Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
india office	وزارت هند
india office	اداره امورهندوستان
Other Matches
India	هندوستان
india rubbers	ساخته شده از لاستیک
india paper	نوعی کاغذنازک
india paper	کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
india rubbers	لاستیک هندی
india rubbers	لاستیک
india rubbers	کائوچو
india rubber	لاستیک هندی
india rubber	ساخته شده از لاستیک
india rubber	لاستیک
india rubber	کائوچو
transponder india	رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
india ink	مرکب چین
oxford india paper	یکجور کاغذ نازک چاپ کردنی
The elephant has remembered India. <proverb>	فیلش یاد هندوستان کرده است .
To carry iron to india . <proverb>	آهن به هند بردن .
office	وفیفه
office	کامپیوتر کوچک
office	مناسب برای استفاده در شرکت
office	استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office	اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
Near our office .	نزدیک اداره ما
in office	در دفتر
little office	نماز مخصوص حضرت مریم
to r. any one in an office	کسی رادوباره به منصبی گماشتن
to i. anyone with an office	به کسی منصب دادن
office	اطاق دفتر
office	دفتر کار
office	محل کار اداره
office	خدمت
office	کار وفیفه
office	اشتغال
office	مسئولیت احرازمقام
office	شغل
office	مقام
office	دفتر
office	محل کار
office	اداره
office	منصب
office	شغل عمومی
office	اطاق
subhome office	شعبه دفتر اصلی
stationery office	اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
record office	اداره بایگانی کل
office hours	ساعات کار
office hours	ساعات اداری
office copy	رونوشت مصدق
subhome office	شعبه اصلی یک اداره
tenure of office	تصدی
tenure of office	زمامداری
office computer	کامپیوتر اداری
the foreign office	وزارت خارجه
ticket office	باجه
ticket office	محل فروش بلیت
site office	دفتر مشاوراملاک
site office	دفتر ساختمانی
office manager	رئیس دفتر
office of records	دفتر بایگانی
office of records	بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
office of the future	ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
office of the future	ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office work	کار اداری
paperless office	اداره بی کاغذ
patent office	اداره ثبت اختراعات
period of office	دوره تصدی
police office	کلانتری
printing office	چاپخانه
purchasing office	قسمت خرید
purchasing office	دفتر خرید
registered office	اقامتگاه قانونی شرکت
removal from office	عزل
office manager	رئیس اداره
to solicit an office	درخواست ازیک شرکت
booking office	باجه رزرو بلیت
Where is the post office?	پستخانه کجاست؟
Where is the booking office?	باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
information office	دفتر اطلاعات
ticket office	باجه فروش بلیت
government office	اداره دولتی
the relevant office	اداره مسیول
office grapevine	سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
office chair	صندلی اداری
office chair	مبل اداری
out of [outside] office hours	خارج از ساعات اداری
ticket office	باجه بلیت فروشی
booking office	باجه فروش بلیت
office-holder	صاحب منصب دولت
office-holder	کارمند دولت
office-holder	صاحب مقام
office-holder	دیوان سالار
office-holder	دیوان گر
office-holders	صاحب منصب دولت
office-holders	کارمند دولت
office-holders	صاحب مقام
office-holders	دیوان سالار
office-holders	دیوان گر
office tower	برجکارهایاداری
booking office	گیشهفروشبلیط
placement office	موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
sorting office	مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
Outside office hours.	خارج از وقت اداری
To assume office .	عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
A new government wI'll take office .	حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
office building	ساختمان اداری
register office	اداره ثبت احوال
central office	دفتر مرکزی
central office	مرکز تلفن
central office	تلکس و تلگراف
war office	وزارت جنگ
drawing office	دفتر نقشه کشی
drawing office	دفتر طراحی
during his tenure of office	درمدت تصدی او
electronic office	محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
end office	دفتر انتهایی
end office	شعبه جز
engineering office	دفتر مهندسی
engineering office	دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
exchange office	مرکز تلفن خودکار
finance office	اداره دارایی
front office	سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
census office	اداره امار و ثبت احوال
good office	مساعی جمیله
census office	دایره سجل و احوال
cash office	صندوق
Foreign Office	وزارت امور خارجه
office automation	خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Home Office	وزارت کشور
Home Office	وزارت داخله
registry office	اداره ثبت
box office	گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office	باجه بلیط فروشی
post office	پستخانه
post office	اداره مرکزی پست
post office	محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
audit office	دفتر حسابرسی
audit office	اداره حسابرسی
automated office	دفتر خودکار
branch office	شعبه
branch office	دفتر شعبه
cash office	دایره صندوق
governor's office	فرمانداری
head office	اداره مرکزی
jack in office	رسیده است
lawyer's office	دارالوکاله
office boy	فراش
office boy	پیشخدمت
main office	مرکز اصلی
office attorney	وکیل دفتر
job office	دفتر کارگاه
notary office	محضر
lawyer's office	دفتر وکالت
notary office	دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
land office	اداره املاک وثبت اراضی
jack in office	ادم باد درسرکه تازه بمقام
investiture with an office	برگماری بکار
investiture with an office	اعطای منصب
head office	دفتر مرکزی
police office	پاسگاه پلیس
holy office	جامعه راهبان ومومنین
office bearer	بعدا پرسیده شود
labour office	اداره کارگزینی
inquiry office	اداره خبر گیری
inquiry office	دفتر اطلاعات
intermediate office	مرکز میانی
intelligence office	دفتر راهنمایی
intelligence office	دفتر اطلاعات
administrative contracting office	دفتر استخدام کارگزینی
notary public office	دفتر
Currency exchange office	صرافی
administrative contracting office	دفتراداری
natary public's office	محضر
army post office	پستخانه نیروی زمینی
Home Office [British E]	دفتر وزارت کشور
vehicle registration office	اداره راهنمایی و رانندگی
office swivel chair	صندلی گردان اداری
notary public's office	دفتر اسناد رسمی
notary public office	اسنادرسمی
office information system	سیستم اطلاعات اداری
Home Office [British E]	دفتر وزارت داخله
army post office	شعبه پستی نیروی زمینی
post office order	چک یا حواله پستی
Several engineeres were removed from office.	چندین مهندس از کار بر کنار شدند
public prosecutor's office	دادسرا
central telegraph office	مرکز تلگراف اصلی
civil status office	دفتر سجل و احوال
command issuing office	دفتر توزیع فرامین یکان
command issuing office	دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
telephone central office	مرکز تلفن خودکار
to marry at a registry office	در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
head office of company	مرکز اصلی شرکت
main center office	مرکز اصلی ارتباطات
lost property office	دفتر اشیای گم شده
left-luggage office	دفتر بار امانتی
Where is the left-luggage office?	دفتر بار امانتی کجاست؟
Where is the nearest exchange office?	نزدیکترین صرافی کجاست؟
general posr office	اداره مرکزی پست در لندن
office of the public prosecutor	دادسرا
The hell with the company (office).	گور بابای شرکت ( اداره )

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com