Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 68 (7 milliseconds)
English	Persian
import restrictions	محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
Other Matches
restrictions	تحدید
restrictions	منع
restrictions	انحصار
restrictions	قید شرط
restrictions	حد
restrictions	یک چیز محدود شده
restrictions	بازداشت کردن
restrictions	منع کردن
restrictions	جلو گیری
restrictions	منع محدودیت
restrictions	محدودیت
restrictions	ممنوعیت
restrictions	محدود کردن
restrictions	تضییق
trade restrictions	جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
trade restrictions	تضییقات تجارتی
quantitative restrictions	محدودیتهای کمی
qualitative restrictions	محدودیتهای کیفی
import	مفهوم ورود
import	عمل وارد کردن
import	1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import	بردن محصولات به کشوری برای فروش
import	ورود
import	اهمیت داشتن
import	تسخیرکردن
import	باپیروزی بدست امدن
import	دخل داشتن به تاثیر کردن در
import	به کشور اوردن افهار کردن
import	وارد کردن
import	کالای رسیده
import	کالای وارده
import	بازیگر خارجی تیم
import	واردات
import	واردا ت
the import of which is prohibited	ان کالا ممنوع الورود است
volume of import	حجم واردات
import tariff	تعرفه واردات
import charge	حقوق واردات
import tariff	حقوق واردات
import documents	اسناد واردات
import charge	تعرفه واردات
import tariff	هزینه واردات
import charge	هزینه واردات
propensity to import	گرایش به واردات
data import	ورود داده
import licences	مجوزهای واردات
import and export	واردات و صادرات
import duties	حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
import duties	گمرک اجناس وارداتی
import duty	حقوق واردات
import intensive	واردات پر
import licence	جواز واردات
import licences	جوازهای واردات
import licences	پروانههای واردات
import quota	سهمیه وارداتی
import quotas	سهمیه وارداتی
import quotas	محدودیت کمی واردات
import restriction	محدودیت واردات
import surcharge	حقوق گمرکی اضافه
import surcharge	حقوق واردات مازاد
gold import point	نقطه ورود طلا
export import bank	بانک صادرات واردات
gold import point	حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
gold import point	طلای خالص به فروشنده میدهد
import substitution policy	سیاست جانشینی واردات
To import goods [from abroad]	کالا از خارج وارد کردن
marginal propensity to import	میل نهائی به واردات

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com