Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
increasing returns to scale
بازده فزاینده نسبت به مقیاس
Other Matches
increasing
فزاینده
increasing load
بار افزایشی
increasing cost
هزینههای فزاینده
increasing cost
هزینههای صعودی
increasing function
تابع فزاینده
increasing function
تابع صعودی
increasing marginal return
بازده نهائی فزاینده
law of increasing return
قانون بازده صعودی
increasing cost industry
صنایع با هزینههای افزایشی
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
law of increasing return
قانون بازده فزاینده
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
اعاده بازگشت
returns
عودت
returns
گزارش دادن
returns
اعاده
returns
بازده
returns
درامد
returns
عایدی
returns
گزارش نهایی هیات تحقیق
returns
مراجعت
returns
کلید Return
returns
نشانههای انتهای خط
returns
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returns
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returns
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returns
پس فرستادن عودت
returns
عملکرد کارکرد
returns
رجعت
returns
مراجعت کردن
returns
برگشتن
returns
مراجعت برگرداندن
returns
برگشت
returns
بازگشت
returns
گزارش رسمی
returns
عودت دادن
returns
مراجعت کردن عکس العمل
diminishing returns
بازده نزولی
diminishing returns
بازده کاهش یابنده
Many happy returns of the day .
سال نومبارک
Many happy returns of the day?
صد سال به این سالها ( تبریک ) !
law of diminishing returns
قانون کاهندگی بازده
many happy returns of the day
صد سال باین سالهابرسید
two scale
دو مقیاسی
k scale
مقیاس ک
x scale
مقیاس طولی عکس
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
z scale
مقیاس " زی "
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
scale down
کاهش تدریجی
scale down
کاهش
scale down
به نسبت ثابت
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
scale value
ارزش مقیاسی
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale up
افزایش
scale up
افزایش مقیاس
two scale
دودویی
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
f scale
مقیاس اف
scale down
کاهش مقیاس
t scale
مقیاس T
scale
جدول
scale
نرخ دو مقدار
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
شاخص
scale
میزان مقیاس درجه
scale
طبله
scale
طبلک درجه
scale
مقیاس گذاشتن
scale
خطکش
scale
ترازو
scale
قپان
scale
مقیاس کردن
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
درجه بندی
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
مشابه 8865
scale
کمتریا افزایش نسبت
scale
مقیاس نقشه
scale
قطعه
scale
دسته بندی
scale
مقیاس
scale
ن
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
درجه
medium scale
در مقیاس متوسط
map scale
مقیاس نقشهای
map scale
مقیاس نقشه
rating scale
مقیاس درجه بندی
mach scale
مقیاس ماکیاول گرایی
ration scale
مقیاس نسبتی
reasonable scale
مخارج متعارفه
logarithmic scale
درجه بندی لگاریتمی
scale board
تخته نازک
scale armor
زره پولک دار
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
maximum scale value
مقدار درجه بندی حداکثر
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
range scale
طبله مسافت
plotting scale
خط کش مختصات
plotting scale
خط کش مسافت یاب
percentile scale
مقیاس صدکی
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
numerical scale
مقیاس شماره بندی شده
numerical scale
مقیاس عددی
nominal scale
مقیاس
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale
مقیاس اسمی
needle scale
حرکت تعادلی روی یک پا
micrometer scale
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
micrometer scale
طبله میکرومتر
medium scale
نقشه مقیاس متوسط
point scale
مقیاس امتیازی
precision scale
مقیاس دقیق
product scale
مقیاس فراورده
psychological scale
مقیاس روانی
plateform scale
قپان سکوب دار
scale factor
مقیاس گذاری
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
Celsius scale
درجهیسیلیوس
belly scale
شکمصاف
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
Richter Scale
درجهی ریشتر
Richter Scale
میزان ریشتر
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
windage scale
مقیاس تغییر سمت
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
cine scale
صفحهنشانگر
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
depth scale
مقیاسعمیق
vernier scale
قالبنمایش
transfer scale
پایهانتقال
tempo scale
میزانتمپو
scale leaf
برگقطعهای
letter scale
مقیاسنامهها
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
height scale
پایهارتفاع
graduated scale
ترازویدرجهدار
distance scale
مقیاسمسافت
At the rate of . On a scale of .
به میزان
transverse scale
مقیاس عرضی
tonal scale
مقیاس صوتی
sight scale
طبله نشانه روی
scale of weights
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
وسعت طرح
scale of project
اندازه طرح
scale of production
مقیاس تولید
scale of preferences
مقیاس برتریها
scale of preferences
مقیاس رجحانها
scale of balance
کپه
scale factor
ضریب مقیاس
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale factor
ضریب اندازه
sight scale
مقیاس نشانه روی
site scale
طبله تراز
site scale
دستگاه تراز توپ
to turn the scale
قطعی بودن
to turn the scale
قاطع بودن
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
to sink in the scale
پایین رفتن
to scale awall
بالارفتن ازدیوار
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
temperature scale
مقیاس دما
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale
مقیاس نه بخشی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale
مقیاس طیفی
scale factor
پیمایش
explosive scale
مدار منفجره
coordinate scale
گونیا
coordinate scale
گونیای مختصات
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
large scale
در مقیاس بزرگ
conversion scale
مقیاس خطی
clerk of the scale
متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
chromatic scale
مقیاس نیم پردهای
centigrade scale
مقیاس سانتی گراد
binary scale
مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
beaufort scale
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
beam scale
توازن تیر
baume scale
مقیاس بومه
cumulative scale
مقیاس تراکمی
deflection scale
مقیاس سمتی
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
engineer's scale
خط کش مهندسی
elevation scale
طبلک درجه
elevation scale
مقیاس درجه
economies of scale
صرفه جوئیهای مقیاس
economies of scale
صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
diseconomies of scale
عدم صرفه جوئی به مقیاس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com