English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
input control unit واحد بازرسی ورودی
input control unit واحدکنترل ورودی
Other Matches
input unit واحد ورودی
input unit واحد اولیه
input output unit واحد ورودی- خروجی
input control کنترل ورودی
input output control کنترل ورودی- خروجی
input control program برنامه کنترل ورودی
input output control system سیستم کنترل ورودی-خروجی
control unit واحد کنترل
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
remote control unit فرمان از راه دور
peripheral control unit واحد کنترل جنبی
remote control unit ریموت کنترل
remote control unit کنترل از دور
remote control unit فرمان از دور
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
communications control unit واحد کنترل مخابراتی
camera control unit مرکزکنترلدوربین
remote control unit کنترل از راه دور
fuel control unit واحد کنترل سوخت
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit قسمت کنترل هواپیما
input سیگنال اولیه
input داده ها اطلاعات ورودی
input پول بمیان نهاده
input توان ورودی ورودی
input سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input توان اولیه
input درونداد
input درون گذاشت
input درداده
input خرج
input توان ورودی
input نیروی مصرف شده
input ورودی
input در رونده
input مصرفی
input درون داد
input انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input دادن ورودی
input انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input عمل وارد کردن اطلاعات
input داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input کامپیوتری که داده دریافت میکند
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input وسیله ورودی
input لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input coupling تزویج اولیه
input coupling پیوست ورودی
input coordinate مختصات اولیه
input stage طبقه اولیه
input conductance مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
input circuit مدار اولیه
input devices ابزارخروجی
input monitors صفحهنمایشداخلی
input current جریان ورودی
input current جریان اولیه
input data معلومات یا دادههای ورودی
input data داده ورودی
input spectrum بیناب یا طیف اولیه
input stage طبقه ورودی
input data دادههای اولیه
voice input ورودی صوتی
input impedance مقاومت فاهری اولیه
input device دستگاه ورودی
input data معطیات ورودی
input selector انتخابگرورودی
input parameter پارامتر ورودی
input queue صف ورودی
input reactance مقاومت کور اولیه
input reactance راکتانس اولیه
input/output ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input reactor پیچک ورودی
three input adder افزایشگر با سه ورودی
input reactor سلف ورودی پیچک ماقبل
input register ثبات ورودی
input resistance مقاومت ورودی
input resistance مقاومت موثر اولیه
effective input فرفیت موثر ورودی
input output ورودی خروجی
input speed سرعت اولیه
input pulse پالس ورودی
two input adder افزایشگر با دو ورودی
two input firm بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
input time زمان اولیه
clocked input ورودی با سنجش زمان
data input اطلاعات ورودی
data input داده ها
input parameter پارامتراولیه
input power توان ورودی
input power قدرت ورودی
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input programme برنامه ورودی
two input subtractor کاهشگر با دو ورودی
input block واحد ورودی
input resonator همنواگر جعبهای ورودی
input pulse ایمپولز ورودی
input of current تغذیه و هدایت جریان
input of current ورود جریان
input noise پارازیت اولیه
input function تابع اولیه
input frequency فرکانس ورودی
input frequency فرکانس اولیه
filament input ورودی فیلامان
input socket ساکت ورودی
input field میدان ورودی
input electrode الکترود اولیه
input spectrum طیف ورودی
input drift رانش ورودی
input drift رانش اولیه
input diode دیود اولیه
variable input نهاده متغیر
variable input داده متغیر
input function تابع سیگنال ورودی
input gap فاصله اولیه
input impedance امپدانس ورودی
input signal سیگنال ورودی
input noise پارازیت ورودی
input mode وضعیت ورودی
input mode حالت ورودی
input media رسانه ورودی
input limiter محدود کننده ورودی
input limited ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input level سطح ورودی
input level سطح دریافتی
input information اطلاعات ورودی
average input نهاده متوسط
input signal سیگنال اولیه
input information اطلاعات اولیه
input diode دیود ورودی
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input voltage ولتاژ اولیه
instrumental input داده سودمند
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input attenuation میرائی ورودی
input attenuation میرائی اولیه
input area ناحیه ورودی
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input amplifier تقویت کننده ورودی
input amplifier تقویت کننده اولیه
input attenuation دمفونگ اولیه
input admittance مقدار هدایت طاهری اولیه
input translator مترجم اولیه
input waveform شکل موج ورودی
input winding سیم پیچی اولیه
input/output کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output وسیله جانبی
input/output مدیریت و کنترل میکند
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output بررسی
noninverting input ورودی غیروارونگر
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input translator مترجم ورودی
input transformer ترانسفورماتور اولیه
input terminal ترمینال ورودی
manual input ورودی دستی
input terminal ترمینال اولیه
input capacitor خازن ورودی
input electrode الکترود ورودی
input circuit مدار ورودی
input admittance ادمیتانس اولیه
input circuit مدار ورودی لامپ الکترونی
input characteristic منحنی مشخصه ورودی
input card کارت ورودی
input capacitor خازن اولیه
input capacitance فرفیت اولیه
input wire سیمداخلی
input stream جریان سیر ورودی
input stream مسیل ورودی
input block بلاک ورودی
input tape نوار اولیه
input bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
input bound کران ورودی
input capacitance فرفیت ورودی
input output channel کانال ورودی- خروجی
input output table این جدول جریان عوامل تولید
input admittance of the tube مقدار هدایت اولیه لامپ
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
low impedance input ورودی اولیه با امپدانس کم
input output table بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
input output table و محصولات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com