Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
if one book cost rials 0
اگر یک کتاب 04 ریال بیارزد
Search result with all words
if one book cost rials
اگر یک کتاب 5 ریال بیرزد
Other Matches
i sold the book for rials 0
ریال فروختم
i sold the book for rials 0
کتاب را
i sold the book for rials 0
کتاب رافروختم 05ریال
book cost
هزینه ثبت شده در دفتر
something like 00 rials
سد ریال چیزی کم چیزی بالا در حدود سد ریال
rials 0 or so
د رحدود 05 ریال
rials 0 or so
05 ریال چیزی بیشتریاکمتر
my purchases a to rials 00
خریدهای من سرمیزندبه 005 ریال
i am 0 rials out of pocket
05 ریال زیان
we put it at rials
روی ان گذاشتیم
rials 0 the metre
مترش 04ریال
i am rials in pocket
سه ریال سود بردم
rials 0 the metre
متری 04 ریال
i am 0 rials out of pocket
کرده ام
it is worth 0 rials
ده ریال می ارزد
it is worth 0 rials
ده ریال ارزش دارد
i am rials in pocket
سه ریال در جیب دارم
we put it at rials
51 ریال
it was valued at rials 000
پنج هزار ریال بهابران گذاردند
it was valued at rials 000
ارزیابی شد
it was valued at rials 000
پنج هزار ریال قیمت شد
i will t. you for the book
شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
book value
ارزش دفتری
i had never seen such a book
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
to d. into a book
نگاه مختصر بکتابی کردن
book
بداخلاق
this book is yours
این کتاب مال شما ست
that book
این کتاب
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
book value
بهای دفتری
book value
ارزش ثبت شده در دفتر
by the book
ازروی کتاب
by the book
کتابی
that is my book
این
to book something
چیزی را سفارش دادن
the a of a book
خوانندگان کتابی
the book is out of p
کتاب تمام شده است
book one
کتاب نخست
here is my book
اینست کتاب من
here is my book
کتاب من اینها
to book something
چیزی را رزرو کردن
that book
ان کتاب
it was a p to another book
مقدمه کتاب دیگربود
book
ثبت کردن
with out book
برون سند کتابی ازبر
book
شماره بازیگرخطاکار
that is my book
کتاب من است
you are welcome to my book
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
your book
کتابتان
your book
کتاب شما
book one
جلد نخستین
book
دفتر
book
فصل یاقسمتی از کتاب
very many book
کتابهای خیلی زیاد
book
مجلد دفتر
book
کتاب
book
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book
رزرو کردن توقیف کردن
book
درکتاب یادفترثبت کردن
log book
رخداد نگاشت
pocket book
کیف بغلی
the book is print
کتاب زیر چاپ است
the book is print
کتاب برای فروش موجودایت
log book
دفتر رخدادهای روزانه
comic book
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
log book
رخداد نامه
the book is my property
کتاب مال من است
day book
دفتر روزنامه
phone book
کتاب راهنمای تلفن
telephone book
دفتر تلفن
phone book
دفتر حاوی شمارههای تلفن
time book
دفتر ثبت ساعات کار
to bind a book
صحافی کردن یک کتاب
what is this book worth?
این کتاب چقدر ارزش دارد
waste book
دفتر باطله
to consult a book
از کتاب فال گرفتن
tou book
لباس تکواندو
to read a book
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to wade through a book
بکندی وزحمت کتابی راخواندن
to e. upon acovnt book
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
to subscribe for a book
پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
to gut a book
جوهرمطالب کتابیراکشیدن
to license a book
اجازه چاپ کتابی را دادن
white book
کتاب سفید
white book
ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
winter book
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
comic book
کتاب کاریکاتور
to bring to book
حساب پس گرفتن
to consult a book
سرکتاب باز کردن
book plates
برچسب کتاب
book plate
برچسب کتاب
Yellow Book
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
year book
سالنامه
word book
کتاب لغت
woman of the book
کتابیه
to gut a book
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to put any one through a book
کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
guide book
کتاب راهنما
order book
دفتر سفارشات
pilot book
direction sailing
please return the book
خواهشمندم کتاب را برگردانید
pocket book
دفتر بغلی
policy book
پرونده خط مشیها
policy book
کتاب روشها
letter book
کتاب رونوشت
letter book
رونوشت نامه
prompt book
نسخه سخن رسان
journal book
دفتر گزارش روزانه
job book
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
Orange Book
مجموعه استانداردهای Philips که قالب ROM-CD قابل ضبط را بیان میکند
property book
دفتر دارایی یکان
property book
دفتر اموال
picture book
کتاب عکس دار
pepole of the book
اهل کتاب
mass book
کتاب نماز سالیانه
note book
دفتر کتابچه
note book
دفتریاد داشت
pass book
دفتر حساب جاری
pass book
برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
needle book
سوزن دان کتابی
muster book
دفتروقایع یکان
muster book
دفتر ثبت وقایع روزانه
minute book
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
message book
دفتر پیام
message book
دفتر یادداشت پیام
peon book
دفتر ارسال مراسلات رسیدنامه
mass book
کتاب نماز
mass book
زادالمعاد
punishment book
ایین نامه انضباطی
purview of a book
ویعت کتاب
fly book
قوطی مگس ساختگی
road book
راهنما
run book
دفتر اجرا
run book
دفتر رانش
field book
دفترچه یادداشت نقشه بردار
scrap book
مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
service book
کتب دعا
service book
کتب مذهبی
telephnone book
دفتر تلفن
text book
کتاب درسی
text book
کتاب اصلی دریک موضوع
text book
رساله
thank tou for that book
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
road book
راه نامه
Green Book
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
minute book
دفتر وقایع
purview of a book
انچه کتابی فرامیگیرد
record book
دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
record book
دفتر ثتب سوابق
red book
کتاب سرخ
refit book
دفتر یادداشت وقایع دریایی
i will send him my book
کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
herd book
نسب نامه حیوانی
herd book
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
he stole my book
کتابم را دزدیدند
he presented me with a book
کتابی بمن پیشکشی کرد
gun book
دفتریادداشت سوابق توپ
gun book
دفترچه خدمت توپ
guide book
راهنمای مسافران
thank tou for that book
متشکرم
telephone book
راهنمای تلفن
cheque book
دفترچه چک
book of account
دفترحساب
book of account
دفتر روزنامه
book of account
دفتر کل
book move
حرکت کتابی شطرنج
book message
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
book marker
چوب الف
book marker
نشان لای کتاب
book making
شرطبندی
book learning
علم کتابی
book keeper
دفتردار
book draw
تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
book debts
بدهی دفتری
blue book
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
blue book
کتاب ابی
book of proverbs
کتاب امثال حضرت سلیمان
book of psalms
زبور داود
book of psalms
زبور حضرت داود
check book
کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
chap book
کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
call book
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
bring to book
بازخواست کردن از
book review
مقاله درباره کتاب
book review
انتقاد از کتاب
book og kings
سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
book og kings
کتاب پادشاهان
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
book of psalms
مزامیر داود
blue book
هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد
code book
کتابرمزگشا
blank book
کتابچه
edition
[ed.]
[of a book]
چاپ
[کتابی]
account book
دفتر حساب
accession book
فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
talking book
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
to bring to book
بازخواست کردن از
statute book
قوانین موضوعه
statute book
کتاب قانون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com