English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
international line خط بین المللی
international line خط خارجی
Search result with all words
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
international date line خط موافقتنامه بین المللی
international date line خط بین المللی تغییر تاریخ
Other Matches
international بازیگر بین المللی
international مربوط به کشورهای مختلف
international وابسته به روابط بین المللی
international بین المللی
international بین الملل انترناسیونال
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international council education in forcomputers
international finance مالیه بین الملل
international etiquette نزاکت بین المللی
international federation فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international federation processing forinformation
international dualism دوگانگی بین المللی
international exchange مرکز تلفن بین المللی
international economics اقتصاد بین الملل
international equilibrium تعادل بین المللی
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international investment سرمایه گذاری بین المللی
international practice عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international practice طریقه معمول به بین المللی
international match مسابقه بین المللی [ورزش]
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international reserves ذخائر بین المللی
international migration مهاجرت بین المللی
international meeting مجمع بین المللی
international reserves اندوختههای بین المللی
international master استاد بین المللی شطرنج
international loans استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international liquidity نقدینگی بین المللی
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international law حقوق بین الملل
international practice رویه بین المللی
International politics. سیاست بین الملل
international union اتحادیه بین المللی
international call سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call مکالمه بین المللی
international units واحدهای جهانی برق
system international سیستم بین المللی
international acts مستندات بین المللی
international acts اسناد بین المللی
by international standards در معیارهای بین المللی
commodore international, ltd. شرکت بین المللی کمودور
borland international یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international relations رابطهسیاسیبینکشورها
international union اتحادیههای بین المللی
international treaties عهود بین المللی
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international court دادگاه بین المللی
international trade تجارت بین الملل
international comity نزاکت بین المللی
international trade تجارت بین المللی
international coulomb کولن جهانی
international custom عرف بین المللی
international classification of طبقه بندی بین المللی بیماریها
international classification of Diseases
international standards organization سازمان استانداردهای بین المللی
international system of units دستگاه بین المللی احاد
international table calorie کالری
international singles court زمینبازیانفرادیبینالمللی
bank for international settlements بانک پرداختهای بین المللی
international refugee organization سازمان بین المللی اوارگان
international balance of payments تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payments تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment موازنه پرداختهای بین المللی
international standard atmosphere اتمسفر استاندارد بین المللی
[as] compared to international standards در معیارهای بین المللی
international system of units سیستم مترک
international switching center مرکز سوئیچینگ بین المللی
international road transport ترابری بین المللی جاده ای
subjects of international law اشخاص حقوق بین الملل
systeme international d'units دستگاه بین المللی واحدها
law of international institutions حقوق سازمانهای بین المللی
international standards organization سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international telephone circuit خط تلفنی بین المللی
convention international de merchandies عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
international organisation for standard موسسه بین المللی استاندارد
international morse code مورس اروپایی
International System of Units سامانه متریک
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international economic relations روابط اقتصادی بین المللی
international division of labor تقسیم کار بین المللی
international demonstration effect اثر نمایشی بین المللی
international criminal law حقوق جزای بین الملل
international court of justice دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
public international law حقوق بین الملل عمومی
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
international chamber of commerce اتاق بازرگانی بین المللی
private international law حقوق بین الملل خصوصی
international business machine corporation
international business machine IB
International System of Units دستگاه بین المللی یکاها
international bill of the right of man اعلامیه جهانی حقوق بشر
international monetary fund صندوق بین المللی پول
international monetary reserves ذخائر پولی بین المللی
international morse code مورس جهانی
international law of the sea حقوق بین الملل دریاها
international gold standard پایه طلای بین المللی
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international road haulage حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
international file format استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
international atomic energy agency اژانس بین المللی انرژی اتمی
permanent court of international arbitra دیوان دایمی داوری بین المللی
leiter international performance test ازمون عملی بین المللی لایتر
unicef (= united nations international یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
major international road signs عمدهترینعلائمجهانیجاده
international air transport association اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
Bank for International Settlements [BIS] بانک تسویه پرداخت بین المللی
international commercial terms (incoterm قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
international commercial terms (incoterm اینکوترمز
To be world famous . To enjoy an international reputation. شهرت جهانی داشتن
Participation rates are low compared to international standards. میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
By international standards Germany maintains a leading role. در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
line to line fault تماس خطوط
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطری
line to line spacing فاصله سطور
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line out قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
on the line هواپیمای اماده پرواز
below the line درامد یا هزینه غیر مترقبه
out of line خارج از خط جبهه
down line بار کردن پایین خطی
in line شمشیر در وضع حمله
by line خط دوم یافرعی
out of line جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
in line همراستا
line by line سطر به سطر
the line صف
o o line خط تقسیم دیدبانی
to come in to line در صف امدن
to come in to line موافقت کردن
mean line خط میان
down the line ضربه از کنار زمین
o o line خط دیدبانی سپاه
old line دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
old line محافظه کار
on line help کمک مستقیم
necessary line خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
line حدود رویه
in line <idiom> با محدودیت متداول
line اتصال فیزیکی به ارسال داده
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
by line خط فرعی راه اهن
by line کار یاشغل اضافی وزائد
out of line <idiom> ناصحیح
line up <idiom> سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
line طرز
line رشته
line لاین
line محصول
line شعبه
line up <idiom> به صف کردن
line up <idiom> به درستی میزان کردن
by-line خط دوم یافرعی
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
by-line خط فرعی راه اهن
line-up به ترتیب ایستادن
line-up ردیف ایستادن تیم
Are you still on the line? خط را قطع نکردی؟
Are you still on the line? هنوز پشت تلفن هستی؟
on line در خط
on line داخل رده
on line مورداستعمال
on line درون خطی
on line متصل
line up ردیف ایستادن تیم
line up به ترتیب ایستادن
by-line کار یاشغل اضافی وزائد
line of d. حد فاصل
line of d. مرز
line-up به خط شدن
off line وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
off line برون خطی
off line غیر متصل
off line قطع
off line منفصل
line up به خط شدن
on line مستقیم
line سطر
line خط
all along the line در همه جا
line خط دار کردن
line خط انداختن در
line : خط کشیدن
line لجام
all along the line درامتدادهمه خط
down the line <idiom> درآینده
line ریسمان
line رشته بند
along line در خط
line ردیف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com