Dictiornary-Farsi | income velocity of money | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
income velocity of money	سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود


Other Matches

income velocity	دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
income velocity	سرعت گردش پول
velocity of money	سرعت پول
velocity of money circulation	سرعت گردش پول
money income	مزد و حقوق
money income	درامد پولی
national money income	درامد ملی پولی
Protection money. Racket money.	باج سبیل
Money for jam . Money for old rope .	پول یا مفتی
money begets money <idiom>	پول پول می آورد
velocity	سرعت گردش پول
mean velocity	سرعت متوسط
velocity	بردار سرعت
velocity	سرعت حرکت
mean velocity	تندی میانگین
velocity	سرعت دهانهای توپ
velocity	زرنگی [چابکی]
velocity	بردار سرعت [فیزیک]
velocity	چالاکی
velocity	چابکی
velocity	فرزی
velocity	سرعت انتقال
velocity	درجه تندی
velocity	تندی برحسب زمان
velocity	سرعت سیر شتاب
velocity	سرعت
velocity	تندی
velocity	سرعت اولیه
velocity of escape	سرعت گریز
velocity of fall	سرعت سقوط
velocity of light	سرعت نور
velocity of approach	سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
velocity of advance	تندی پیشرفت
velocity factor	ضریب سرعت
velocity factor	ثابت سرعت
velocity gradiant	میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
velocity jump	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
velocity microphone	میکروفون نواری
high velocity	سرعت دهانهای زیاد
high velocity	سرعت اولیه زیاد
high velocity	با سرعت ابتدایی زیاد
velocity modulation	تحمیل سرعتی
velocity of a wave	سرعت پخش موج
velocity of propagation	سرعت انتشار
velocity of retreat	سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
velocity ratio	نسبت سرعت
drift velocity	سرعت سوق
drift velocity	سرعت رانش
induced velocity	سرعت القاء شده
discharge velocity	سرعت تخلیه
cut off velocity	سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
critical velocity	سرعت بحرانی
conduction velocity	سرعت هدایت
electron velocity	سرعت الکترونها
escape velocity	سرعت فرار
escape velocity	سرعت گریز
velocity stacks	لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
group velocity	سرعت گروهی
wave velocity	سرعت موج
friction velocity	سرعت اصطکاکی
wind velocity	سرعت باد
wind velocity	سرعت حرکت باد
final velocity	سرعت نهایی
fall velocity	سرعت سقوط
conduction velocity	سرعت رسانش
phase velocity	سرعت موج
radial velocity	سرعت شعاعی
reduced velocity	گرانروی کاهیده
relative velocity	سرعت نسبی
remaining velocity	سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
safe velocity	سرعت مطلوب
seepage velocity	سرعت زه اب
sound velocity	سرعت حرکت صوت در اب دریا
terminal velocity	سرعت داخلی گلوله
radial velocity	تندی شعاعی
muzzle velocity	سرعت ابتدایی توپ
muzzle velocity	سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
permissible velocity	تندی مجاز
permissible velocity	حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
permissible velocity	سرعت مجاز
peculiar velocity	سرعت خاص
orbital velocity	سرعت مداری
muzzle velocity	سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
muzzle velocity	سرعت دهانه
terminal velocity	سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity	سرعت حد
instantaneous velocity	سرعت لحظهای
initial velocity	سرعت اغازی
initial velocity	سرعت ابتدایی توپ
initial velocity	سرعت اولیه
limit velocity	حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
velocity constant	ثابت سرعت
instantaneous velocity	سرعت انی
low velocity	با سرعت کم
low velocity	کم سرعت
local velocity	سرعت موضعی
liner velocity	بردار سرعت
liner velocity	سرعت
limiting velocity	بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
phase velocity	سرعت فاز
light velocity	سرعت نور
intrinsic velocity	گرانروی ذاتی
velocity constant	ضریب سرعت
actual velocity	سرعت واقعی
circular velocity	سرعت دایرهای
angular velocity	سرعت زاویهای رهایی بمب
apparent velocity	سرعت فاهری
burnout velocity	سرعت موشک در خاتمه سوختن خرج و تمام شدن ان
angular velocity	تندی زاویهای
charactristic velocity	مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
angular velocity	سرعت زاویهای
absolute velocity	سرعت مطلق
income	مهاجر واردشونده
but for income	قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
mean income	درامد متوسط
income	درامد
income	عایدی
income	دخل
income	ریزش فهور
income	عواید
his income	هر چه درامد داردخرج میکند
income	عایدات
income	جریان
income	ورودیه جدیدالورود
high velocity drop	بارریزی با سرعت سقوط زیاد
velocity modulated tube	لامپ تحمیل سرعتی
developed muzzle velocity	سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
high velocity drop	بارریزی سریع
constant velocity joint	تویی چرخ
maxwell velocity distribution	تقسیم سرعت ماکسول
root mean square velocity	جذر میانگین مجذور سرعت
maxwillian velocity distrobution	پخش سرعت ماکسولی
angular velocity sight	زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
angular velocity bombsight	دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
velocity of energy transmission	سرعت انتقال انرژی
actual velocity of ground water	سرعت واقعی اب زیرزمینی
air plot wind velocity	سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
gross income	درامد ناخالص
wage income	درامد بشکل دستمزد
real income	درامد واقعی
relative income	درامد نسبی
actual income	درامد واقعی
real income	مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
annual income	درامد سالانه
redistribution of income	توزیع دوباره درامد
temporary income	درامد موقتی
rental income	درامد ناشی از اجاره بها
income accounts	حساب های درآمد
income multiplier	ضریب فزاینده درامد
income per capita	درامد سرانه
income policy	سیاست درامدی
income policy	سیاست مربوط به درامدها
median income	درامد میانی
marginal income	درامد نهائی
median income	درامد متوسط
live up to one's income	به اندازه درامد خود خرج کردن
total income	درامد کل
transfer income	درامد انتقالی
transitory income	درامد انتقالی
labor income	درامدهای کار
transitory income	درامدموقتی
income leakage	کسر درامد
income leakage	نشت درامد
income forgone	درامداز دست رفته
stream of income	جریان درامد
supplementary income	درامد تکمیلی
taxable income	درامد مشمول مالیات
imputed income	درامد ضمنی
imputed income	درامد انتسابی
unearned income	درامد ازمبنایی جز کار
income analysis	تحلیل درامد
income and expenditure	درامد و هزینه
income determination	تعیین درامد
income effect	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income effect	تناسب خرید با درامد
the p of income to expenses	نسبت درامدبه هزینه
income forgone	درامد صرف نظر شده
unearned income	درامد باد اورده
wage income	درامدمربوط بکار
personal income	درامد سرانه
present income	درامد جاری
present income	درامد حال
property income	درامد ناشی از املاک ومستغلات
overseas income	درامد از کشور یا کشورهای خارجی
disposable income	درامد قابل تصرف
disposable income	درامدقابل استفاده
disposable income	درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
disposable income	درامد دریافتی
income distribution	توزیع درامد
psychic income	درامد بی دردسر
psychic income	درامدحاصل از مشاغل ساده و بی دردسر
notional income	درامد خیالی
notional income	درامد فرضی
earned income	درامد تحصیل شده
deferred income	پیش دریافت درامد
personal income	درامد شخصی
to rely on somebody for your income	از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
income tax	مالیات بر درامد
income tax	مالیات برعایدات
distribution of income	توزیع درامد