Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (10 milliseconds)
English
Persian
international match
مسابقه بین المللی
[ورزش]
Other Matches
match up
یارگیری
match
رویارویی بازیهای دو جانبه
match
مسابقه
match
جور کردن
match
همتا کردن
match
مطابقت
match
علامت دوبدو گذاشتن چوب
match
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
match
تطبیق
match
تطابق
match
مطابقت کردن
an out match
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
match
قرینه سازی در طرح یا بافت
match
تطبیق تطابق
match
چوب کبریت
match
مسابقه کبریت
match
تنظیم ثبات معادل با دیگری
match
حریف
match
همتا
match
نظیر
match
لنگه همسر
match
جفت
match
ازدواج زورازمایی
match
وصلت دادن حریف کسی بودن
match
جور بودن با
match
بهم امدن
sparring match
مبارزه تمرینی بوکس
a good match
زن و شوهری که خوب بهم بخورند
Test match
مسابقه بین المللی کریکت
safety match
کبریت بی خطر
love match
عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
match point
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
اخرین امتیاز
match fishing
مسابقه ماهیگیری درانگلستان
match foursome
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
telex match
رویارویی تلکسی
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
To strike a match.
کبریت زدن
slanging match
بزنبزن کتککاری
shouting match
بحثوجدلپرسروصدا
return match
بازیبرگشت
wrestling match
مسابقه کشتی
wresthing match
مسابقه کشتی
slow match
کبریت کند سوز
These gloves do not match .
این دستکشها لنگه به لنگه است
winner of a match
برنده مسابقه
to strika a match
کبریت زدن
match maker
ترتیب دهنده مسابقه
match mark
جفتن و جور کردن قطعات
Test match
مسابقه ازمایشی
match points
اخرین امتیاز
discounting match
ادامه ندادن به مسابقه کشتی
match points
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
quick match
فتیله توپ یا ترقه
radio match
رویارویی رادیویی
postal match
مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
ballistic match
تطابق شرایط بالیستیکی خورند بالیستیکی
cable match
رویارویی تلگرافی شطرنج
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
match race
مسابقه دو بین دو نفر
brimstone match
کبریت گوگردی
match box
قوطی کبریت
match penalty
خطای اسیب رساندن عمدی واخراج
friction match
کبریتی که با اصطکاک ومالش روشن میشود
to strike a match or light
کبریت زدن
The craps should match the curtains.
پرده ها با قالیها باید بخورد ( جور در آید )
rugby test match
مسابقه بین المللی رگبی
To win the match(race,contest).
مسابقه رابردن
The football players are warming up before the game ( match) .
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
international
بین الملل انترناسیونال
international
وابسته به روابط بین المللی
international
مربوط به کشورهای مختلف
international
بازیگر بین المللی
international
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international
بین المللی
international reserves
اندوختههای بین المللی
international migration
مهاجرت بین المللی
international meeting
مجمع بین المللی
international master
استاد بین المللی شطرنج
international relations
رابطهسیاسیبینکشورها
international practice
رویه بین المللی
international reserves
ذخائر بین المللی
international union
اتحادیه بین المللی
international union
اتحادیههای بین المللی
international treaties
عهود بین المللی
international trade
تجارت بین المللی
international trade
تجارت بین الملل
socialist international
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
system international
سیستم بین المللی
short international
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international practice
طریقه معمول به بین المللی
international practice
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international loans
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
borland international
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
International Modern
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international custom
عرف بین المللی
international coulomb
کولن جهانی
international court
دادگاه بین المللی
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international council
education in forcomputers
international comity
نزاکت بین المللی
international classification of
طبقه بندی بین المللی بیماریها
international classification of
Diseases
international call
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call
مکالمه بین المللی
commodore international, ltd.
شرکت بین المللی کمودور
international acts
مستندات بین المللی
international acts
اسناد بین المللی
by international standards
در معیارهای بین المللی
international dualism
دوگانگی بین المللی
international units
واحدهای جهانی برق
international finance
مالیه بین الملل
international investment
سرمایه گذاری بین المللی
International politics.
سیاست بین الملل
international law
حقوق بین الملل
international line
خط بین المللی
international line
خط خارجی
international liquidity
نقدینگی بین المللی
international federation
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international equilibrium
تعادل بین المللی
international economics
اقتصاد بین الملل
international etiquette
نزاکت بین المللی
international exchange
مرکز تلفن بین المللی
international federation
processing forinformation
International System of Units
سامانه متریک
international road haulage
حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
[as]
compared to international standards
در معیارهای بین المللی
international singles court
زمینبازیانفرادیبینالمللی
International System of Units
دستگاه بین المللی یکاها
systeme international d'units
دستگاه بین المللی واحدها
international road transport
ترابری بین المللی جاده ای
subjects of international law
اشخاص حقوق بین الملل
public international law
حقوق بین الملل عمومی
balance of international payment
موازنه پرداختهای بین المللی
international date line
خط بین المللی تغییر تاریخ
international demonstration effect
اثر نمایشی بین المللی
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international division of labor
تقسیم کار بین المللی
international file format
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international gold standard
پایه طلای بین المللی
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international law of the sea
حقوق بین الملل دریاها
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
international date line
خط موافقتنامه بین المللی
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
balance of international payments
تراز پرداختهای بین المللی
international balance of payments
تراز پرداختهای بین المللی
bank for international settlements
بانک پرداختهای بین المللی
convention international de merchandies
عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international bill of the right of man
اعلامیه جهانی حقوق بشر
international business machine
IB
international business machine
corporation
international chamber of commerce
اتاق بازرگانی بین المللی
international court of justice
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international criminal law
حقوق جزای بین الملل
international monetary reserves
ذخائر پولی بین المللی
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
international switching center
مرکز سوئیچینگ بین المللی
international system of units
سیستم مترک
international system of units
دستگاه بین المللی احاد
international table calorie
کالری
international telephone circuit
خط تلفنی بین المللی
international economic relations
روابط اقتصادی بین المللی
law of international institutions
حقوق سازمانهای بین المللی
private international law
حقوق بین الملل خصوصی
public international law
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
international peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international morse code
مورس اروپایی
international morse code
مورس جهانی
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international atomic energy agency
اژانس بین المللی انرژی اتمی
Bank for International Settlements
[BIS]
بانک تسویه پرداخت بین المللی
permanent court of international arbitra
دیوان دایمی داوری بین المللی
international air transport association
اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
international commercial terms (incoterm
اینکوترمز
international commercial terms (incoterm
قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
unicef (= united nations international
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
major international road signs
عمدهترینعلائمجهانیجاده
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
leiter international performance test
ازمون عملی بین المللی لایتر
To be world famous . To enjoy an international reputation.
شهرت جهانی داشتن
Participation rates are low compared to international standards.
میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
By international standards Germany maintains a leading role.
در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation.
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com