English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
Search result with all words
queued indexed sequential access method روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
Other Matches
basic indexed sequential acess method روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
sequential access method روش دستیابی ترتیبی
queued sequential access method روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
basic sequential access method روش دستیابی ترتیبی اساسی
indexed sequential file پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
sequential access روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
sequential access فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
sequential access دستیابی ترتیبی
sequential access و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
sequential access رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
sequential access device دستگاه با دستیابی ترتیبی
access method روش دستیابی
telecommunications access method روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
queued access method روش دستیابی صفی
basic access method روش دستیابی اصلی
direct access method روش دستیابی مستقیم
virtual storage access method روش دستیابی انباره مجازی
basic telecommunications access method روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
basic partitioned access method روش دستیابی قسمت بندی شده اساسی
basic direct access method روش دستیابی مستقیم اساسی
indexed نمودار انگشت سبابه
indexed نما
indexed فهرست شاخص
indexed اندیس
indexed بفهرست دراوردن
indexed نشان دادن بصورت الفبایی
indexed :دارای فهرست کردن
indexed : راهنما
indexed شاخص
indexed نما راهنمای موضوعات
indexed مرتب کر دن
indexed جاانگشتی
indexed نمایه
indexed فهرست راهنما
indexed راهنما نمایه
indexed خط شاخص
indexed فهرست
indexed زیرنویس زیرنویسی
indexed اندکس فهرست نمودن
indexed فهرست فهرست اعلام
indexed علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexed address آدرس شاخص دار
indexed array ارایه شاخص دار
indexed list لیست شاخص دار
sequential <adj.> پشت سرهم
sequential <adj.> متوالی
sequential <adj.> پی در پی
sequential مرتب شده به صورت ترتیبی
sequential جستجویی که هر عنصریت
sequential عملیاتی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
sequential مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
sequential نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند
sequential حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
sequential مداوم
sequential خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
sequential فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
sequential دائمی
sequential پی در پی متوالی
sequential پی رفتی
sequential ترتیبی
sequential متوالی
sequential زنجیرهای
sequential بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
sequential algorithm الگوریتم ترتیبی
sequential logic منطق ترتیبی
sequential list لیست ترتیبی
sequential opreation عمل ترتیبی
sequential file پرونده ترتیبی
sequential process فرایند ترتیبی
sequential file فایل ترتیبی
sequential device دستگاه ترتیبی
sequential control کنترل ترتیبی
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
sequential machine ماشین ترتیبی
sequential circuit مدار ترتیبی
sequential storage انباره ترکیبی
sequential search جستجوی ترتیبی
sequential processing پردازش ترتیبی
sequential color television تلویزیون رنگی مرحلهای
sequential file organization سازمان دهی ترتیبی فایل
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
sequential storage device دستگاه انباره ترتیبی
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
access اضافی
access راه دسترس
access دسترسی راه
access دسترس
access ورودی
access درگاه
non access عدم دسترسی
access دسترسی
access مدخل
access وسیله حصول
access تقرب به خدا
access دسترسی یا مجال مقاربت
access اصابت
access دسترسی
access در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
immediate access دستیابی صریح
access تقریب
access بروز مرض حمله
access الحاق اضافه
access افزایش
access کومکی
access well چاه دستیابی
access اجازه دخول
access دست یابی
access دستیابی
access مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
I have no access to anywhere . دستم از همه جا کوتاه است
random access فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
random access دستیابی تصادفی
parallel access با دست یابی موازی
parallel access دستیابی موازی
random access دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
random access قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
direct access دستیابی مستقیم
deny access جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
To deprive someone of access. دست کسی را کوتاه کردن
direct access دستیابی مسقیم
random access توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
random access رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
random access حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
direct access دسترسی مستقیم
direct access دسترسی مستقیم به اطلاعات
quick access با دست یابی تند
no access for wheelchairs عبورویلچیرممنوع
access window مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
keyed access دستیابی کلیدی
limited access محدود
immediate access storage storage main
limited access دراری محدودیت مدارک محدود
serial access دستیابی نوبتی
serial access دستیابی سری
serial access دستیابی پیاپی
semirandom access دستیابی نیمه تصادفی
selective access دستیابی گزیده
remote access دستیابی از راه دور
remote access دستیلبی از دور
multiple access دستیابی چندگانه
rapid access با دستیابی سریع
fast access با دستیابی سریع
random access دستیابی مستقیم
access door درورودی
access shaft مدخل استوانه ای
instantaneous access زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
access point نقطه دسترس
access hole شکاف دستیابی
access gallery دالان دستیابی
access gallery راه رو دستیابی
access control که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
access control وسیله امنیتی
access control بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
access time زمان دستیابی
access code رمز دسترسی
access code کد دسترسی
access code کد دستیابی
access code رمز دستیابی
access point نقطه دستیابی
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
access mode باب دستیابی
access point نقطه فرود
access point نقطه اتصال خط به قوس
access road راه دسترسی
access road راه دستیابی راه کمکی
access road راه اتصالی
access structures ساختمانهای عبور و مرور
access panel پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
access time زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
access time زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی
access control کنترل دستیابی
access balcony ایوان
access duct مجرای دسترسی
control of access ایین ورودی ها
channel access دستیابی کانال
access arm بازوی دسترسی
access arm بازوی دستیابی
access procedures روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
access structures ساختمان های قابل عبور و مرور
access road جاده دسترسی
disk access time زمان دسترسی دیسک
access system menu منوی سیستم دستیابی
direct access processing پردازش به روش دستیابی مستقیم
access to classified material دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
limited access road راه با ورودی محدود
queued access methode روش دستیابی صف بندی شده
data access arangement ترتیب دستیابی داده ها
direct memory access دستیابی مستقیم به حافظه
lighting grid access مدخلمدارشبکهیروشنایی
controlled access road راه با ورودی محدود
he gained access to the king نزدپادشاه باریافت
he gained access to the king بشاه تقرب جست
access for physically handicapped محلعبورمعلولانجسمی
memory access time مدت دستیابی به حافظه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com