Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
English
Persian
inequilibrium empty
تعادل بی بار
Other Matches
inequilibrium loaded
تعادل زیر بار
empty
تهی شدن
empty
خالی از سکنه
empty
بدون چیزی در درون
empty
لیست بدون عضو
empty
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empty
یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empty
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empty
تهی
empty
خالی کردن تهی شدن
empty
پوچ
empty
خالی
empty
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty running
کارکرد بی اثر
empty running
کارکرد خالی
empty pocket
ادم بی پول یا تهی کیسه
stable empty
تعادل بی بار
empty-headed
تهی مغز
empty handed
بدون هدیه دست خالی
empty-handed
<adj.>
دست خالی
to come away empty-handed
با دست خالی
[معامله ای را]
ترک کردن
an empty gesture
رفتار
[تعارف]
خشک وخالی
empty medium
رسانه تهی
empty load
بی باری
empty-handed
تهی دست
bases empty
ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
empty set
مجموعه تهی
empty string
رشته خالی
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
empty handed
تهیدست
empty load
بی بار
empty headed
بی مخ
empty headed
خشک مغز
empty band
نوار تهی
empty handed
بینوا
Her words are empty of meaning.
حرفهایش خالی از معنی ومفهوم است
Empty headed Blockhead .
کله پوک
To drink on an empty stomach.
روی شکم خالی مشروب خوردن
Keep a free(an empty)seat for me.
یک صندلی خالی برایم نگاهدار
Empty this glass of water.
این لیوان آب راخالی کن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com