English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (8 milliseconds)
English Persian
in a tabular form بشکل جدول یافهرست
Other Matches
tabular جدولی
tabular فهرستی
tabular تختهای لوحی
tabular کوهمیزی
tabular مرتب شده در یک جدول
tabular drawing نقشه شیب
form 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form صفحهای از صفحات کامپیوتری
form ایجاد یک شکل
form ساخت
form یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form یات مربوطه را وارد میکند
form وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
form دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form ورقه
form شکل دادن
in form خوش حالت
in form اماده
out of form بدحالت
out of form غیراماده
re form دوباره درست کردن
three form فرم تریو
form نظم فرم
form طرز ورفتار
form نوع
form پروردن
form طریقه
form ترکیب
form برگه ورقه
form قالب کردن
form روش
form بشکل دراوردن
form تصویر وجه
form تشکیل دادن ساختن
form ریخت
form شکل
form شکل گرفتن سرشتن
form فراگرفتن
form قسم
form سابقه فعالیت اسب
form امادگی
form شکل قالب
form فرم
form صورت
form تشکیل دادن
form صورت دیس
normalized form صورت هنجار
order form نمونه سفارش نامه پر نکرده
pausal form دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
tooth form شکل دندانه
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
proposal form فرم پیشنهاد
proposal form فرم درخواست بیمه
pyranose form شکل پیرانوزی
normal form صورت هنجار
normal form صورت عادی
furanose form شکل فورانوزی
wave form شکل موج
gauche form شکل کج
in a topic form بصورت عنوان
in binding form به وجه ملزم
in due form بطرز شایسته
to melted in to another form بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
to form into groups دسته بندی کردن
turnaround form شکل برگشت
matter and form جوهر و عرض
meso form شکل مزو
true form فرم واقعی
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
wave form شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
quadratic form شکل درجه دوم
quadratic form معادله درجه دوم
structural form شکل بنیانی
substance and form جوهروعرض
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
tendering form ورقه پیشنهاد
tendering form برگ پیشنهاد برگ درخواست
the precatory form صیغه تمنی یا در خواست
to form a habit عادتی پیداکردن
to form a habit تشکیل عادت دادن
to form a notion تصور کردن
to form a notion اندیشه کردن خیال بستن
to form a plot توط ئه دیدن
to form a plot اسباب چینی کردن
standard form صورت متعارف
staggered form شکل نامتقابل
solemn form در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
radial form شکل ستارهای
reduced form فرم تعدیل شده
reduced form فرم تقلیل یافته
resonance form شکل رزونانسی
sentential form صورت جملهای
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
sight form نمونه رصد
to set a form فرم بستن
structural form شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
sliding form قالب بندی کشویی
slip form قالب لغزنده
solemn form طریقه رسمی
to form into groups گروه بندی کردن
sixth form دورهی آماده سازی برای دانشگاه
form letter فرم نامه
complement form فرم متمم شکل متمم
continued form دنباله
continuous form ورقه پیوسته
form cutter دستگاه فرز پروفیل
keto form شکل کتو
form-piece [تکه های سنگ در مشبک کاری]
eye-form [شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
die form فشردن
die form شکل دادن حدیدهای
eclipsed form شکل متقابل
end of form انتهای ورقه
endless form ورقه بی انتها
erythro form شکل اریترو
complement form صورت متمم
complement form صورت متممی
cold form در حالت سرد شکل دادن
form letters فرم نامه
life form زی نمود
application form برگ درخواست
boat form شکل قایقی
boat form قایقی شکل
canonical form صورت متعارفی
canonical form شکل رزونانسی
coding form ورقه برنامه نویسی
coding form فرم برنامه نویسی
coil form مغزی پیچک
coil form نوع بوبین
coil form شکل بوبین
executable form برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
executable form شکل قابل اجرا
Form without substance . صورت بدون معنی
form line خط متساوی البعد
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
form lining پوشش قالب بندی
form mill فرز کردن پروفیل
form utility مطلوبیت شکلی
form utility کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
form work قالب بندی
form work کاذب سازی
form work کفراژ
free form نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
form insulation عایق کاری قالب
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
executable form فرم قابل اجرا
fanfold form ورقه با تای بادبزنی
field form نمودار میدان
form alignment هم ترازی ورقه
form block بلوک فرمکاری
form determinant تعیین کننده شکل
form drag مقاومت ناشی از شکل جسم
form drag پسای شکل
form factor ضریب شکل
form feed خورش ورقه
form feed تغذیه کاغذ
registration form فرم ثبت نام
To form a queue. To line up. صف بستن ( کشیدن )
twist boat form شکل قایق تابدار
form room [British کلاس درس
FI'll in the job application form. این برگ درخواست کاررا پرکنید
data entry form فرم ورودی داده ها
form cutting tool اسکنه
customs entry form افهارنامه گمرکی
contract in set form قرارداد تیپ
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
claim guarantee form مطالبه پرداخت ضمانتنامه
backus naur form قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
atomic form factor عامل شکل اتمی
atomic form factor ضریب پراکندگی اتمی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
form letter program برنامه فرم نامه
form wound coil سیم پیچ قالبی
free form defects خالی از خطا
free form defects بی خطا
skew boat form شکل قایقی تابدار
personalized form letter فرم شخصی
form cutting tool قلم تراش
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
minnesota paper form board ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
biographical information blank form فرم پر نشده بیوگرافی افراد
short form bill of exchange بارنامه ملخص
free form text chart جدول نوشتاری بفرم ازاد
gas form natrural gas بنزین از گاز طبیعی
gas form natrural gas بنزین حاصله از گاز طبیعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com