English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (7 milliseconds)
English Persian
interactive programming برنامه سازی فعل و انفعالی
Other Matches
interactive نقاط توقف را تنظیم کند
interactive محتوای حافظه و ثبات را کنترل کند و اجرای دستور را دنبال کند
interactive سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
interactive ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
interactive الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
interactive برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
interactive پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive فعل و انفعالی
interactive سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
interactive قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
interactive که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
interactive را ممکن میکند
interactive محاورهای
interactive ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
interactive سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
interactive متقابل
interactive کد اصلی و مقصد را بررسی کند
interactive سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
interactive تعاملی
interactive حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند
interactive videodisk ویدئودیسک محاورهای
interactive graphics نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
interactive program برنامه محاورهای
interactive video سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
interactive compiler همگردان فعل و انفعالی
interactive query پرس و جو محاورهای
interactive system سیستم فعل و انفعالی
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
programming نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming نوشتن داده در وسیله PROM
programming GOLORP
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming برنامه نویسی کامپیوتر
programming برنامه نویسی
programming برنامه ریزی
programming statement حکم برنامه نویسی
optimm programming برنامه نویسی بهینه
nonlinear programming برنامه ریزی غیر خطی
non numeric programming برنامه ریزی غیر عددی
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
programming aids ادوات برنامه نویسی
systems programming برنامه نویسی سیستم
system programming برنامه نویسی سیستم
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming برنامه ریزی کمی
quadratic programming تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming برنامه ریزی غیرخطی
programming team تیم برنامه نویسی
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming methods روشهای برنامه ریزی
programming linguistics زبان شناسی برنامه نویسی
programming librarian بایگان برنامه نویسی
programming language زبان برنامه نویسی
programming aids کمک برنامه نویسی
top down programming برنامه سازی از بالا به پایین
functional programming برنامه نویسی تابعی
bottom up programming ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
goal programming برنامه ریزی ارمانی
elegant programming نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming برنامه سازی پویا
dynamic programming برنامه نویسی پویا
dynamic programming برنامه ریزی پویا
discrete programming برنامه سازی گسسته
conversational programming برنامه سازی محاورهای
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
integer programming برنامه ریزی عدد صحیح
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
application programming برنامه نویسی کاربردی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
logic programming برنامه نویسی منطقی
linear programming برنامه نویسی خطی
linear programming برنامه ریزی خطی
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
integer programming برنامه سازی صحیح
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
object language programming برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
turning programming language زبان برنامه نویسی تورینگ
certificate in computer programming CCP
object oriented programming برنامه نویسی مقصود گرا
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting system
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
high level programming language زبان برنامه نویسی سطح بالا
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
low level programming language زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface مجموعه استانداردها
object oriented programming language زبان برنامه نویسی موضوعی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com