]
lock up
<idiom>
اطمینال کامل از موفقیت
lock up
وضعیتی که در ان امکان انجام عمل دیگری نمیباشد
lock out
بسته شدن کارخانه
lock out
تعطیل کارخانه
lock out
درتنگنا قراردادن یا بمحل کار راه ندادن
lock out
تحریم کردن مستخدمین رااز مزایای استخدامی محروم کردن
lock out
حبس کردن
lock on
قفل کردن توپ روی هدف هنگام تعقیب ادامه مستمرتعقیب هدف
lock on
باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
lock in
از بیرون در را روی کسی بستن
lock out
قفل کردن
lock out
حبس کردن تحریم کردن
lock up
زیر قفل نگه داشتن
lock up
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
lock up
توقیف بازداشت کردن حبس کردن
lock up
حبس
lock up
بازداشتگاه
lock up
حبس کردن
lock up
در محلی محصور کردن
to lock off
جدا کردن
lock
دسته پشم
lock
بغل گرفتن
lock
راکدگذاردن
lock
قفل شدن
lock
بوسیله قفل بسته ومحکم شدن محبوس شدن
lock
چفت
lock
قفل گلنگدن
lock
چفت شدن
lock
طره گیسو
lock
مانع دستیابی به سیستم یا فایل شدن
lock
قفل شدن گیره دریچههای کانال ناو
lock
قفل
lock
محکم نگهداشتن
lock
قفل کردن
lock
قفل چخماق تفنگ
lock
چفت و بست مانع
lock
سد متحرک
lock
سدبالابر چشمه پل
lock
محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
lock
قفل کردن بستن قفل
lock
عمل جلوگیری از نوشتن روی فایل
lock
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
percussion lock
ماشه تفنگ
safety lock
قفل ضامن
putlog or lock
زیرتختهای
putlog or lock
تیر افقی
safety lock
ضامن اسلحه
safety lock
قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
rim lock
قفل دو راه
rim lock
سیم بند دو راه
retraction lock
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
puzzle lock
قفل رمزی
putlog or lock
چوب بست
pollack or lock
یکجور ماهی روغن
net lock
سیم بند چهارراه
net lock
قفل چهارراه
safety lock
چفت ضامن سلاح
scalp lock
کاکل
time lock
قفل ساعتی
lock dial
تنظیمقفل
lock hospital
بیمارستان ناخوشیهای مقاربتی
lock rail
ریلقفلشده
lock ring
حلقهقفل
lock switch
کلیدقفل
lock-chamber
منفذقفل
swivel lock
قفلچرخان
tape lock
قفلنوار
tubular lock
قفلمیلهای
key lock
قفلرمزی
switch lock
دکمهقفل
equipment lock
قفلتجهیزات
time lock
گاه قفل
two bolt lock
قفل دو زبانه
under lock and key
زیر قفل
vapor lock
قطع کامل جریان سیال
arm lock
قفلبازو
canal lock
سرمتحرککانال
column lock
قفلپایه
cycle lock
قفلدوچرخه
drawbar lock
قفلمیلهکشنده
lock-up garage
صندوقامانات
dead lock
مانع
lock forward
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
cylinder lock
قفل میلهای
double lock
دوبارکلیدگردانیدن در
elf lock
موی درهم برهم
dead lock
وقفه
lock nut
مهره قفلی
lock nut
مهره پشت گیر
check lock
مهره پشت گیر
check lock
ساعت امتحان کننده
lock option
اختیار کاربرد قفل
lock code
رمز قفل
lock chain
زنجیربرای بستن چرخ
door lock
قفل در
door lock
کلید خانه
dead lock
گیر کردن گیر
door lock
قفل
dead lock
اشکال
dead lock
کوچه بن بست
ignition lock
قفل موتور
keep under lock and key
مهر و موم کردن
light lock
درب نوربند
light lock
نوربند
die lock
گیره حدیده
elf lock
زلف ژولیده
bail lock
قفل قرقره ماهیگیری
ankle lock
فیتیله پیچ
lock step
غیر قابل انعطاف
flint lock
چخماقی
advisory lock
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
letter lock
قفل حروفی
mortise lock
قفل و بست
lock washer
واشر پشت گیر
lock washer
واشر قفلی
combination lock
قفل حروفی
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
gust lock
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
lock torque
قفل پیچش
lock step
گیردار
air lock
راهروی فشار
air lock
دریچه هوابند
air lock
اطاقک فشارهواپیما
flint lock
تفنگ
firing lock
قفل اتش
lock spit
شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
lock spring
قاب ساعت فنری
elf lock
گیس جنی
lock step
محدود
control lock
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com