Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 51 (1 milliseconds)
English	Persian
injured muscle	عضله اسیب دیده
Other Matches
injured	مجروح
injured	مصدوم
injured party	طرف صدمه دیده
injured party	طرف خسارت دیده
injured person	آدم آسیب دیده [زخمی]
brain injured	اسیب دیده مغزی
There are people injured.	چند نفر مجروح شده اند.
it injured his hands	بدستهایش اسیب زد
injured parties	طرف صدمه دیده
injured parties	طرف خسارت دیده
his words injured my feelings	سخنایش بمن برخورد سخنانش احساسات مراجریحه دار کرد
muscle	استفاده کامل ازعضله ها بکاربردن تمام نیرو
muscle	ماهیچه
muscle up	بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
muscle	عضله
muscle	نیروی عضلانی
d.muscle	ماهیچه انبساط دهنده
d. muscle	ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
muscle	بزور وارد شدن
muscle	صدف باریک دریایی ورودخانهای
muscle	صدف دوکپهای
(not) move a muscle <idiom>	حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
unstriped muscle	ماهیچه غیر مخطط
unstriped muscle	ماهیچه صاف
adductor muscle	ماهیچهنزدیکبهمرکز
muscle fibre	رشتهماهیچهای
muscle scar	شکافماهیچهای
muscle segment	بخشماهیچهای
papillary muscle	ماهیچهجانبی
bulbocavernous muscle	عضلهزوجیکهپیازذکریاچوچولهرااحاطهکرده
supinator muscle	عضله برون گردان
striate muscle	ماهیچه مخطط
smooth muscle	ماهیچه صاف
agonist muscle	عضله موافق
buccinal muscle	ماهیچه شیپوری
ciliary muscle	عضله مژگانی
muscle bound	دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
muscle bound	سفت
muscle tonus	کشیدگی طبیعی عضلانی
not to move a muscle	هیچ تکان نخوردن
adducent muscle	عضله مقربه
rhomboid muscle	ماهیچه چهارگوش معین
orbicular muscle	ماهیجه مدور
pulled muscle	عضله کشیده شده
orbicular muscle	عضله باسطه
splenius muscle of head	ماهیچهنگهدارندهسر
sphincter muscle of anus	ماهیچهعضلهتنگکنندهآنوس
arrector pili muscle	عضلهراستوقائم
lateral rectus muscle	ماهیچهرکتئوسکناری
medial rectus muscle	ماهیچهرکتئوسمیانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com