English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
input time زمان اولیه
Search result with all words
input time constant ثابت زمانی اولیه
real time input ورودی بلا درنگ
Other Matches
I'll let you know when the time comes ( in due time ) . وقتش که شد خبر میکنم
input مصرفی
input درونداد
input توان اولیه
input توان ورودی ورودی
input سیگنال اولیه
input ورودی
input در رونده
input پول بمیان نهاده
input خرج
input نیروی مصرف شده
input توان ورودی
input درون داد
input انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input درون گذاشت
input داده ها اطلاعات ورودی
input درداده
input داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input وسیله ورودی
input لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input عمل وارد کردن اطلاعات
input سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input کامپیوتری که داده دریافت میکند
input دادن ورودی
input دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input frequency فرکانس ورودی
input frequency فرکانس اولیه
input function تابع اولیه
input function تابع سیگنال ورودی
input gap فاصله اولیه
input impedance امپدانس ورودی
input impedance مقاومت فاهری اولیه
input information اطلاعات اولیه
input conductance مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
input level سطح دریافتی
input information اطلاعات ورودی
input selector انتخابگرورودی
input field میدان ورودی
average input نهاده متوسط
voice input ورودی صوتی
input admittance ادمیتانس اولیه
input admittance مقدار هدایت طاهری اولیه
input amplifier تقویت کننده اولیه
input amplifier تقویت کننده ورودی
input area ناحیه ورودی
input attenuation میرائی اولیه
input attenuation میرائی ورودی
input attenuation دمفونگ اولیه
input block واحد ورودی
input block بلاک ورودی
manual input ورودی دستی
input devices ابزارخروجی
input speed سرعت اولیه
input resonator همنواگر جعبهای ورودی
clocked input ورودی با سنجش زمان
data input اطلاعات ورودی
data input داده ها
input reactor پیچک ورودی
effective input فرفیت موثر ورودی
filament input ورودی فیلامان
noninverting input ورودی غیروارونگر
input wire سیمداخلی
input monitors صفحهنمایشداخلی
input bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
input bound کران ورودی
input capacitance فرفیت ورودی
input current جریان اولیه
input data معلومات یا دادههای ورودی
input data معطیات ورودی
input data دادههای اولیه
input data داده ورودی
input device دستگاه ورودی
input diode دیود ورودی
input diode دیود اولیه
input drift رانش اولیه
input drift رانش ورودی
input electrode الکترود ورودی
input current جریان ورودی
input coupling تزویج اولیه
input coupling پیوست ورودی
input capacitance فرفیت اولیه
input capacitor خازن ورودی
input capacitor خازن اولیه
input card کارت ورودی
input characteristic منحنی مشخصه ورودی
input circuit مدار ورودی لامپ الکترونی
input circuit مدار ورودی
input circuit مدار اولیه
input control کنترل ورودی
input coordinate مختصات اولیه
input electrode الکترود اولیه
input level سطح ورودی
two input adder افزایشگر با دو ورودی
input/output بررسی
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input winding سیم پیچی اولیه
input waveform شکل موج ورودی
input voltage ولتاژ اولیه
input unit واحد ورودی
input unit واحد اولیه
input translator مترجم اولیه
input translator مترجم ورودی
input transformer ترانسفورماتور اولیه
input terminal ترمینال اولیه
input terminal ترمینال ورودی
input/output مدیریت و کنترل میکند
input/output وسیله جانبی
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
two input firm بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input subtractor کاهشگر با دو ورودی
variable input نهاده متغیر
variable input داده متغیر
instrumental input داده سودمند
input/output ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input tape نوار اولیه
input programme برنامه ورودی
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input power قدرت ورودی
input power توان ورودی
input parameter پارامتراولیه
input parameter پارامتر ورودی
input output ورودی خروجی
input of current تغذیه و هدایت جریان
input of current ورود جریان
input noise پارازیت اولیه
input noise پارازیت ورودی
input mode وضعیت ورودی
input mode حالت ورودی
input media رسانه ورودی
input limiter محدود کننده ورودی
input pulse ایمپولز ورودی
input pulse پالس ورودی
input queue صف ورودی
input stream مسیل ورودی
input stream جریان سیر ورودی
input stage طبقه اولیه
input stage طبقه ورودی
input spectrum بیناب یا طیف اولیه
input spectrum طیف ورودی
input socket ساکت ورودی
input signal سیگنال اولیه
input signal سیگنال ورودی
input resistance مقاومت موثر اولیه
input resistance مقاومت ورودی
input register ثبات ورودی
input reactor سلف ورودی پیچک ماقبل
input reactance راکتانس اولیه
input reactance مقاومت کور اولیه
input limited ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
three input adder افزایشگر با سه ورودی
input output ports مدخلهای ورودی- خروجی
input control unit واحد بازرسی ورودی
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output procedure رویه ورودی- خروجی
input control unit واحدکنترل ورودی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
input control program برنامه کنترل ورودی
fixed input coefficients ضریب نهادههای ثابت
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
input work queue صف کار ورودی
input output control کنترل ورودی- خروجی
input output analysis تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
input output redirection تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input pair of terminals زوج ترمینالهای اولیه
input output unit واحد ورودی- خروجی
input bias current جریان بایاس ورودی
input bias current جریان ارام اولیه
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input selector switch سوئیچ سلکتور ورودی
input output table بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
input output table و محصولات
input output table این جدول جریان عوامل تولید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com