English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
English Persian
incidence matrix ماتریس تلاقی
Other Matches
incidence حادث شدن
incidence برخوردکردن میدان برخورد
incidence شیوع مرض
incidence انتشار
incidence برخورد
incidence تلافی
incidence وقوع
incidence تعلق واقعی مالیات مشمولیت
incidence میزان بروز
incidence تصادف وقوع
incidence of taxation اثر مالیات
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
tax incidence عارضه مالیات
variable incidence جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
tax incidence اثر انتقال مالیات
incidence wires وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
incidence rate میزان حوادث و تصادفات
incidence rate نواخت تصادفات
plane of incidence صفحه تابش
incidence plane صفحه تابش
angle of incidence زاویه اصابت گلوله
angle of incidence زاویه تابش
angle of incidence زاویه نصب بال
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
incidence of taxation انتقال مالیات
incidence angle زاویه تابش
angle of incidence زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
matrix ماتریس
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix ماترس
matrix جای پیدایش ماتریس
y matrix ماتریس ایگرگ
matrix قالب
z matrix ماتریس "زد"
matrix شبکه
matrix جدول اعداد
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix بچه دان موطن
matrix زمینه ملاط
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix رحم
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix زهدان
singular matrix ماتریش ویژه
symmetric matrix ماتریس متقارن
residual matrix ماتریس مازاد
singular matrix ماتریس تکین
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
order of matrix مرتبه ماتریس
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
nail matrix جایگاهناخن
singular matrix ماتریس ویژه
unit matrix ماتریس واحد
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
triangular matrix ماتریس مثلثی
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
transpose matrix ماتریس برگردان
singular matrix ماتریس منفرد
singular matrix ماتریس غیر عادی
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
diagonal matrix ماتریس قطری
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
inverse matrix ماتریس عکس
invert matrix ماتریس معکوس
lattice matrix ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
matrix algebra جبر ماتریس
correlation matrix ماتریس همبستگی
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
dot matrix ماتریس نقطهای
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
core matrix ماتریس چنبرهای
identity matrix ماتریس واحد
boolean matrix ماتریس بولی
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
factor matrix ماتریس عاملی
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
matrix storage انباره ماتریسی
minor of matrix کهاد ماتریس
null matrix ماتریس صفر
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس تهی
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix or matrices رحم
matrix or matrices شکم
matrix notation نمایش ماتریسی
matrix or matrices تخمدان
matrix or matrices بچه دان
matrix or matrices قالب
matrix or matrices قرارگاه گوهر
matrix or matrices کالبد
matrix or matrices زهدان
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com