Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
idle period
دوره استراحت
idle period
زمان توقف
idle period
پریود بی باری
Other Matches
idle
بی بار شدن در حال سکون ساکن
idle
بیکار شدن
idle
ازاد گشتن
idle
استراحت
idle
هرزگردی
idle
تنبل شدن
idle
وقت تلف کردن
idle
وقت گذراندن
idle
بی پروپا
idle
بی اساس
idle
بیخود
idle
بیهوده
idle
بیکار
idle
بی بار
idle
درجاکار
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
idle
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
تنبل
idle
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idle position
حالت سکون
idle coil
پیچک هرز
idle coil
بوبین کور
idle component
اجزاء کور
idle current
جریان بی باری
idle current
جریان کور
idle turn
دور ازاد
idle balance
مانده بیکار
idle balance
مانده راکد مانده غیرفعال
idle deposit
سپرده راکد
idle characters
کاراکترهای عامل
idle runing
بی باری
idle capacity
فرفیت بلااستفاده
idle cash
پول بلااستفاده
idle cash
پول بیکار
an idle pupil
شاگرد بیکار یا تنبل
idle capacity
فرفیت بیکار
idle bar
میله کور
idle deposit
سپرده بلااستفاده
idle wire
سیم مرده
idle rumoues
شایعات بی اساس
idle rumoues
اراجیف
idle stock
موجودی بی مصرف
idle talk
سخن بیهوده
idle talk
حرف مفت ژاژخایی
idle time
وقت تلف شده
idle time
زمان بی باری
idle time
دوره عطالت
idle time
دوره فترت زمان بیکاری
idle trunck
خط اتصال ازاد
idle trunck
ترانک ازاد
idle turn
کلاف مرده
idle voltage
ولتاژ کور
idle wanderer
ولگرد
idle wheel
دنده چرخ رابط بین دو چرخ
idle rumoues
شایعات بی سر و پا
idle roll
غلطک کور
idle frequency
فرکانس بی باری
idle hours
ساعتهای بیکاری
idle junction
اتصال ازاد
idle line
خط ازاد
idle money
پول راکد
idle money
پول غیر فعال
idle position
وضعیت ساکن
idle power
توان کور
idle pulley
قرقره راهنما
idle reserves
ذخائر بیکار
idle reserves
ذخائر بلااستفاده
idle rich
ثروتمندان انگل
To lead an idle life.
راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
machine idle time
زمان توقف ماشین
machine idle time
زمان معطلی دستگاه
To idle away one s time . to be jobless.
غاز چراندن
To lead an idle life .
زندگی عاطل وباطلی داشتن
idle current connection
اتصال جریان بی باری
idle current wattmeter
توان کورسنج
idle voltage of battery
ولتاژ هرز باتری
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
idle indicating signal
علامت ازاد
idle circuit condition
وضعیت مدار بی بار
on period
مدت رسانایی
off period
مدت نارسانایی
period
دوره زمان
period
عصر
period
روزگار نوبت
period
دوره تناوب
period
تناوب
period
زمان تناوب دوره
period
نوبت مرحله
period
زمان تناوب پریود
period
عادت ماهانه
period
مدت زمان
period
گردش
period
نوبت ایست
period
مکث
period
نقطه پایان جمله
period
جمله کامل
period
قاعده زنان
period
طمث
period
حد
period
پایان
period
کمال
period
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
period
نقطه
period
لحظه
period
زمان
period
دوره تناوبی
period
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
period
وقت روزگار
at a later period
بعدها
period
نتیجه غایی
period
گاه
at a later period
در موقع دیگر
period
مدت
period
دوره
period
فاصله زمان
period
موقع
period
گذشت زمان
period
دوران
period of grace
ضرب الاجل
period of grace
مهلت
period of grace
مهلت پرداخت
period of delivery
دوره تحویل
period of concentration
می پیماید
period of concentration
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
period of concentration
زمان تمرکز
payout period
دوره بازگشت سرمایه
period of hire
مدت اجاره
period of instrument
دوره سنجه
period of office
دوره تصدی
remainder of the period
باقیمانده مدت
reasonable period
مدت معقول
pulse period
تناوب پالس
production period
دوره تولید
probationary period
دوره ازمایشی
probationary period
دوره ازادی مشروط
porolongation of a period
تمدید مدتی
period of vibratio
دوره ارتعاش
practice period
دوره تمرین
period of roll
زمان تناوب چرخش
rest period
دوره استراحت
retention period
دوره ابقا
period of roll
دوره تناوب
period of production
دوره تولید
period of prescription
مدت مرور زمان
refractory period
دوره بی پاسخی
retrace period
دوره بازگشت
the girls of the period
دختران امروزی
sidereal period
پریودنجومی
synodic period
month lunar
synodic period
دوره تناوب هلالی
synodic period
پریودهلالی
time period
گذشت زمان
to put a period to
بپایان رساندن
transattack period
زمان اجرای تک اتمی
transattack period
مدت ادامه تک اتمی
transition period
دوره گذار
transition period
دوره انتقال
wave period
زمان تناوب امواج دریا
time period
فاصله زمان
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final .
همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
For a period of one month.
به مدت یک ما ؟
sidereal period
دوره تناوب نجومی
short period
دوره کوتاه
right for a prescribed period
رقبی
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
three-month period
دوره سه ماهه
quarterly period
دوره سه ماهه
three-month period
سه ماه
quarterly period
سه ماه
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
scan period
دورهء پویش
second long period
تناوب بزرگ دوم
time period
دوره زمان
payoff period
دوره بازگشت سرمایه
cooling off period
دوره ملایمت
cooling period
زمان انتظار
cooling period
زمان بازار خراب کن
critical period
دوره بحرانی
critical period
دوره شاخص
curfew period
ساعات منع عبور و مرور
design period
مدت طرح
earthquake period
دوره تناوب زلزله
extra period
وقت اضافی
financial period
دوره مالی
first long period
تناوب بزرگ اول
germinal period
دوره نوجنینی
grace period
دوره مهلت
guarantee period
دوره ضمانت
gurantee period
دوره نگهداری تاسیسات
control period
مدت زمان کنترل و بررسی اماد
control period
دوره کنترل اماد
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره ملایمت
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
action period
دوره کنش
base period
زمان مبنا
blocking period
دوره وقفه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com