English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
indent upon a person for goods درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
Other Matches
indent بر جسته کردن
indent شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indent فضا از حاشیه سمت چپ هنگام شروع یک خط از متن
indent شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent سفارش رسیده از خارج
indent تقاضا یاسفارش جنس
indent سفارش دادن
indent سفارش خرید از کشور بیگانه
indent دندانه دارکردن
indent تو رفتگی
indent سفارش
indent دندانه گذاری
indent درخواست
indent سفارش درخواست کردن
open indent سفارش خرید باز
open indent سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
closed indent دستور خرید خارجی ازفروشنده یا سازندهای خاص
hanging indent تورفتگی معلق
goods کالاها
goods اجناس
goods جنس
goods امتعه
d. of goods تحویل کالا یا اجناس
available goods کالاهای موجود
get the goods on someone <idiom> فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
goods کالا
narrow goods کاذی باریک
mixed goods کالاهای مختلط
producer goods کالاهای سرمایهای
merit goods کالاهای ایده ال
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
merit goods کالاهای مطلوب
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
lien on goods حق حبس کالا
narrow goods نوار قیطان
producer goods کالاهای تولیدی
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
on receipt of the goods بوصول کالا
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
on receipt of the goods برسیدن کالا
order for goods سفارش کالا
overdue goods کالاهای تحویل نشده
nondurable goods کالاهای بی دوام
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods perishables
knit goods کالای کش بافت
knit goods کش بافت
handling of goods جابجایی کالا
goods on consignment کالاهای امانی
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
goods receiving کالاهای درحال تحویل
goods receiving کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای دریافتی
goods intake کالاهای درحال تحویل
goods intake کالاهای دریافتی
goods in transit کالاهای عبوری
handling of goods جابجایی امتعه
hard goods اجسام پایدار ومقاوم
hard goods اجسام سخت
inwards goods کالاهای وارداتی
investment goods کالاهای سرمایهای
intermediate goods کالاهای واسطه
intermediate goods کالاهای واسطهای
household goods her by girl married anewly to given parents جهیزیه
heavy goods ماشین الات سنگین
heavy goods محصول صنایع سنگین
hazardous goods کالاهای خطرناک
heavy goods کالاهای سنگین
hazardous goods امتعه خطرناک
goods in pledge کالای گروی
yard goods اجناس ذرعی
white goods حوله سفید ملافه
white goods پارچه سفید نخی
we ran out of these goods این کالای ما تمام شد
valuable goods اشیاء باارزش
valuable goods اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods تحریم کردن کالا
the goods in question کالای موردبحث
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
goods wagon واگنحملکالا
transport of goods حمل و نقل بار
transport of goods رفت و آمد بار
substandard goods اجناس بنجل
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
deliver the goods <idiom> موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
Contraband goods. کالای قا چاق
manufactured goods کالایکارخانهساز
the goods are on order کالا را سفارش داده ایم
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
smuggled goods کالای قاچاق
secondhand goods کالاهای دست دوم
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
public goods کالاهای عمومی
proprietary goods کالاهای اختصاصی
proprietary goods کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
prohibited goods کالاهای منع شده
prohibited goods اشیاء ممنوع
prohibited goods کالاهای ممنوعه
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
producer's goods مواد تولیدی
soft goods کالاهای بی دوام
supporting goods کالاهای حمایتی
substitute goods کالاهای جانشین
stolen goods کالای مسروقه
stolen goods مال مسروقه
stolen goods مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods اموال مسروقه
staple goods کالای بسیار ضروری
spot goods کالاهای اماده تحویل
spot goods کالاهای موجود
soft goods کالاهای مصرف شدنی
producer's goods کالاهای مولد
consumer goods کالاهای مصرفی
collective goods پارک و غیره
collective goods مانند جاده
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods کالاهای جمعی
collection of goods دریافت کالا
capital goods کالاهای سرمایهای
common goods کالای مورد نیاز عموم
competitive goods کالاهای مورد رقابت
contrabanded goods اموال و اشیا قاچاق
consumption goods کالاهای مصرفی
consumer's goods کالای مصرفی
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
dry goods اجناس خشک
complementary goods کالاهای مکمل
consumer goods کالای مصرفی
acceptance of goods قبول کردن کالا
acceptance of goods پذیرفتن کالا
goods train قطار باربری
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
appropriation of goods ضبط مال التجاره
attractive goods کالاهای جذاب
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods فهرست تجارتی
dry goods خشکبار
goods train قطار حمل کالا
goods trains قطار باربری
checking of goods بررسی امتعه
carriage of goods حمل و نقل کالا
capital goods دارایی ثابت
goods trains قطار حمل کالا
business goods کالای تولیدی
bill of goods صورت کالا
goods and services کالاها و خدمات
finished goods کالاهای اماده فروش
d. in second hand goods دست فروش
d. in second hand goods سمسار
custody of goods حفافت یا نگهداری کالا
finished goods کالاهای ساخته شده
final goods کالا برای مصرف نهائی
durable goods کالاهای بادوام
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
final goods کالای نهائی
fate of goods وضعیت کالا
fancy goods کالاهای تجملی
consumer goods اشیاء مصرفی
luxury goods کالاهای تجملی
goods and chattels اموال و دارائیهای منقول
goods afloat کالای در راه
luxury goods کالاهای تشریفاتی
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
dress goods قماشهای زنانه
discount of goods تخفیف روی کالا
such goods will sell very high اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
permit goods coveredby کالای موضوع پروانه
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
He swore to having paid for the goods . قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
sea borne goods کالای حمل شده بوسیله دریا
bogie goods van واگنحملکالا
The goods in this shop could not be flogged. اجناس این مغازه باد کرده
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
Payment on delivery of goods. پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
bogie goods truck کامیونحملکالا
receiver of stolen goods خریدار مال مسروقه
conclearer of stolen goods مخفی کننده اموال مسروقه
To place an order for some goods. کالائی را سفارش دادن
goods inwards sheet برگ تحویل کالا
goods of perishable nature اموال سریع الفساد
goods received note برگه دریافت کالا
handing stolen goods اخفاء مال مسروقه
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
the goods are orlie in pledge کالا در گرو اوست
mass production of goods تولید توده وار کالا
receiver of stolen goods مال خر
labor intensive goods کالاهای کاربر
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com