Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
initial inverse voltage
ولتاژ معکوس نخستین
Other Matches
inverse voltage
ولتاژ معکوس
peak inverse anode voltage
اوج ولتاژ اندی معکوس
high inverse voltage rectifier
یکسوکننده با برگشت قوی
initial voltage
ولتاژ هاله بنفش
inverse
قلب
inverse
واژگونه معکوس
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
inverse
تابع وارون
[ریاضی]
inverse
تابع معکوس
[ریاضی]
inverse
وارون
inverse
نامعتبر
inverse
وارونه
inverse
معکوس
inverse
برعکس مقابل
inverse
برگشته
inverse
عکس
inverse function
تابع وارون
[ریاضی]
inverse function
تابع معکوس
[ریاضی]
quasi inverse
شبه وارون
inverse video
تصویر وارون
inverse segregation
تجزیه وارونه
inverse chill
سرد کردن داخلی
inverse current
جریان ولتاژ معکوس
inverse element
عنصر وارون
inverse feedback
واخوراند معکوس
inverse function
تابع معکوس
inverse function
تابع وارون
inverse matrix
ماتریس عکس
inverse ratio
نسبت معکوس
inverse relationship
ارتباط معکوس
additive inverse
وارون افزایشی
inverse ratio or proportion
نسبت معکوس
inverse electrode current
جریان الکتردی معکوس
inverse photo electric effect
اثر برق- نور
initial
پاراف کردن
initial
اغازکردن
initial
اولیه
initial
اولین امضاء
initial
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial
پاراف در اغاز قرار دادن
initial
نخستین
initial
اول
initial
اولین
initial
اصلی اغازی
initial
ابتدایی
initial
بدوی
initial
واقع در اغاز
initial
اولین قسمت
initial
اولین یا در ابتدا
initial
پاراف اصلی
initial
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial
نقط ه شروع
initial
خروجی صفر
initial
ابتدائی
initial
اغازی
initial
اصلی
initial
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial value
مقدار اولیه
initial
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial
حرف اول کلمه
initial point
نقطه کنترل هوایی
initial point
نقطه سرپل هوایی
initial point
نقطه شروع
initial point
نقطه اولیه
initial point
نقطه اغاز
initial thrust
نفوذ اولیه نفوذ اصلی
initial thrust
ضربه اصلی
initial strength
استحکام اولیه
initial state
حالت اغازی
initial stage
طبقه نخستین
initial spurt
جهش اغازین
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial reserves
ذخایر اولیه
initial pressure
فشار ابتدایی
initial point
نقطه شروع عملیات
initial movement
نهضت اول پیشقدمی
initial movement
نخستین اقدام
initial condition
شرایط اولیه
initial expenses
هزینه ابتدائی
initial flood
پیش سیل
initial level
سطح اولیه
initial capital
سرمایه اولیه
initial campaign
معرفی کالا به بازار
stickup initial
حرف درشت اول پاراگراف
initial approach
تقرب اولیه هواپیما
initial approach
مسیر تقرب اصلی
initial expenses
هزینه نخستین
initial adjustment
تنظیم صفر
initial acceleration
شتاب اولیه
initial mass
جرم اولیه
initial cost
هزینه اولیه
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
initial velocity
سرعت اولیه
initial velocity
سرعت ابتدایی توپ
initial velocity
سرعت اغازی
initial condition
شرط اولیه
initial speed
سرعت اولیه
initial fire request
درخواست ابتدایی اتش
magnetic initial permeability
قابلیت نفوذ اولیه
initial boiling point
نقطه اغاز جوشش
initial base font
فونت پایه اغازی
initial program load
بارگیری برنامه اغازی
magnetic initial permeability
پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
initial susceptibility and permeability
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .
ما یه اولیه از من کار از تو
initial setting time of concrete
زمان شروع گرفتن سیمان
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
voltage
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
voltage
ولتاژ تانسیون
useful voltage
ولتاژ موثر
voltage
ولتاژ
y voltage
ولتاژ ستاره
voltage
فشار الکتریکی
voltage
نیروی الکتروحرکتی در واحد ولت
voltage
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltage
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
normal voltage
ولتاژ عادی
peak voltage
ولتاژ حداکثر
peak voltage
ولتاژ پیک
voltage gradient
شیب پتانسیل
low voltage
فشار ضعیف
voltage gradient
شیب ولت,
nominal voltage
ولتاژ اسمی
voltage gradient
گرادیان ولتاژ
load voltage
ولتاژ بار
peak voltage
ولتاژ اوج
main voltage
ولتاژ اصلی
operating voltage
ولتاژ کار
service voltage
ولتاژ کار
output voltage
ولتاژ خروجی
no voltage release
فیوز مغناطیسی ولتپای
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
no load voltage
ولتاژ بی باری
medium voltage
ولتاژ متوسط
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
measuring voltage
فشار سنجش
over voltage protection
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
mains voltage
ولتاژ شبکه
rated voltage
ولتاژ اسمی
voltage increase
افزایش ولتاژ
voltage pulse
پالس ولتاژ
voltage ratio
نسبت ولتاژ
voltage regulation
تنظیم ولتاژ
voltage regulator
تنظیم کننده اختلاف سطح
voltage regulator
نافم ولتاژ
voltage regulator
رگولاتور ولتاژ
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ
voltage peak
پیک ولتاژ
voltage multiplier
چند برابر کننده ولت
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
voltage rise
افزایش ولتاژ
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
voltage level
سطح ولتاژ
voltage level
سطح فشارالکتریکی
voltage limiter
محدود کننده ولتاژ
voltage loss
اتلاف ولتاژ
voltage loss
تلف ولتاژ
voltage loss
گمگشتگی فشارالکتریکی
voltage measuring
سنجش ولتاژ
voltage relay
رله ولتاژ
voltage saturation
اشباع ولتاژی
voltage to ground
ولتاژ زمین
voltage to neutral
ولتاژ اتصال ستارهای
voltage transformer
مبدل ولت
voltage transformer
ترانسفورماتور ولتاژ
voltage triangle
مثلث ولتاژها
voltage variation
تغییر ولتاژها
voltage vector
بردار ولتاژ
zener voltage
ولتاژ زنر
voltage decrease
کاهشدهندهولتاژ
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
voltage stabilizer
تثبیت کننده اختلاف سطح
voltage saturation
اشباع اند
voltage source
منبع ولتاژ
voltage source
منبع قدرت
voltage source
منبع فشار الکتریکی
voltage source
منبع الکتریسیته
voltage stability
ثبات فشار الکتریکی
voltage stability
ثبات ولتاژ
voltage stabilization
تثبیت فشار الکتریکی
voltage stabilization
تثبیت ولتاژ
signal voltage
ولتاژ سیگنال
re striking voltage
ولتاژ بازگیری جرقه
transformer voltage
ولتاژ ترانسفورماتور
transient voltage
ولتاژ لحظهای
transient voltage
ولتاژ ضربهای
transient voltage
ولتاژ گذرا
transient voltage
فشارالکتریکی ناپایدار
tube voltage
ولتاژ لامپ
voltage amplification
فزون سازی ولت
voltage amplification
تقویت ولتاژ
voltage amplifier
امپلیفایر ولتاژ
total voltage
ولتاژ کل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com