English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
input speed سرعت اولیه
Other Matches
speed نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speed اندازه سرعت
speed عده دور
speed مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
mean speed سرعت متوسط
speed مقدار سرعت [فیزیک]
speed اسکالار سرعت [فیزیک]
speed a way نوعی بازی شبیه هاکی
with all speed منتهای سرعت
with all speed باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
speed up تسریع
speed حالت شانس خوب داشتن
speed وضع
speed درجه تندی
speed میزان شتاب
speed شتاب کامیابی
speed عجله
speed سرعت
speed تندی
speed کامیاب بودن
speed باسرعت راندن
speed سریع کارکردن
speed شتاب حرکت
speed شتاب
speed سرعت حرکت
speed تسریع کردن
input وسیله ورودی
input دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input کامپیوتری که داده دریافت میکند
input ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input عمل وارد کردن اطلاعات
input سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input دادن ورودی
input کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input در رونده
input پول بمیان نهاده
input درداده
input خرج
input داده ها اطلاعات ورودی
input توان ورودی
input نیروی مصرف شده
input درون گذاشت
input انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input ورودی
input مصرفی
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input سیگنال اولیه
input توان ورودی ورودی
input توان اولیه
input درونداد
input درون داد
speed adjustment تنظیم سرعت
rotational speed سرعت چرخش
speed change تغییر سرعت یا تعویض عده دور
reverse speed سرعت معکوس
reading speed سرعت خواندن
pitch speed حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
piston speed سرعت پیستون
phase speed سرعت فاز
surface speed سرعت محیطی
speed characteristics مشخصه سرعت
speed cones مخروق سرعت نمای ناو
speed control کنترل سرعت
speed regulator تنظیم کننده سرعت
speed over the ground S good made speed
speed of light سرعت نور
speed of advance سرعت پیشروی
speed light چراغ سرعت نمای دریایی
speed indicator تندی نما
speed indicator سرعت نما
speed governor تنظیم کننده سرعت
speed counter کنتورسرعت
speed counter شمارشگر عده دور
speed reduction کاهش سرعت
speed controls نافم سرعت
speed control کنترل عده دور
speed regulator نافم سرعت
peripheral speed سرعت محیطی
perceptual speed سرعت ادراک
maximum speed حداکثر سرعت
low speed بطیی
low speed کند
loading speed سرعت بار گذاری
linear speed سرعت خطی
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
line speed سرعت خط
limiting speed سرعت محدود
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
jump speed سرعت پرش
jump speed سرعت مناسب برای پرش باچتر
instantaneous speed تندی انی
instantaneous speed تندی لحظهای
moderate speed سرعت متوسط
moderate speed سرعت متعادل
most probable speed محتملترین تندی
pen speed سرعت قلم
peak speed حداکثر سرعت
peak speed بیشترین تندی
overload speed سرعت بار زیاد
output speed سرعت خروجی
optimum speed کندی بهینه
optimum speed سرعت مطلوب
operating speed سرعت عملکرد کار
operating speed سرعت عملیاتی
on load speed سرعت بار
no load speed سرعت بی باری
motor speed سرعت موتور
REDUCE SPEED NOW از صورت خود بکاهید
speed of action سرعت حرکت
alacrity [speed] تندی
speed of rotation گردش بر دقیقه
rotational speed گردش بر دقیقه
speed of rotation چرخش بر دقیقه
rotational speed چرخش بر دقیقه
speed of rotation دور بر دقیقه
rotational speed دور بر دقیقه
alacrity [speed] سرعت حرکت
speed stages سطح های سرعت
speed of action تندی
speed of action درجه تندی
alacrity [speed] درجه تندی
speed of action سرعت انتقال
alacrity [speed] سرعت انتقال
speed of action زرنگی [چابکی]
alacrity [speed] زرنگی [چابکی]
speed of action چالاکی
alacrity [speed] چالاکی
speed of action چابکی
alacrity [speed] چابکی
speed of action فرزی
alacrity [speed] فرزی
speed levels سطح های سرعت
speed stage مرحله سرعت
speed level مرحله سرعت
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
turnings speed سرعت تراشکاری
top speed سرعت نهایی
tip speed سرعت نوک
three speed motor موتور سه سرعته
synchronous speed سرعت همزمان
sustained speed سرعت دائمی
speed tests ازمونهای سرعت
speed stability پایداری سرعت
speed skating اسکیتینگ سرعت
speed skater اسکیت باز سرعت
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
speed ring میز سایت
vertical speed سرعت صعود
vertical speed سرعت قائم
speed stage سطح سرعت
speed level سطح سرعت
sliding speed سرعت لغزشی
pick up speed <idiom> افزایش سرعت
speed skate اسکیتسرعتی
speed selector انتخابگرسرعت
speed controller کنترلکنندهسرعت
film speed ضبطشتاب
with lightning speed مانند برق به تندی برق بسرعت برق
wind speed سرعت باد
wave speed سرعت موج
flank speed سرعت جانبی
flank speed حداکثر سرعت
ultimate speed سرعت نهایی
engin speed سرعت موتور
design speed سرعت مشخصه تندی پایه
design speed سرعت مبنا
delivery speed سرعت تحویل
declared speed سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
speed trap مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
cruising speed سرعت دائمی اتومبیل
cruising speed سرعت دریانوردی
cruising speed نواخت حرکت
cruising speed سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
flank speed حداکثر سرعت قایق
flying speed سرعت پرواز
four speed transmission گیربکس چهاردور
hull speed حداکثر سرعت نظری قایق
high speed دنده سریع
high speed با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed سریع السیر
ground speed سرعت زمینی
good speed موفقیت
good speed کامیابی
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
god speed you خدا بهمراه
god speed به امان خدا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com