English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
integrated aircraft هواپیمای یک پارچه
Other Matches
integrated پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
integrated ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
integrated محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
integrated NDSI
integrated مودمی که بخش درونی سیستم باشد
integrated نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
integrated برنامه مقلد که با سیستم عامل چند رسانهای کار میکند
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
integrated جامع
integrated یکپارچه
integrated revision بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
integrated circuit مدار مجتمع
integrated circuit مدار مجتمع IC
integrated circuit مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
integrated circuit ای سی
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
integrated training اموزش توام
integrated staff ستاد یکپارچه ستاد التقاطی
integrated staff ستاد توام
integrated software نرم افزار مجتمع
integrated intensity شدت انتگرال گرفته شده
integrated intensity شدت کل
integrated program برنامه مجتمع
integrated program برنامه مرتبط
integrated defense پدافند هوایی توام
computer integrated manufactureing کارخانه کاملا" اتوماتیک
integrated injection logic IIL
integrated reservoir operation بهره برداری توام از چندمخزن
monolithic integrated circuit مدار مجتمع یکپارچه
integrated computer package software integrated
integrated data processing پردازش داده مجتمع
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
aircraft هواپیما
aircraft طیاره
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
aircraft turn around اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
anti aircraft ضد هوایی
anti aircraft پدافند هوایی
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
assault aircraft هواپیمای هجومی
axial of an aircraft محور هواپیما
one aircraft was shot down سرنگون گردید
tactical aircraft هواپیمای جنگی
tailless aircraft هواپیمای بی دم
ultralight aircraft هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
unmanned aircraft هواپیمای بدون سرنشین
The aircraft got off the ground . هواپیما اززمین بلند شد
aircraft company شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
passenger aircraft هواپیمای مسافربری
shipboard aircraft هواپیمای ناو پایه
program aircraft جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
large aircraft هواپیمای بزرگ
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
marine aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
maritime aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
naval aircraft هواپیمای ناوپایه
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
one aircraft was shot down یک هواپیما
aircraft system سیستم ساختمان هواپیما
light aircraft هواپیمای سبک
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment مهارکردن هواپیما
aircraft battery منبع الکتریکی برای هواپیما
anti-aircraft ضد هواپیما
aircraft defective هواپیمای معیوب
aircraft defective هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine موتور هواپیما
aircraft guide مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover تعویض کنترل هواپیما
aircraft arresting دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft accident سانحه هوایی
aircraft carrier ناو هواپیمابر
aircraft carrier carrier : syn
aircraft carriers ناو هواپیمابر
aircraft carriers carrier : syn
active aircraft هواپیمای فعال
active aircraft هواپیمای درگیر در رزم
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
aircraft inspection بازرسی هواپیما
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft plotter وسیله ناوبر هواپیما
aircraft repair تعمیر هواپیما
aircraft plumping لوله کشی هواپیما
aircraft records اسناد هواپیما
aircraft section قسمت هواپیمایی
aircraft section رسدهواپیمایی
aircraft specification خصوصیات هواپیما
aircraft structure ساختمان هواپیما
aircraft rigging تنظیم نهایی هواپیما
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
aircraft gun laying رادار هواپیما
awaiting aircraft availability زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
variable geometry aircraft هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
aircraft climb corridor دالان صعود هواپیما
aircraft maintenance truck کامیونتعمیرهوایی
anti-aircraft missile گلولهموشکضدهوایی
The lights of the aircraft were blinking. چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
aircraft accident report گزارش سانحه هوایی
awaiting aircraft availability زمان انتظار درخط تعمیر
aircraft control unit قسمت کنترل هواپیما
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
heavier than air aircraft هواپیمای سنگین تر از هوا
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
aircraft modification and control کنترل و هدایت هواپیما
aircraft mission equipment وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
aircraft arresting gear جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
lighter than air aircraft هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft log book بایگانیها هواپیما
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com