Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (2 milliseconds)
English	Persian
information theory	نظریه اگاهی
information theory	نظریه خبر
information theory	نظریه اطلاعات
Other Matches
information [on] about somebody] [something]	خبر [در باره کسی یا چیزی]
information	داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
asking for information	استعلام
information	دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
information	نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
information [on] about somebody] [something]	آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
information	داده ها
information [on] about somebody] [something]	معلومات [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	داده ها [در باره کسی یا چیزی]
Where can I get information?	از کجا می توانم بپرسم؟
further information	آگاهی بیشتر
information	اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
information	اگاهی
information	اطلاعات
information	استخبار خبر رسانی
information	پرسشگاه
information	معلومات اگاهگان
information	سوابق
information	مفروضات اطلاعات
information	اخبار
information	اطلاع
for your information	برای اگاهی شما
information	خبر
information	معلومات
information	اتهام
information	تهمت
information	معلومات معیطات
information	اطلاع دادن
So much for theory! <idiom>	به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
in theory	د رعالم فرض
in theory	درعلم نظری
theory of value	نظریه ارزش
value theory	نظریه ارزش
theory	فرضیه
theory	اصل کلی
theory	فرض علمی
theory	تئوری
theory	تحقیقات نظری
theory	فرضیه علمی تعلیم
theory	اصول نظری
theory	نظریه
theory	علم نظری
theory	نگرش
second best theory	نظریه بهترین دوم
theory	مباحث ریاصیاتی محض
second best theory	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
theory	نگره فرضیه
information processing	تقویم اخبار
information processing	نتیجه گیری ازاخبار
information service	خدمات اطلاعات
information approach	روش کسب اطلاعات
ministry of information	وزارت اطلاعات
market information	اطلاعات و دادههای بازار
perfect information	اطلاعات کامل
public information	اطلاعات عمومی
information networks	شبکههای اطلاعاتی
troop information	مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
information hiding	یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
information box	قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
information bits	بیتهای اطلاعاتی
genetic information	اطلاعات وراثتی
public information	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
information bureau	مرکز جمع اوری اطلاعات
information banks	بانکهای اطلاعاتی
information capacity	فرفیت خبری
information center	مرکز اطلاعات
information center	مرکز جمع اوری اطلاعات
information explosion	انفجار اطلاعات
information bureau	دفتر اطلاعات
information flow	روانه خبر
information processing	پردازش اطلاعات
troop information	برنامه اگاه سازی
information system	سیستم اطلاعاتی
information system	سیستم اطلاعات
information test	ازمون معلومات
information transmission	انتقال اطلاعات
information unit	واحد اطلاعات
information utility	utility computer
input information	اطلاعات اولیه
redundant information	یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
inside information	اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
lay an information against some one	نسبت به کسی اعلام جرم کردن
lay an information against someone	بر علیه کسی اعلام جرم کردن
teachnical information	اطلاعات فنی مربوط به یک وسیله
information source	منبع اطلاعات
information service	سرویس اطلاعاتی
information program	برنامه اگاه سازی
information program	اگاه سازی برنامه اطلاعات
information providers	تهیه کنندگان اطلاعات
to dig for information	جویای خبرشدن
input information	اطلاعات ورودی
information retrieval	بازیابی اطلاعات
to dig for information	خبرجویی کردن
information revolution	تحول اطلاعات
information routing	مسیریابی اطلاعاتی
information science	علم اطلاعات
information science	علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
information service	خدمت اطلاعاتی
stationary information	اطلاعات لایتغیر
wrong information	اطلاعات نادرست
information technology	تکنولوژی اطلاعات
pieces of information	چندها تکه اطلاعات
a piece of information	یک تکه اطلاع
spacial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spatial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
oral information	اطلاعات گفتاری [شفاهی]
information on demand	اطلاعات با تقاضا
Please send me information on ...	خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
defense information	اطلاعات نظامی
hidden information	اطلاعات پنهان کرده
to pump somebody for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
to fish for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
leakage of information	نشت اطلاعات
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...	ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
[pieces of] information	اطلاعات
to gather information [about; on]	جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
defense information	اطلاعات دفاعی
derived information	اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
information counter	جایگاهاطلاعات
information sheet	برگه اطلاعات
information console	کنسولاطلاعاتی
flow of information	گردش اطلاعات
information office	دفتر اطلاعات
Where is the information desk?	میز اطلاعات کجاست؟
information desk	میز اطلاعات
Ministry of Information .	وزارت اطلاعات
false information	خبر نادرست
a few scraps of information	یک خرده اطلاعات [ناکافی]
false information	اطلاعات نادرست
representation theory	نظریه نمایش
queuing theory	نظریه صف بندی
queuing theory	نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
queuing theory	نظریه صف
recapitulation theory	نظریه بازپیدایی
Order theory	ترتیب جزئی [ریاضی]
Group theory	نظریه گروه ها [ریاضی]
replacement theory	نظریه جایگزینی
sampling theory	نظریه نمونه گیری
queing theory	نظریه صف
quantum theory	نظریه کوانتومی
quantum theory	مکانیک کوانتومی [فیزیک]
poisson theory	تئوری پویسن
price theory	نظریه قیمت
price theory	اقتصاد خرد
probability theory	نظریه احتمالات
probability theory	نظریه احتمال
plutonic theory	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
theory of law	فلسفه حقوق
quantum theory	تئوری کوانتوم
social theory	نظریه اجتماعی
viscoelastic theory	نظریه ویسکوالاستیک
underconsumption theory	نظریه مصرف ناکافی
theory of saving	نظریه مربوط به پس انداز
two factor theory	نظریه دو عاملی
theory of numbers	نظریه اعداد [ریاضی]
set theory	نظریه مجموعه ها [ریاضی]
three component theory	نظریه سه مولفهای
trireceptor theory	نظریه سه گیرندهای
trichromatic theory	نظریه سه رنگی
theory of saving	نظریه پس انداز
theory of rent	نظریه اجاره
theory of relativity	نظریه نسبیت
switch theory	نظریه راه گزینی
switching theory	تئوری سوئیچینگ
valence theory	نظریه والانسی
tetrachromatic theory	نظریه چهاررنگی
theory of accumulation	نظریه انباشته
underconsumption theory of	نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
underconsumption theory of	cycle business
theory of epigensis	فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
theory of fault	تئوری تقصیر
theory of numbers	نظریه اعداد
theory of preformation	فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
transformational theory	نظریه تطور
perturbation theory	نظریه اختلال
game theory	تئوری بازی
kinetic theory	نظریه جنبشی
labor theory of value	نظریه ارزش کار
labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
labor theory of value	تئوری ارزش کار
equilibrium theory	نظریه تعادل
learning theory	نظریه یادگیری
leg theory	روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
electron theory	تئوری الکترونی
electron theory	نظریه الکترونها
electron theory	نظریه الکترونی
electomagnetic theory	نظریه الکترومغناطیسی
economic theory	نظریه اقتصادی
duplicity theory	نظریه دو جزیی
decision theory	تئوری تصمیم
decision theory	نظریه تصمیم گیری
kinetic theory	فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
innovation theory	ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
innovation theory	این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
general theory	نظریه عمومی
game theory	نظریه بازی
graph theory	نظریه گرافها
graph theory	تئوری گراف
game theory	این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
group theory	نظریه گروهها

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com