Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
initial voltage
ولتاژ هاله بنفش
Search result with all words
initial inverse voltage
ولتاژ معکوس نخستین
Other Matches
initial
خروجی صفر
initial
ابتدائی
initial
اغازی
initial
اصلی
initial
پاراف اصلی
initial
نقط ه شروع
initial
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial value
مقدار اولیه
initial
حرف اول کلمه
initial
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial
اولین یا در ابتدا
initial
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial
اولین امضاء
initial
نخستین
initial
اول
initial
اولین
initial
اصلی اغازی
initial
ابتدایی
initial
بدوی
initial
واقع در اغاز
initial
اولین قسمت
initial
پاراف در اغاز قرار دادن
initial
اولیه
initial
اغازکردن
initial
پاراف کردن
initial
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial campaign
معرفی کالا به بازار
initial flood
پیش سیل
initial level
سطح اولیه
initial mass
جرم اولیه
initial movement
نخستین اقدام
initial movement
نهضت اول پیشقدمی
initial point
نقطه شروع عملیات
initial point
نقطه شروع
initial expenses
هزینه ابتدائی
initial expenses
هزینه نخستین
stickup initial
حرف درشت اول پاراگراف
initial acceleration
شتاب اولیه
initial adjustment
تنظیم صفر
initial approach
مسیر تقرب اصلی
initial approach
تقرب اولیه هواپیما
initial capital
سرمایه اولیه
initial condition
شرایط اولیه
initial condition
شرط اولیه
initial cost
هزینه اولیه
initial point
نقطه سرپل هوایی
initial point
نقطه کنترل هوایی
initial point
نقطه اغاز
initial point
نقطه اولیه
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
initial velocity
سرعت اولیه
initial velocity
سرعت ابتدایی توپ
initial velocity
سرعت اغازی
initial speed
سرعت اولیه
initial thrust
نفوذ اولیه نفوذ اصلی
initial thrust
ضربه اصلی
initial strength
استحکام اولیه
initial pressure
فشار ابتدایی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial spurt
جهش اغازین
initial stage
طبقه نخستین
initial state
حالت اغازی
initial reserves
ذخایر اولیه
magnetic initial permeability
پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
initial program load
بارگیری برنامه اغازی
initial base font
فونت پایه اغازی
initial boiling point
نقطه اغاز جوشش
initial fire request
درخواست ابتدایی اتش
magnetic initial permeability
قابلیت نفوذ اولیه
initial susceptibility and permeability
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .
ما یه اولیه از من کار از تو
initial setting time of concrete
زمان شروع گرفتن سیمان
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
voltage
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltage
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage
نیروی الکتروحرکتی در واحد ولت
voltage
فشار الکتریکی
voltage
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
useful voltage
ولتاژ موثر
y voltage
ولتاژ ستاره
voltage
ولتاژ تانسیون
voltage
ولتاژ
voltage measuring
سنجش ولتاژ
voltage source
منبع ولتاژ
voltage loss
گمگشتگی فشارالکتریکی
voltage loss
تلف ولتاژ
voltage source
منبع قدرت
voltage relay
رله ولتاژ
voltage source
منبع فشار الکتریکی
voltage source
منبع الکتریسیته
voltage stability
ثبات فشار الکتریکی
voltage stability
ثبات ولتاژ
voltage stabilization
تثبیت فشار الکتریکی
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
voltage saturation
اشباع اند
voltage regulator
تنظیم کننده اختلاف سطح
voltage regulator
نافم ولتاژ
voltage regulator
رگولاتور ولتاژ
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
voltage regulation
تنظیم ولتاژ
voltage ratio
نسبت ولتاژ
voltage pulse
پالس ولتاژ
voltage peak
پیک ولتاژ
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ
voltage multiplier
چند برابر کننده ولت
voltage saturation
اشباع ولتاژی
voltage stabilization
تثبیت ولتاژ
voltage stabilizer
تثبیت کننده اختلاف سطح
no load voltage
ولتاژ بی باری
medium voltage
ولتاژ متوسط
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
measuring voltage
فشار سنجش
mains voltage
ولتاژ شبکه
main voltage
ولتاژ اصلی
limiting voltage
ولتاژ مرزی
low voltage
فشار ضعیف
load voltage
ولتاژ بار
line voltage
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
line voltage
ولتاژ شبکه
no voltage release
فیوز مغناطیسی ولتپای
nominal voltage
ولتاژ اسمی
signal voltage
ولتاژ سیگنال
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
voltage to ground
ولتاژ زمین
voltage variation
تغییر ولتاژها
voltage to neutral
ولتاژ اتصال ستارهای
voltage transformer
مبدل ولت
voltage transformer
ترانسفورماتور ولتاژ
voltage between phases
ولتاژ بین فازها
voltage triangle
مثلث ولتاژها
voltage vector
بردار ولتاژ
zener voltage
ولتاژ زنر
voltage decrease
کاهشدهندهولتاژ
line voltage
ولتاژ خط
voltage loss
اتلاف ولتاژ
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
voltage curve
منحنی ولتاژ
voltage control
کنترل ولتاژ
voltage compensation
تعادل ولتاژ
voltage coil
سیم پیچ ولتاژ
voltage coil
پیچک ولت
voltage level
سطح ولتاژ
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
voltage balance
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
voltage balance
میزان ولتاژ
voltage amplifier
تقویت کننده ولتاژ
voltage amplifier
امپلیفایر ولتاژ
voltage amplification
تقویت ولتاژ
voltage amplification
فزون سازی ولت
tube voltage
ولتاژ لامپ
voltage divider
مقسم ولت
voltage divider
مقسم ولتاژ
voltage rise
افزایش ولتاژ
voltage increase
افزایش ولتاژ
voltage impluse
ضربان ولتاژ
voltage impluse
ایمپولز ولتاژ
voltage gain
بهره ولتاژ
voltage factor
ضریب فزون سازی دو الکترد
voltage drop
افت فشار الکتریکی
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت ولت
voltage doubler
دو برابر کننده ولتاژ
voltage doubler
تضعیف گر ولت
voltage division
تقسیم یا پخش ولتاژ
transient voltage
فشارالکتریکی ناپایدار
transient voltage
ولتاژ گذرا
transient voltage
ولتاژ ضربهای
rated voltage
ولتاژ اسمی
voltage gradient
گرادیان ولتاژ
voltage gradient
شیب ولت,
voltage gradient
شیب پتانسیل
peak voltage
ولتاژ پیک
peak voltage
ولتاژ حداکثر
peak voltage
ولتاژ اوج
over voltage protection
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output voltage
ولتاژ خروجی
service voltage
ولتاژ کار
operating voltage
ولتاژ کار
normal voltage
ولتاژ عادی
re striking voltage
ولتاژ بازگیری جرقه
series voltage
ولتاژ سری
transient voltage
ولتاژ لحظهای
transformer voltage
ولتاژ ترانسفورماتور
total voltage
ولتاژ کل
threshold voltage
ولتاژ استانه
threshold voltage
اختلاف سطح استانهای
terminal voltage
ولتاژ ترمینال
terminal voltage
ولتاژ قطبی
supply voltage
ولتاژ ورودی
voltage level
سطح فشارالکتریکی
sticking voltage
ولتاژ وقفه
star voltage
ولتاژ ستاره
spark voltage
ولتاژ جرقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com