English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
input reactance مقاومت کور اولیه
input reactance راکتانس اولیه
Other Matches
reactance مقاومت کور
reactance مقاومت فاهری خازنها
reactance راکتانس
reactance مقاومت القایی یاخازنی
reactance مقاومت واکنشی
reactance واکنش
reactance واکنش برق
electrode reactance راکتانس الکترد
cyclic reactance راکتانس حلقهای
asynchronous reactance راکتانس ناهمزمان
condensive reactance راکتانس خازن
capacitive reactance مقاومت خازنی
capacitive reactance راکتانس خازنی
capacitive reactance راکتانس فرفیتی
synchronous reactance راکتانس همزمان
reactance tube لامپ راکتانس
line reactance راکتانس خط
magnetic reactance مقاومت کور القایی
net reactance راکتانس خالص
inductive reactance اندوکتانس مقاومت کور القائی
inductive reactance راکتانس سلفی
inductive reactance راکتانس القایی
inductive reactance مقاومت القائی
reactance factor ضریب راکتانس
input داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input عمل وارد کردن اطلاعات
input سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input دادن ورودی
input انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input درون گذاشت
input در رونده
input ورودی
input مصرفی
input درونداد
input توان اولیه
input توان ورودی ورودی
input سیگنال اولیه
input توان ورودی
input پول بمیان نهاده
input خرج
input نیروی مصرف شده
input درون داد
input انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input داده ها اطلاعات ورودی
input درداده
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input کامپیوتری که داده دریافت میکند
input ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input وسیله ورودی
input سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input stage طبقه اولیه
input stream جریان سیر ورودی
input stage طبقه ورودی
input spectrum بیناب یا طیف اولیه
input spectrum طیف ورودی
input socket ساکت ورودی
input stream مسیل ورودی
input tape نوار اولیه
input translator مترجم اولیه
input translator مترجم ورودی
input transformer ترانسفورماتور اولیه
input time زمان اولیه
input terminal ترمینال اولیه
input terminal ترمینال ورودی
input unit واحد اولیه
input signal سیگنال اولیه
input signal سیگنال ورودی
input power قدرت ورودی
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input programme برنامه ورودی
input pulse ایمپولز ورودی
input parameter پارامتر ورودی
input data معطیات ورودی
input output ورودی خروجی
input of current تغذیه و هدایت جریان
input queue صف ورودی
input pulse پالس ورودی
input reactor پیچک ورودی
input parameter پارامتراولیه
input reactor سلف ورودی پیچک ماقبل
input register ثبات ورودی
input resistance مقاومت ورودی
input resistance مقاومت موثر اولیه
input power توان ورودی
input unit واحد ورودی
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
instrumental input داده سودمند
manual input ورودی دستی
noninverting input ورودی غیروارونگر
voice input ورودی صوتی
three input adder افزایشگر با سه ورودی
two input adder افزایشگر با دو ورودی
two input firm بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input subtractor کاهشگر با دو ورودی
variable input نهاده متغیر
variable input داده متغیر
input devices ابزارخروجی
input monitors صفحهنمایشداخلی
input selector انتخابگرورودی
input/output کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input voltage ولتاژ اولیه
input waveform شکل موج ورودی
input winding سیم پیچی اولیه
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output بررسی
input/output مدیریت و کنترل میکند
input/output وسیله جانبی
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input wire سیمداخلی
input of current ورود جریان
input function تابع اولیه
data input اطلاعات ورودی
input data دادههای اولیه
input data معلومات یا دادههای ورودی
input current جریان اولیه
input current جریان ورودی
data input داده ها
input coupling تزویج اولیه
input coupling پیوست ورودی
input coordinate مختصات اولیه
input data داده ورودی
input device دستگاه ورودی
input diode دیود ورودی
input frequency فرکانس ورودی
input frequency فرکانس اولیه
input field میدان ورودی
clocked input ورودی با سنجش زمان
input electrode الکترود اولیه
input electrode الکترود ورودی
input drift رانش ورودی
input drift رانش اولیه
input diode دیود اولیه
effective input فرفیت موثر ورودی
filament input ورودی فیلامان
input bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
input block بلاک ورودی
input block واحد ورودی
input attenuation دمفونگ اولیه
input attenuation میرائی ورودی
input attenuation میرائی اولیه
input area ناحیه ورودی
input admittance ادمیتانس اولیه
input amplifier تقویت کننده ورودی
input bound کران ورودی
input capacitance فرفیت ورودی
input capacitance فرفیت اولیه
input control کنترل ورودی
input conductance مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
input circuit مدار ورودی
input circuit مدار ورودی لامپ الکترونی
input characteristic منحنی مشخصه ورودی
input card کارت ورودی
input capacitor خازن اولیه
input capacitor خازن ورودی
input amplifier تقویت کننده اولیه
input resonator همنواگر جعبهای ورودی
input limited ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input limiter محدود کننده ورودی
input media رسانه ورودی
input mode حالت ورودی
input mode وضعیت ورودی
input noise پارازیت اولیه
input noise پارازیت ورودی
input circuit مدار اولیه
input level سطح ورودی
input level سطح دریافتی
input admittance مقدار هدایت طاهری اولیه
input function تابع سیگنال ورودی
input gap فاصله اولیه
input impedance امپدانس ورودی
input impedance مقاومت فاهری اولیه
input information اطلاعات اولیه
input speed سرعت اولیه
input information اطلاعات ورودی
average input نهاده متوسط
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
real time input ورودی بلا درنگ
fixed input coefficients ضریب نهادههای ثابت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com