English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 276 (13 milliseconds)
English Persian
in stock <idiom> روی بورس
Search result with all words
stock-still بی جنبش
stock-still بی حرکت
stock exchange بورس سهام
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock exchanges بورس سهام
stock exchanges بورس اوراق بهادار
rolling stock گردونههای ریل دار
rolling stock ترنهای روی خط اهن
stock : مایه
stock ذخیره
stock موجودی موجودی کالا
stock کنده
stock تنه
stock ته ساقه
stock قنداق تفنگ
stock پایه دسته ریشه
stock نیا
stock سهام سرمایه
stock مواشی پیوندگیر
stock :حاضر
stock موجود
stock دم دست
stock درانبار
stock اماده
stock انبارکردن
stock ذخیره کردن
stock به موجودی افزودن
stock سهم
stock انباشته انباره
stock اماد ذخیره
stock ذخیره ذخیره کردن
stock انبار
stock قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock میله لنگر
stock موجودی
stock موجودی کالا ذخیره
stock ذخیره اولیه
stock جوراب ساق بلند
stock عادی ازلحاظ مدل
stock دسته چوب ماهیگیری
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock سهام
stock مال التجاره
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock دودمان
stock جامع نسب
stock دسته حدیده
stock بدنه رنده
stock ماده اولیه
stock موجودی ذخیره
stock موجودی انبار
stock-in-trade راس المال
stock car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car قدرت و دوام
stock-car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car قدرت و دوام
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars قدرت و دوام
stock market بورس سهام وارز
stock market بورس کالاهای مختلف
stock markets بورس سهام وارز
stock markets بورس کالاهای مختلف
joint-stock companies شرکت سهامی
joint-stock company شرکت سهامی
active stock موجودی فعال
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anvil stock کنده
assemble capital stock سرمایه پرداخت نشده
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
balanced stock ذخیره اماد متعادل
bank stock سهام بانک
bar stock ماده اولیه مصرفی
bar stock دسته حدیده
base stock control کنترل موجودی مبنا
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
bearer stock اسناد در وجه حامل
buffer stock ذخیره اتکائی
buffer stock تامین ذخیره
buffer stock موجودی ذخیره
buffer stock مواد اولیه ذخیره
buffer stock موجودی احتیاطی
bulk stock ذخایر قوال
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
capital stock سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
capital stock موجودی سرمایه
capital stock حجم سرمایه
capital stock اورده
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
claimant stock ذخایر امانی
claimant stock انبار امانی
closed stock اجناس ذخیره
closed stock اجناس انبارشده ثابت
common stock سهام معمولی شرکت
common stock سهام عادی
consignment stock کلاهای امانی
consumable stock موجودی مصرفی
contingency retention stock اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
Other Matches
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stock دسته ابزار و اسلحه
take stock <idiom> جمع بندی کردن
stock still بی جنبش
stock still بی حرکت
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
take stock of <idiom> شمردن فرصتها
to take stock of برانداز کردن
to have in stock موجود داشتن
seed stock ذخیره بذرکاشتنی
seed stock نیروی ذخیره
safety stock موجودی تضمینی
safety stock موجودی ذخیره انبار
reserve stock موجودی ذخیره
reserve stock اماد ذخیره
raw stock موجودی مواد خام
valuation of stock ارزیابی موجودی
service stock اماد و کالاهای جنگی
service stock امادرزمی
stock broker دلال سهام
stock bottle شیشه ذخیره
stock audit حسابرسی موجودی
stock and die دسته حدیده و حدیده
stock adjustment تطبیق موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حساب کالاهای موجود
stock accounting حسابداری موجودی
stock account حساب موجودی
spares stock موجودی لوازم یدکی
stock broker کارگزار بورس
warehouse stock موجودی انبار
preferred stock سهام ممتازه
live stock چارپایان اهلی
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
take stock in (usually negative) <idiom> باورداشتن
joint stock سرمایه مشترک
intransit stock اماد سیال
intransit stock اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
joint stock شرکت سهامی
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
maximum stock حداکثر موجودی انبار
preferred stock سهم ممتاز
laughing stock مایهی خنده
laughing stock مضحکه
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
money stock عرضه پول
money stock حجم پول در گردش
laughing stock مورد تمسخر
stock pot قابلمهگود
vine stock نیایبرگمو
joint stock سهامی
stock broker دلال بورس
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
stock requisition درخواست کالا
stock record سابقه موجودی
stock piling ذخیره کردن در انبار
stock piling ذخیره نمودن
stock piling انبار کردن
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
stock number شماره فنی جنس
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
stock jobbing سفته بازی
stock requisition تقاضا جهت کالا
stock room انبار
stock room انبار کالا
surplus stock موجودی مازاد
surplus stock موجودی اضافی
stock yard حیاط طویله
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation ارزیابی موجودی
stock trading خرید و فروش سهام
stock taking رسیدگی به موجودی
stock solution محلول ذخیره
stock shears قیچی پادار
stock saddle نوعی زین
stock jobbery سفته بازی
stock jobber محتکر سهام دلال سهام
treasury stock سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
stock talking سیاهه برداری از موجودی
stock control کنترل موجودی
stock control کنترل ذخیره انبار
stock control کنترل موجودی انبار
stock company شرکت سهامی
stock clerk انباردار
stock check کنترل موجودی
stock certificate گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock exchnge بورس
stock jobber سفته باز
stock in trade لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade مال التجاره
stock in trade موجودی کالای مغازه
stock holder سهامدار
stock holder صاحب سهم
to i. one's capital in stock سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
stock funds اعتبار خریدنقدی
stock funds اعتبار نقدی اماد
stock exchnge بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
inscribed stock سهام با اسم
gun stock قنداق تفنگ
gun stock قنداق
government stock اوراق بهاداردولتی
government stock سهام دولت
general stock سهام عمومی
gazing stock انگشت نما
gazing stock مایه عبرت
gaping stock چیزی که موجب خیره نگریستن گرد د
gaping stock مایه حیرت
fixed stock مالک انحصاری سهام
hard stock اجر سخت
he comes of a good stock اوازخانواده اصیلی است
inscribed stock سهام نامدار
inscribed stock سهام ثبت شده
idle stock موجودی بی مصرف
head stock جعبه هرزگردماشین تراش
head stock قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
head stock سردستگاه
head stock کلاهک
head stock راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
head stock بستر
head stock پایه
finish stock موجودی کالای ساخته شده
debenture stock سهام قرضه
dead stock موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
dead stock کالای بنجل
dead stock کالای بدون خریدان
dead stock موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
head stock یاتاقان
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle stock موجودی فعال
stock exchange بورس اوراق بهادار
die stock بدنه رنده
die stock دسته حدیده
dimension stock چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
feed stock مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
feed stock مواد اولیه
stock exchange بورس سهام
excess stock موجودی مازاد
excess stock ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
excess stock مواد اضافی
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
drill stock مته نگهدار
drill stock پایه مته
lock, stock, and barrel با همه چیز
wooden anvil stock کنده چوب
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
federal stock number شماره فنی فدرال
fast moving stock موجودی که به سرعت کاهش می یابد
fast moving stock کالایی که به سرعت فروخته میشود
continuous stock taking رسیدگی مستمر موجودی
continuous stock taking موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous stock control کنترل مستمر موجودی
improvement in stock breading اصلاح نژاد چارپایان
joint stock company شرکت سهامی
stock control program نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
raw material stock موجودی مواد اولیه
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
modified stock car اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
minimum stock level موجودی
minimum stock level حداقل
joint stock partnership شرکت مختلط سهامی
rolling stock cleaning yard میلهچرخندهتمیزکنندهحیاط
share of stock [American English] سهم [اقتصاد]
private joint stock company شرکت سهامی خاص
public joint stock company شرکت سهامی عام
Financial Times Stock Exchange 100 Index شاخصقیمتهایسهام
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com