Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (9 milliseconds)
English	Persian
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
hydraulic pressure	فشار اب
Search result with all words
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
Other Matches
To bring pressure to bear . To exert pressure .	اعمال فشار کردن
To bring pressure to bear . To exert pressure .	فشار خون دارد
hydraulic	مربوط به اب
hydraulic	وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
hydraulic	وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
hydraulic	ابی
hydraulic	روغنی
hydraulic	هیدرولیکی
hydraulic lift	بلند کردن اب به نیروی اب
hydraulic lime	اهک ابی
hydraulic lime	اهک اب بند
hydraulic machine	ماشین اب بلندکنی
hydraulic machine	دولاب
hydraulic mortar	ملات ابی
hydraulic resistance	پایههیدرولیکی
hydraulic hose	شلنگهیدرولیکی
hydraulic coupling	اتصالهیدرولیک
hydraulic conductivity	هدایت ابی
hydraulic press	پرس هیدرولیکی
hydraulic oil	روغن رانش
hydraulic motor	موتور هیدرولیکی
hydraulic mortar	ملات اب بند
hydraulic shovel	بیلمکانیکی
hydraulic jump	پرش هیدرولیک
hydraulic jump	جهش هیدرولیک
hydraulic jump	جهش هیدرولیکی
hydraulic acid	جوهرنمک
hydraulic cement	سیمانی که در زیر اب میگیرد
hydraulic cement	سیمان ابی
hydraulic cement	سیمان اب بند
hydraulic conductivity	ضریب ابگذری
hydraulic construction	ساختمان ابی
hydraulic cycle	مدار هیدرولوژی
hydraulic cycle	گردش اب در طبیعت
hydraulic drag	کشش ابی
hydraulic engine	موتور ابی
hydraulic engine	موتورهیدرولیکی
hydraulic fluid	سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
hydraulic friction	اصطکاک ابی
hydraulic gradient	شیب ابی
hydraulic jack	جک هیدرولیکی
hydraulic gradient	شیب هیدرولیک
hydraulic acid	اسید کلریدریک
hydraulic pump	پمپ هیدرولیکی
hydraulic radius	شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
hydraulic tappet	تاپت هیدرولیکی
hydraulic system	سیستم هیدرولیک
hydraulic line	خط لوله هیدرولیکی
hydraulic lock	قفل هیدرولیکی
hydraulic pipe	خط لوله هیدرولیکی
hydraulic roller	غلطک ئیدرولیکی
hydraulic ram	تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
hydraulic radius	شعاع هیدرولیک
hydraulic cylinder	سیلندرهیدرولیکی
hydraulic fill dam	سد خاکریز ابی
hydraulic booster unit	تقویت کننده هیدرولیکی
hydraulic lime engineering	ملاط ابی
hydraulic lime engineering	ملاطی که در زیراب سفت میشود
hydraulic shock absorber	ضربه گیر روغنی
hydraulic pallet truck	ماشینحملبارهیدرولیکی
flap hydraulic jack	جکهیدولیکبالههواپیما
hydraulic shock absorber	ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
hydraulic shock absorber	کمک فنر هیدرولیکی
hydraulic tracer control	کنترل پیستونی
fully hydraulic machine	دستگاه تماما " هیدرولیکی
oil hydraulic transmission	گیربکس هیدرولیکی
pressure	فشردن مضیقه
pressure	مشقت
pressure	بار سنگین مصائب وسختیها
f.pressure	فشارمایع
pressure	فشار
pressure	فشار هوا
pressure	سنگین
pressure	بار
pressure from outside	فشار از بیرون [خارج]
osmotic pressure	فشار اسمزی
oil pressure	فشارسنج روغن
partial pressure	فشار جزئی
partial pressure	فشار جزیی
piston pressure	فشار پیستون
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
partial pressure	فشار جرئی یا سهمی
pitot pressure	فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
pore pressure	فشار درونی
intermediate pressure	فشار متوسط
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
pressure adjustment	تنظیم فشار
internal pressure	فشار درونی
pressure altitude	ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
intake pressure	فشار ورودی
molding pressure	فشار پرس
inflationary pressure	فشار تورمی
initial pressure	فشار ابتدایی
impact pressure	نیروی اصابت فشار ترکش
time pressure	فشار زمانی
kinetic pressure	فشار سینتیک
pressure gage	فشارسنج
lateral pressure	فشار جانبی
loss of pressure	افت فشار
low pressure	فشار کم
low pressure	فشار خفیف
low pressure	سهل العبور
low pressure	منطقه کم فشار
manifold pressure	فشار گازگاه
mean effective pressure	فشار موثر متوسط
molding pressure	فشار قالب
increase of pressure	افزایش فشار
pressure balance	فشارسنج
radiation pressure	فشار تشعشع
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
total pressure	فشار کل
uplift pressure	فشار بالابرنده
vapor pressure	فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
vapor pressure	فشار بخار
vapour pressure	فشار بخار اب
water pressure	فشار اب
tire pressure	فشار هوای لاستیک
systolic pressure	فشارخون انقباضی
swelling pressure	فشار در اثر ازدیاد حجم
reacted pressure	فشار واکنش شده
reduced pressure	فشار کاهیده
reservoir pressure	فشار مخزن
social pressure	فشار اجتماعی
sound pressure	فشار صوت
starting pressure	فشار استارت
static pressure	فشار ثابت هوا
static pressure	فشار ایستایی
wave pressure	فشار حاصل از موج
wheel pressure	فشار چرخ
wind pressure	فشار باد
pressure vessel	فشار
water under pressure	آبتحتفشار
The pressure of the atmosphere	فشار جو ؟( اتمسفر )
He always works best under pressure .	اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
partial pressure	[فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
pressure of time	فشار زمانی
pressure vessel	فرف
pressure tube	لولهفشار
pressure screw	پیچفشرده
pressure cookers	دیگ زودپز
pressure bar	قسمتفشار
pressure change	تغییراتفشار
pressure control	کنترلفشار
pressure dial	درجهفشار
pressure plate	صفحهنگهدار
to be under deadline pressure	عجله داشتن
pressure breathing	تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
pressure face	سمت فشار
pressure fraction	کسر فشاری
pressure front	جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
pressure gauge	فشار سنج ابگونه وموادمنفجره
pressure gauge	فشارسنج
pressure gaverner	ناطم فشار
pressure gaverner	تنظیم کننده فشار
pressure gradient	گرادیان فشار
pressure drop	افت فشار
pressure device	عامل فشاری مین
pressure device	ماسوره فشاری
pressure cabin	هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
pressure cabin	بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
pressure casting	قطعه ریخته گری فشاری
pressure cook	دیگ زودپز
pressure cook	دردیگ زودپزپختن
pressure cook	تحت فشار پختن
pressure curve	منحنی فشار
pressure curve	خم فشار
pressure head	ارتفاع فشار
pressure hull	بدنه ضد فشار
pressure lamp	چراغ تلمبهای
pressure taping	انشعاب فشار سنجی
pressure tendency	گرایش فشار
pressure transducer	مبدل فشار
pressure wave	موج فشار
pressure weld	جوش دادن فشاری
pressure weldable	قابل جوشکاری فشاری
pressure welding	جوش فشاری
pressure welding	جوشکاری فشاری
pressure sweeping	روبیدن فشاری
pressure surface	سطح پیزومتریک
pressure surface	سطح فشار
pressure lubrication	دستگاه روغنکاری فشاری
pressure of speech	فشار تکلم
pressure points	نقطههای گیرنده فشار
pressure regulator	شیر تنظیم
pressure regulator	شیر فشار شکن
pressure sense	حس فشار
sense of pressure	حس فشار
pressure suit	لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد
pulse pressure	فشار نبض
gage pressure	فشار مانومتری
edge pressure	فشار لبه
economic pressure	فشار اقتصادی
earth pressure	فشار خاک
earth pressure	رانش خاک
bearing pressure	فشار تکیه گاهی
earth pressure	فشار حاصل از خاک
bearing pressure	فشار بردگاهی
soil pressure	رانش خاک
effective pressure	فشار موثر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com