Total search result: 201 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
input output operation |
عملکرد ورودی- خروجی |
|
|
Other Matches |
|
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد |
input/output |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
input/output |
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود |
input/output |
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص |
input/output |
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا |
input/output |
مدیریت و کنترل میکند |
input/output |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
input/output |
وسیله جانبی |
input/output |
بررسی |
input/output |
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی |
input/output |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
input/output |
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد |
input/output |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
input output |
ورودی خروجی |
input/output |
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم |
input/output |
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند |
input/output |
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد. |
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
input/output |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
input/output statement |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
input [output] request |
درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
simultaneous input/output |
ورودی و خروجی همزمان |
input/output module |
واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
input/output device |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
input/output file |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
input/output instruction |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
input output bandwidth |
پهنای باند ورودی- خروجی |
input output procedure |
رویه ورودی- خروجی |
input output ports |
مدخلهای ورودی- خروجی |
input output order |
ترتیب ورودی- خروجی |
input output interface |
میانگیر ورودی- خروجی |
input output instructions |
دستورات ورودی و خروجی |
input output device |
دستگاه ورودی و خروجی |
input output controller |
کنترل کننده ورودی- خروجی |
input output control |
کنترل ورودی- خروجی |
input output channel |
کانال ورودی- خروجی |
input output bus |
گذرگاه ورودی- خروجی |
input output bound |
شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود |
input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
parallel input output |
ورودی و خروجی موازی |
input output analysis |
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد |
input output table |
بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند |
input output table |
و محصولات |
input output table |
این جدول جریان عوامل تولید |
input output table |
جدول داده ها ستاده ها |
input output system |
سیستم ورودی- خروجی |
input output symbol |
علامت ورودی- خروجی |
input output relation |
رابطه ورودی- خروجی |
serial input\output |
ورودی و خروجی سری |
input output redirection |
تعیین مسیر ورودی- خروجی |
input output unit |
واحد ورودی- خروجی |
input output programming system |
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی |
hierarchy plus input process output |
یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد |
input output control system |
سیستم کنترل ورودی-خروجی |
basic input output system |
سیستم ورودی و خروجی پایه |
output |
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر |
output |
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است |
output |
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر. |
output |
برونداد بروندهی |
output |
برونداد |
output |
کارکرد فرفیت |
output |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
output |
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود |
output |
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر |
output |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
output |
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر |
output |
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد |
output |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
output |
امکان نمایش اطلاعات میدهد |
output |
وسیلهای که |
output |
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند |
output |
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند |
output |
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه |
output |
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود |
output |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد |
output |
تولید |
output |
بازده |
output |
خروجی |
output |
برونداد محصول |
output |
محصول |
output |
ستانده |
output |
انرژی خروجی |
output |
برون داد |
output |
بازداده |
output |
تولیدی |
output |
برون گذاشت برونگذار |
output |
برون ده |
operation |
کار |
operation |
گردش جنبش |
operation |
دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد |
operation |
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند |
operation |
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی |
operation |
فرآیندی که روی بلاکی از داده انجام میشود |
operation |
کارکردن با یک وسیله |
operation |
عمل جراحی |
operation |
عمل کردن |
operation |
وابسته به عمل عملکرد |
operation |
بهره برداری |
operation |
عملکرد |
to come into operation |
قابل اجراشدن |
to come into operation |
بکار افتادن |
to come into operation |
دایر شدن |
operation |
عمل |
come into operation |
قابل اجرا شدن |
operation |
عملیات |
operation |
گردش |
operation |
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول |
either or operation |
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد |
either way operation |
ارسال داده در یک جهت روی کانال دوجهته |
operation |
درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود |
not operation |
عمل نقض |
not operation |
عمل نفی |
one way only operation |
عملکرد فقط یک طرفه |
one way only operation |
عملکردتنها یک طرفه |
operation immediate |
اقدام سریع |
or operation |
عمل یا |
operation |
کار کردن |
operation |
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد |
operation |
مدت زمانی که عملیات باید حلقه اجرا را طی کند |
operation |
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه |
operation |
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند |
operation |
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند |
operation |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند |
operation |
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور |
operation |
سخت افزار مبدل دستور که ماشین |
operation |
به اجرا |
operation |
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد |
operation |
دستور برنامه که کاری انجام نمیدهد |
to come into operation |
قابل اجرا شدن |
operation |
ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند |
operation |
عمل جراحی عمل |
to come into operation |
قانون شدن |
operation |
به کارانداختن |
to come into operation |
قانونی درست شدن |
co-operation |
همکاری مشترک |
co-operation |
کار مشترک |
to come into operation |
کاربرد پذیر شدن |
operation |
اداره |
operation |
گرداندن |
operation |
کارکرد |
input |
کامپیوتری که داده دریافت میکند |
input |
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان |
input |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
input |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
input |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
input |
دادن ورودی |
input |
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش |
input |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
input |
عمل وارد کردن اطلاعات |
input |
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
input |
درون گذاشت |
input |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
input |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
input |
وسیله ورودی |
input |
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید |
input |
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی |
input |
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود |
input |
در رونده |
input |
توان اولیه |
input |
درداده |
input |
داده ها اطلاعات ورودی |
input |
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی |
input |
خرج |
input |
نیروی مصرف شده |
input |
درون داد |
input |
توان ورودی |
input |
ورودی |
input |
پول بمیان نهاده |
input |
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند |
input |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
input |
سیگنال اولیه |
input |
توان ورودی ورودی |
input |
درونداد |
input |
مصرفی |
optimum output |
تولید بهینه |
maximum output |
خروجی حداکثر |
optimum output |
تولید مطلوب |
motor output |
توان موتور |
net output |
تولید خالص |
national output |
تولید ملی |
motor output |
قدرت خروجی موتور |
monopoly output |
تولید انحصاری |
marginal output |
تولید نهائی |
light output |
خروجی نور |
output device |
دستگاه خروجی |
output voltage |
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه |
output voltage |
ولتاژ خروجی |
output variability |
تغییرات تولید |
output unite |
واحد خروجی |
output tube |
لامپ خروجی |
output triode |
لامپ تریود خروجی |
output transformer |
مبدل خروجی |
output stream |
نهر خروجی |
output stream |
مسیل خروجی |
output state |
حالت خروجی |
output stage |
مرحله خروجی |
output speed |
سرعت خروجی |
peak output |
حداکثر تولید |