English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
infrasonic frequency range ناحیه فرکانس مادون صوت
Other Matches
infrasonic frequency فرکانس مادون صوت
frequency range محدوده فرکانس نامی
frequency range حیطه فرکانس نامی
low frequency range حیطه فرکانس پایین
high frequency range ناحیه ی فرکانس بالا
infrasonic فروصوتی
infrasonic مادون صوت
infrasonic دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
infrasonic wave موج مادون صوت
range صف
range فاصله
range حد فاصل
range گام
range بر
range طیف
range حیطه
range ناحیه
range طبقه
range رشته کوه
range تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range دسته
range در طبقه قرار دادن
range به خط کردن
range ردیف
range حدودجذر و مد دریا
range حدود
range میدان تیر
range به نظم وترتیب واداشتن
range برد سلاح
range مسافت
range بردهدف
range رشته
range مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
range دامنه [ریاضی]
range k ضریب تصحیح کای برد
out of range دور از تیر رس یا صدارس
out of range که خارج از حد سیستم باشد
range name نام دامنه
range مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range یک خانه یا تعدادی خانه
range تغییر کردن یا متفاوت بودن
range سلسله ردیف
range حدود وسعت
range میدان حدودتغییرات
range برد
range مجموعه مقادیر مجاز
range جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range قرار دادن متن در یک ترتیب معین
range k ضریب تصحیح برد
range سلسله
range دامنه تغییرات
range دسترسی
range تیررس برد
range چشم رس
range رسایی
within range در تیررس
within range در برد جنگ افزار
range محدوده
in range with در امتداد
in range with درخط
range گستره
range حدود محدوده
range حوزه
range سیر و حرکت کردن
range دامه تغییرات
range دامنه
range عبور کردن مسطح کردن
range مرتب کردن میزان کردن
range اراستن
range درصف اوردن
range منحنی مبنا
range تغییر کردن خط مبنا
range drum طبله بستن مسافت به توپ
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
range drum طبله مسافت
range dispersion پراکندگی بردی
range dispersion پراکندگی در برد
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
fuze range برد عمل کرد ماسوره
range deviation خطای بردی توپ یا گلوله
fuze range بردمربوط به ماسوره
range deviation انحراف بردی
range determination تعیین مسافت
range determination تخمین مسافت
range effects اثرات برد
range effects اثرات بردی
range error اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
range disk میز تصحیح مسافت
range indicator مقیاس مسافت
range indicator طبله مسافت
range indicator شاخص مسافت
range house اطاق انبارمیدان
range house دفتر میدان تیر
range format قالب دامنه
range flag پرچم میدان تیر
range firing تیراندازی در میدان تیر
range finding تخمین مسافت کردن
range finding مسافت یابی
range finder هدفیاب
range finder مسافت یاب
range finder مسافت سنج دریایی
range expression عبارت دامنه
number range محدوده اعداد
plan range در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
range of music حدود یا میدان علم موسیقی
mid range موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
long range دیرپای دور رس
long range دور
long range دور برد
long range با برد زیاد
long range جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
maximum range حداکثر برد جنگ افزار
maximum range بردنهایی اسلحه
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
measuring range حیطه سنجش
measuring range ناحیه ی سنجش
medium range با شعاع عمل متوسط
medium range وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
long range طول المدت
long range مربوط به اینده دور
omnidirection range سیستم هدایت چند جهتی هواپیما
normal range محدوده عادی
neap range دامنه نوسان جزر و مدضعیف
home range اغل
modular range دامنه تغییرات مدول
minimum range حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
minimum range حداقل برد
home range جای محدود برای فعالیت حیوانات
home range جایگاه حیوانات
home range قلمرو
intermediate range سلاح برد متوسط
intermediate range با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
interquartile range دامنه میان چالاکی
long range دراز مدت
mid range برد متوسط
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
range table جدول مسافت توپ
range table جدول تیرتوپ
range wind باد بردی
range wind باد در برد
repeat range فرمان برد از نو
restriction of range محدودیت دامنه
slant range برد مورب هدف
slant range برد مایل
range spread اتش درعمق
range spread اتش درو در عمق
range scale طبله مسافت
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range sensing تخمین مسافت
range sensing تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
range spotting تخمین مسافت کردن
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
stress range گستره تنش
subcaliber range میدان تیر لوله جوفی
subcaliber range میدان تیر مخصوص
visual range حیطه دید
visibility range میدان دید
visibility range شعاع عمل دیدبانی یا دید
free-range آزادچر
free-range خانگی
Range of mountains. رشته کوه ( کوهها ؟جبال )
range of doubt گستره شک [ریاضی]
vhf range ناحیه فرکانس خیلی بالا
tropic range دامنه استوایی
subcaliber range تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
supporting range برد پشتیبانی سلاحها
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
target range برد هدف
target range مسافت هدف میدان تیر مشقی
the range of a firearm تیر رس
the range of voice دانگ صدا
tidal range دامنه جذر و مد دریایی
range keeper محاسب توپ
range alongside نزدیک کردن ناو به ناوی دیگر
range angle زاویه بردی هواپیما
range angle زاویه مربوط به برد مورب هدف
range board میز تنظیم مسافت
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
range calibration تنظیم مسافت
range calibration تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
range card کارت برد
range adjustment تنظیم مسافت
range adjustment تنظیم برد
range keeper محاسب مسافت توپ
range ladder تنظیم با نردبان بردی
range ladder تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
range light چراغ دوم دکل ناو
range marker فاصله یاب راداری
range marker شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
range markers چراغ شاخص مسیر
range markers علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
range card کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
range check بررسی محدوده
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
range of stress دامنه تنش
range of variation ناحیه تغییر
range of variation ناحیه انحراف
range officer افسر مسئول میدان تیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com