English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (2 milliseconds)
English Persian
incidence plane صفحه تابش
Search result with all words
plane of incidence صفحه تابش
Other Matches
incidence شیوع مرض
incidence برخوردکردن میدان برخورد
incidence وقوع
incidence حادث شدن
incidence میزان بروز
incidence انتشار
incidence برخورد
incidence تلافی
incidence تصادف وقوع
incidence تعلق واقعی مالیات مشمولیت
tax incidence عارضه مالیات
incidence rate میزان حوادث و تصادفات
variable incidence جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
angle of incidence زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
angle of incidence زاویه نصب بال
angle of incidence زاویه تابش
angle of incidence زاویه اصابت گلوله
tax incidence اثر انتقال مالیات
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
incidence rate نواخت تصادفات
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
incidence of taxation اثر مالیات
incidence of taxation انتقال مالیات
incidence matrix ماتریس تلاقی
incidence angle زاویه تابش
incidence wires وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
plane سطح هموار
z-plane صفحه مختلط [ریاضی]
to plane a way or down بارنده صاف کردن
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane سطح تراز مسطح
plane هموار
plane صاف مسطح
plane صفحه
plane سطح مستوی
plane جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane مسطح
plane صاف هواپیما
plane صاف کردن پرواز
plane با رنده صاف کردن
plane رنده کردن
plane سطح صاف
plane افقی سطح افق افقی کردن
plane رنده
plane هواپیما
plane رویه هموار
sagittal plane صفحه سهمی
routing plane رنده کفرند
routing plane رنده تهرند
rolling plane صفحه غلطشی
slant plane صفحه مسیر هدف
sea plane هواپیمایی دریایی
reflection plane صفحه انعکاس
sash plane رنده بغل
reflection plane صفحه بازتاب
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
plane of fire افق مسیرتیراندازی
plane of fire سطح تیر
plane of departure سطح قائم مسیر گلوله
plane of bending صفحه خمش
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
plane of asymmetry سطح انحراف مسیر
plane knife تیغه رنده
plane iron تیغه نجاری
plane of reflection صفحه بازتاب
plane of rotation سطح دوران
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
rabbet plane رنده کام کنی
rabbet plane رنده دو راهه
polarization plane صفحه قطبش
plane of symmetry سطح تقارن
plane wave موج مسطح
plane wave موج صفحهای
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane polarized تابشهای الکترومگنتیک
plane of symmetry صفحه تقارن
plane iron تیغ رنده
What time does the plane take off? چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
slip plane سطح لغزش
plane [Platanus] درخت چنار
complex plane صفحه مختلط [ریاضی]
scheduled plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
passenger plane هواپیمای مسافربری
To board a plane. سوار هواپیما شدن
plane projection طرحمسطح
plane figure شکل مسطح
smooth plane رنده صاف کاری
smooth with the plane رنده کردن
smoothing plane رنده پرداخت
smoothing plane رنده دو تیغ
stick plane رنده میله دار
stick plane رنده با تیغه گرد
symmetry plane صفحه تقارن
this line is p to that plane این خط نسبت به ان سطح عموداست
tooth plane رنده دندانه دار
toothing plane رنده خشخاش
toothing plane رنده خط گیری
torpedo plane هواپیمای اژدر افکن
diving plane پرهزیردریایی
plane guard ناو نجات
plane tree درخت چنار
rebate plane رنده کام کنی
datum plane سطح مبنای ارتفاع
datum plane افق مبنا
datum plane سطح مبنای اب دریا
focal plane افق مار بر کانون عدسی
focal plane افق کانونی
focal plane صفحه کانونی
frontal plane سطح تاجی
glide plane سطح لغزش
grooving plane رنده کام کنی
grooving plane رنده شیار
gyro plane سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
hand plane رنده کردن دستی
horizontal plane صفحه افقی
horizontal plane صفحه عرضی
transverse plane صفحه افقی
dado plane رنده کام کنی
cutting plane صفحه برش
adjustable plane رنده درجه دار
air plane هواپیما
air plane طیاره
attack plane هواپیمای تک
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
battle plane هواپیمای جنگی
bedding plane بستره
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
cleavage plane سطح مرزی
compass plane رنده سینه
core plane صفحه چنبره ها
cross plane رنده کردن
crossing plane سطح تقاطع
crystal plane سطح کریستالی
crystal plane سطح بلوری
crystal plane صفحه بلور
transverse plane صفحه عرضی
image plane سطح تصویر
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
plane of departure سطح قائم تیر
middle plane صفحه میانتار
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane geometry هندسه مسطحه
objective plane افق هدف
plane as a pikestaff مانند آفتاب روشن
plane angle زاویه مستوی
moulding plane رنده ابزار
objective plane سطح افق هدف
oblique plane سطح مورب
normal plane توزیع نرمال
plane guard ناوگارد نجات
incline plane سطح مایل
incline plane غفلت گاه
inclined plane سطح شیب دار
inclined plane سطح شیبدار
inclined plane سطح مورب
jointing plane رنده بلند
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
jack plane رنده دستگاه
jack plane رنده بزرگ
jack plane رنده درشت تراش
jointing plane رنده دستگاه
normal plane صفحه قائم
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
body of carpenter's plane کوله رنده نجاری
backing iron of plane پشت تیغ
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
scheduled service plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
european type plane رنده فرنگی
plane polarized light نور قطبیده مسطح
plane table map نقشه مسطحه عوارض نما
focal plane shutter صفحهروم دریچهعدسی
plane sinusoidal wave موج سینوسی صفحهای
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
negative photo plane سطح افق شیشه عکس
negative photo plane افق شیشه عکاسی
The plane to ... departs at ... o'clock. هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
to miss a flight [plane] پرواز [خود] را از دست دادن
inclined shear plane سطح برش مایل
high focal plane buoy ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com