English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
impluse circuit breaker کلید قطع کننده جریان
Other Matches
circuit breaker مدارشکن
circuit breaker برق شکن
circuit breaker سویچی برای قطع جریان
automatic circuit breaker مدارشکن خودکار
line circuit breaker کلید جریان زیاد
line circuit breaker کلید قطع کننده مدار
power circuit breaker کلید بار
automatic circuit breaker کلید قطع کننده مدار خودکار
maximum circuit breaker کلید جریان زیاد
oil circuit breaker مدارشکن روغنی
overload circuit breaker فیوز اضافه بار
three phase circuit breaker کلید قدرت سه فاز
main circuit breaker قطبمداراصلی
underload circuit breaker فیوز کمی بار
double pole circuit breaker دوقطبمدارشکننده
automatic reset circuit breaker محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
earth fault circuit breaker مدارزمینیشکننده
maximum current circuit breaker کلید قطع کننده جریان حداکثر
reverse current circuit breaker مدارشکن جریان معکوس
single pole circuit breaker مدارتکفطبشکننده
fault voltage circuit breaker کلید قطع کننده ولتاژ عیب
magnetic blow out circuit breaker کلید قدرت با خاموش کننده مغناطیسی
heavy current circuit breaker کلید قدرت
impluse circuit مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse circuit مدار جریان ضربهای
breaker وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
breaker شکن
stone breaker سنگبر
brush breaker بوته کنی
breaker arm انگشتی دلکو
breaker arm چکش برق
breaker point پلاتین
breaker line خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
breaker contact پلاتین
prison breaker زندان گریز
peace breaker ارامش بهم زن
heart breaker زلف روی شقیقه
horse breaker چابک سوار
horse breaker اسب رام کن
house breaker دزد روز
house breaker دزد روز کار
ice breaker اژدر یخ شکن
ice breaker کشتی یخ شکن
ice breaker ناو یخ شکن
ignition breaker پلاتین دلکو
gyratory breaker سنگ شکن دورانی
jaw breaker ارواره شکن
peace breaker اشوب کن
peace breaker اشوبگر
contact breaker کلید قطع کننده
contact breaker افتومات
current breaker کلید قطع کننده جریان
jaw breaker سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
magneto breaker ضربه گر مگنت
line breaker کلید خط
law breaker قانون شکن
ingot breaker شمش شکن
strike-breaker اعتصاب شکن
record-breaker ثبتکند
bale breaker برچسب عدل
tie breaker گره بازکن
tie-breaker گره بازکن
bale breaker ابزار عدل بازکن
record-breaker فردیکهرکوردجدیدیبنام خود
high tension breaker کلید فشار قوی
impluse ضربه جریان
impluse ضربه ولتاژ
impluse ضربه
impluse ایمپولز
impluse noise نویز ضربه جریان
impluse period زمان تناوب ضربه جریان
impluse duration مدت ایمپولز
impluse distortion اعوجاج ضربهای
impluse detector اشکارسازجریان ضربهای
impluse detector مدولاتور ایمپولز
impluse current جریان ضربهای
impluse counter شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
impluse meter ضربان سنج
impluse meter شمارشگر ایمپولز
impluse margine حاشیه ایمپولز
impluse generator مولد فشارضربهای
impluse generator مولد ضربهای
impluse function تابع ضربهای
impluse frequency فرکانس ضربان
impluse inertia لختی ضربهای
impluse frequency فرکانس پولز
impluse frequency فرکانس پالس
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impluse corrector مصحح ایمپولز
impluse correction تصحیح ضربه جریان
impluse converter مبدل ایمپولز
on the impluse of the moment بیخود بدون دلیل
on the impluse of the moment بی اندیشه
on the impluse of the moment بی اراده
impluse exitation تحریک ضربهای
on the impluse of the moment هر جور پیش اید
impluse transformer ترانسفورماتورایمپولز
he acted from impluse اورابکردن ان کار وادار کرد
he acted from impluse نیروی ناگهانی یا
impluse action انتخاب شماره
impluse stepping انتخاب شماره
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse contact کنتاکت ایمپولز
impluse response رفتار در مقابل فشار ضربهای
impluse breakdown شکست ضربهای
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
impluse amplitude دامنه ایمپولز
impluse amplitude دامنه ضربه جریان
impluse amplifier تقویت کننده ضربه جریان
impluse modulator اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
impluse response پاسخ ایمپولز
voltage impluse ایمپولز ولتاژ
impluse separator جداکننده ایمپولز
impluse wheel چرخ فشار مستقیم
impluse stage طبقه فشار مستقیم
impluse sequence توالی ضربه جریان
impluse switch تکمه ضربهای
impluse tachometer تاکومتر ضربهای
impluse wave موج ضربهای
impluse telegraphy تلگراف ایمپولزی
impluse test ازمایش فشار ضربهای
impluse train توالی ایمپولز
impluse train پالس
impluse transformer مبدل ایمپولز
impluse sender فرستنده ضربه جریان
impluse sender مولد ضربهای
impluse ratio نسبت ضربه
impluse ratio نسبت ایمپولز
impluse recorder کنتور ثبات ضربه جریان
impluse regenerator بازیاب ضربه
impluse relay رله ضربه جریان
impluse repeater تکرارکننده ضربه جریان
impluse switch کلید ضربهای
impluse turbine توربین فشار ضربهای
impluse voltage فشار ضربهای
impluse sender پولز ژنراتور
impluse selection انتخاب ایمپولز
voltage impluse ضربان ولتاژ
impluse width عرض ایمپولز
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
impluse voltage stress تنش فشار ضربهای
impluse voltage generation تولید فشار ضربهای
impluse voltage cascade ابشار فشار ضربهای
impluse withstand voltage فشار ضربهای ایستا
impluse voltage generator مولد فشار ضربهای
impluse protective level سطح فشار ضربهای
impluse breakdown voltage فشار شکست ضربهای
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
impluse sending key تکمه ارسالی ضربه جریان
impluse current generator مولد جریان ضربهای
impluse sound level سطح صوت ضربهای
impluse voltage test ازمایش فشار ضربهای
impluse sound level meter سطح صوت ضربه سنج
impluse high tension generator مولد فشار قوی ضربهای
impluse voltage testing plant ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
impluse voltage test technipue روش ازمایش فشار ضربهای
circuit حوزه صلاحیت دادگاه
circuit پیست اسبدوانی
circuit حوزه قضائی
circuit مدار جریان
circuit مسیر
circuit اتصال الکتریکی
circuit پیست اتومبیلرانی
circuit جریان حوزه
circuit جریان الکتریکی
circuit گردش
circuit مدار
circuit اتحادیه کنفرانس
circuit دورچیزی گشتن درمداری سفر کردن
circuit احاطه کردن
circuit دوره
circuit مسیر گردش
circuit ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
not circuit مدار نفی
circuit وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
or circuit مدار OR
not circuit مدار نقض
circuit و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuit نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuit وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuit وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit حوزه قضایی یک قاضی دور
circuit یچ کردن عملیات انجام میدهد
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuit مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit طرح گرافیکی یک مدار
circuit دایره
circuit اطلاعات مربوط به توانایی یک مدار مخصوص
telephone circuit مدار تلفن
storage circuit مدار ذخیره
six phase circuit مدار شش فاز
speaking circuit مدار تلفن
star circuit مدار ستارهای
squelch circuit یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
resonance circuit مدار همنوایی
simplex circuit مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com