English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (8 milliseconds)
English Persian
initial approach مسیر تقرب اصلی
initial approach تقرب اولیه هواپیما
Other Matches
approach approach conflict تعارض گرایشی- گرایشی
initial اصلی
initial پاراف اصلی
initial اولین امضاء
initial اولیه
initial اغازی
initial ابتدائی
initial خروجی صفر
initial حرف اول کلمه
initial اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial اولین یا در ابتدا
initial آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial نقط ه شروع
initial اغازکردن
initial پاراف کردن
initial نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial اول
initial نخستین
initial value مقدار اولیه
initial اولین
initial اصلی اغازی
initial ابتدایی
initial بدوی
initial واقع در اغاز
initial اولین قسمت
initial پاراف در اغاز قرار دادن
initial expenses هزینه نخستین
initial expenses هزینه ابتدائی
initial flood پیش سیل
initial level سطح اولیه
initial mass جرم اولیه
initial movement نخستین اقدام
initial movement نهضت اول پیشقدمی
initial point نقطه شروع عملیات
initial cost هزینه اولیه
initial condition شرط اولیه
initial speed سرعت اولیه
stickup initial حرف درشت اول پاراگراف
initial acceleration شتاب اولیه
initial adjustment تنظیم صفر
initial voltage ولتاژ هاله بنفش
initial campaign معرفی کالا به بازار
initial capital سرمایه اولیه
initial condition شرایط اولیه
initial point نقطه اولیه
initial velocity سرعت اغازی
initial thrust ضربه اصلی
initial strength استحکام اولیه
initial state حالت اغازی
initial stage طبقه نخستین
initial spurt جهش اغازین
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial reserves ذخایر اولیه
initial pressure فشار ابتدایی
initial vector مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
initial velocity سرعت اولیه
initial point نقطه شروع
initial point نقطه سرپل هوایی
initial point نقطه کنترل هوایی
initial point نقطه اغاز
initial velocity سرعت ابتدایی توپ
initial thrust نفوذ اولیه نفوذ اصلی
approach معبر
approach دیدگاه
approach رویکرد
approach برداشت روش
approach شیوه
approach مشی
approach نزدیک امدن معبر
approach برخورد
approach مسیر فرود
approach نزدیک شدن
approach پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach دورخیز
approach دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach رسیدن
approach حرکت به سمت جلو
to approach something نزدیک شدن به چیزی
to approach به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach something نزدیک آمدن به چیزی
to approach به طرف کسی رفتن
to approach somebody [something] نزدیک شدن به کسی [چیزی]
to approach somebody [something] به سمت کسی [چیزی] رفتن
to approach somebody [something] نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
to approach one another به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
magnetic initial permeability پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
magnetic initial permeability قابلیت نفوذ اولیه
initial fire request درخواست ابتدایی اتش
initial boiling point نقطه اغاز جوشش
initial base font فونت پایه اغازی
initial program load بارگیری برنامه اغازی
initial susceptibility and permeability مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
initial inverse voltage ولتاژ معکوس نخستین
velocity of approach سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
to approach [a topic] ذکر کردن [موضوعی]
counter approach استحکامات متقابله
quantitative approach دیدگاه کمی
intermediate approach مسیر تقرب فرعی
underpass approach سرازیری پیوند
systems approach رویکرد نظام نگر
expenditure approach روش هزینه
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
hump approach برآمدگیکناری
quantitative approach روش کمی
power approach تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
missed approach فرود اضطراری
missed approach فرود ناقص
line of approach مسیر تقرب یا فرود
line of approach راه تقرب به دشمن
line of approach راه وصول
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
radio approach دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
landing approach مسیر تقرب
intrinsic approach رهیافت درونی
intrinsic approach رهیافت سرشتی
underpass approach نشیب پیوند
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
covered approach مسیر پوشیده
covered approach پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach راه نفوذی پوشیده
approach ramp شیب ورودی
final approach مسیر نهایی فرود
final approach مسیرنهایی فرود هواپیما
expenditure approach روش مخارج
information approach روش کسب اطلاعات
approach ramp فرازای ورود
commodity approach بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
approach route مسیرفرود به باند
approach sequence ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach time زمان تقرب هواپیما
approach time زمان نزدیک شدن به باند
approach transition تبدیل ورودی
approach wall دیواره ورودی
avenues of approach معابر وصولی
avenues of approach راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach route مسیر تقرب به باند
clinical approach روش بالینی
approach ramp فرازورودی
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
approach gradient شیب گرایش
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
approach end ابتدای باند فرود
angle of approach زاویه حاده
approach march راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach clearance اجازه تقرب
approach chart نقشه تقرب هواپیما
approach chart نقشه مسیر فرود
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
angle of approach زاویه تند
approach lane مسیر تقرب
approach ramp سربالائی ورودی
approach parapets جان پناه دیوار
approach line خط تقرب به باند
approach line خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach clearance اجازه فرود
angle of approach زاویه تقرب هواپیما
angle of approach زاویه فرود هواپیما
approach lane مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
initial setting time of concrete زمان شروع گرفتن سیمان
I'll put in the initial outlay , you do the work . ما یه اولیه از من کار از تو
approach avoidance conflict تعارض گرایشی- اجتنابی
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
closest point of approach نزدیکترین نقطه گذر
income and expenditure approach مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ground controled approach دستگاه تقرب خودکار
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
ground controled approach دستگاه فرود خودکار هواپیما
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com