English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
implied addressing دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
Other Matches
implied رضایت ضمنی
implied مقدر
implied ضمنی
implied ضمنا" مفهوم
implied مفهوم ضمنی
implied تلویحی
implied malice سوء نیت فرضی
implied trust مسئولیت فرضی
implied terms شرایط تلویحی
implied terms شرایط ضمنی
implied term شرط ضمنی
implied task وفایف استنتاجی
implied task ماموریت استنتاجی
implied mission ماموریت استنتاجی
implied acceptance قبول ضمنی
implied malice سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
implied assumpist تعهد ضمنی
implied assumpist تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
immediate addressing ادرس دهی بلافصل
immediate addressing نشان دهی بلافصل
immediate addressing ادرس دهی فوری
addressing ادرس دهی
addressing بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
addressing مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
addressing بدون نیاز به موارد خاص
addressing انتخاب یک ثبات و بررسی یک بیت از آن
addressing . که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
addressing و کلمات افست
addressing روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
addressing دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
addressing روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
addressing محل دستیابی شده حاوی آدرس عملوندی است که قرار است پردازش شود
addressing روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
addressing روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
addressing نشانی یابی
addressing نشانی دهی
addressing فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
addressing حالت آدرس دهی که در آن محل ذخیره سازی از آدرسهای پایه تشکیل شده است
addressing استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
addressing در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
inherent addressing دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
sector addressing نشانی دهی قطاعی
indirect addressing نشان دهی غیرمستقیم
relative addressing نشانی دهی نسبی
relative addressing ادرس دهی رابطهای
relative addressing نشان دهی نسبی
index addressing نشان دهی شاخص دار
multilevel addressing ادرس دهی چند مرحلهای
extended addressing ادرس دهی گسترده
associative addressing محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه آدرسش
associative addressing روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
addressing mode باب نشان دهی
addressing mode وضعیت ادرس دهی
deferred addressing آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
direct addressing نشان دهی مستقیم
direct addressing ادرس دهی مستقیم
abriviated addressing ادرس مختصر شده
associative addressing محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
associative addressing پردازندهای که از حافظه انجمنی استفاده میکند
content addressable addressing روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
content addressable addressing پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
content addressable addressing محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
content addressable addressing ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com