English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
English Persian
implementation of the decisions اجرای قرار [رای]
Other Matches
implementation انجام
implementation اجرا
implementation کاربرد
implementation گونهای از چیری که کار میکند
implementation پیاده سازی
implementation به کار گرفتن
implementation کاربرد
implementation انجام
implementation اجرا
decisions تصمیم گیری برای انجام کاری
decisions اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
decisions تصمیم
decisions دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد
decisions مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decisions نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
decisions جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
decisions حکم دادگاه داوری
decisions نتیجه
decisions رای
decisions برنده با امتیاز
decisions برنده کشتی با امتیاز
decisions قرار
decisions مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions عزم
system implementation پیاده سازی سیستم
plan implementation عملی کردن برنامه
plan implementation اجرای برنامه
economic decisions تصمیمات اقتصادی
post implementation review ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com