English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
illegal contract قرارداد غیر قانونی
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] قرارداد کار بدون مدت
illegal حرام غیرمجاز
illegal آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
illegal دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
illegal دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
illegal ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
illegal نامشروع
illegal غیر قانونی
illegal نا مشروع
illegal غیرقانونی
illegal مخالف قانون
illegal procedure خطای تیم مهاجم
illegal position پوزیسیون غیر قانونی شطرنج
illegal operation عملکرد غیر قانونی
illegal move حرکت غیرقانونی شطرنج
facilitator [of illegal migration/immigration / entry] [British E] قاچاقچی آدم [در سر مرز]
to contract something from somebody از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
in contract طبق قرارداد
all in contract قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
all in contract قراداد کلی
according to the contract no. ... طبق قرارداد شماره ...
contract with عقد کردن
by contract بطور مقاطعه
contract منقبض شدن مخفف کردن
contract دچارشدن
contract منقبض شدن
contract قرارداد
contract پیمان
contract مقاطعه
contract کنترات پیمان .
contract : پیمان بستن
contract قرردادبستن
contract مقاطعه کاری کردن
contract کنترات کردن منقبض کردن
contract همکشیدن
contract قرارداد بستن
contract :قرارداد
contract مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract منقبض کردن
contract پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract تعهد
contract عقد
parties to the contract متعاملین
performance of a contract اجرای قرارداد
parties to the contract طرفین عقد
parties to the contract متعاقدین
parties to the contract طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to a contract طرفین قرارداد
prime contract قرارداد اصلی
parties to a contract طرفین متعاهدین
privity in contract انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract رابطه متعاقدین
provisions of a contract شرایط قرار داد
provisions of a contract مواد قرار داد
quasi contract شبه قرارداد
quasi contract شبه عقد
parol contract قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
labor contract قرارداد کار
law of contract قانون قرارداد
lease contract اجاره نامه
lease contract عقد اجاره
license contract قرارداد اجازه استفاده
marriage contract عقد نامه
marriage contract عقد نکاح
multilateral contract قرارداد چند جانبه
negotiated contract قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract قرارداد باز
open contract قرارداد غیر معین
operation of contract نفوذ قرارداد
optional contract عقد خیاری
optional contract مجازی
optional contract خیاری
optional contract غیر واجب
service contract قرارداد انجام خدمت
unilateral contract قراردادایقاعی
unilateral contract پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract قرارداد یک جانبه
unconditional contract عقد منجز
unauthorized contract عقد فضولی
to guarantee a contract اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
unilateral contract تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract عقد صحیح
cottage contract نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Bilateral contract. پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract پیمان نامه
we demand p in our contract ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract عقد باطل
value cost contract پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract صحت قرارداد
validity of a contract اعتبار قرارداد
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract بمناقصه گذاشتن
the life of a contract مدت یک قرارداد
service contract قرارداد خدماتی
service contract قرارداد خدمت
sales contract قرارداد فروش
reward contract عقد جعاله
revocable contract عقد مجاز
revocable contract عقد جایز
requirements of a contract مقتضای عهد
simple contract قرارداد شفاهی
simple contract عقد منعقد درسند عادی
the contract is still valid خودباقی است
the contract is still valid قراردادباعتبار
stipulation of a contract مفاد قرارداد
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract قرارداد اجتماعی
social contract قرار داد اجتماعی
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
contract of sale عقد بیع
contract guarantee ضمانت قرارداد
contract guarantee ضمانتنامه قرارداد
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve منحنی قرارداد
contract curve منحنی مبادله
contract control کنترل دینامیکی
contract control کنترل تغایر
contract clause شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract شرایط قرارداد
contract note سند قرارداد
contract of sale قرارداد فروش
contract of reward جعاله
contract of guarantee عقد ضمان
contract of guarantee ضمان عقدی
contract of farmletting قرارداد مزارعه
contract of farmletting مزارعه
contract of affreightment قراردادحمل
contract of affreightment قرارداد اجاره کشتی
contract note سند مقاطعه توافق نامه
conditional contract عقد معلق
conditional contract عقد مشروط
breach of contract تخلف از قرارداد
breach of contract نقض مفادقرارداد
breach of contract نقض قرارداد
bilateral contract قرارداد دو جانبه
based on a contract قراردادی
award a contract قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract لغو یک قرارداد
assignment of contract واگذاری قرارداد
completion of a contract انجام یک قرارداد
conclusion of a contract مبایعه
conclusion of a contract parties two between asale of
enter into a contract منعقد کردن عقد
enter into a contract عقد بستن
conclude a contract منعقد کردن عقد
conclude a contract عقد بستن
composition contract قرارداد ارفاقی
completion of contract امضای قرارداد
completion of a contract انجام دادن قرارداد
assignment of contract انتقال قرارداد
contract of sales قرارداد فروش
futures contract قرارداد اینده
haulage contract قرارداد حمل و نقل
guarantee a contract اجرای قراردادی را ضمانت کردن
discharge of contract انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
dishonour a contract قرارداد را محترم نشمردن
executed contract قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
gratuitous contract عقد غیر معوض
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
forced contract عقد مکره
formula of contract صیغه عقد
futures contract قرارداد سلف
honour a contract قرارداد را محترم شمردن
frustrated contract قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
frustration of contract بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract قرارداد را اجرا کردن
perform a contract قرارداد را اجرا کردن
cost plus contract قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
executory contract عقد موجل
contract specification مشخصات قرارداد
contract period دوره قرارداد
contract period مدت قرارداد
contract quantity حجم قرارداد
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract scheduling برنامه ریزی قرارداد
irrevocable contract عقد لازم
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
contract work پیمانکاری
invalid contract عقد فاسد
inoperative contract عقد غیر نافذ
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
No such a thing has been stipulated in the contract. درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
To be in the red . To contract a debt . قرض بالاآوردن
In this contract , there are no loopholes for either party . دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
The contract has been draw up in eight articles . این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
The contract has a few years to run . به انقضای قرار داد چند سال مانده
This contract is of unlimited duration. طول مدت این قرارداد نامحدود است.
to pull off something [contract, job etc.] چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
yellow dog contract قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
The party to the contract (agreement). طرف قرارداد
contract bonds and guarantees ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
cost sharing contract قرارداد اشتراک در هزینه ها
time the essence of the contract مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
sole distributor contract قرارداد توزیع انحصاری
contract technical instructor مربی فنی پیمانی
contract in set form قرارداد تیپ
contract shipment number شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com