Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8 milliseconds)
English
Persian
international practice
رویه بین المللی
international practice
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international practice
طریقه معمول به بین المللی
Other Matches
practice
طرزکار
practice
جریان کار در دادگاه
in practice
عملا"
practice
معمول به عادت
practice
عرف
practice
تکنیک
practice
تجربه
practice
رویه پیشه
practice
رویه
in practice
دست اندرکار
in practice
در عمل
practice
کاربندی
practice
مشق
practice
تکرار
practice
ممارست تمرین کردن
practice
ممارست کردن
practice
پرداختن
practice
برزش برزیدن
practice
تمرین
practice
رسم
practice
شیوه
practice
تمرین کردن
practice
عمل
practice
طرز اجرا
practice
ورزش تمرین
practice
کار پیشه
practice
عادت
practice
عمل کردن
spring practice
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
to put in practice
عملی کردن
to put in practice
اجرا کردن
unspaced practice
تمرین بی فاصله
practice of medicine
کار پزشکی
skull practice
کلاس اموزشی
workshop practice
تمرین کارگاهی
put into practice
اجرا کردن
practice fee
دستمزد
[مثال ویزیت دکتر]
teaching practice
آموزشتمرینی
group practice
گروهپزشکی
general practice
وفیفهپزشکعمومیدراتاقعمل
practice green
شروعبهسبزشدن
service practice
مشق پای توپ
service practice
مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
practice effect
اثر تمرین
practice court
دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
practice ammunition
مهمات مشقی
negative practice
تمرین منفی
massed practice
تمرین بی وقفه
mass practice
تمرین فشرده
mass practice
تمرین بدون استراحت
practice of medicine
طبابت
practice period
دوره تمرین
service practice
تمرین اموزشی
ritual practice
عبادت
put in practice
عملی کردن
put in practice
اجرا کردن
practice trials
کوششهای تمرینی
practice teaching
تمرین معلمی
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
machining practice
تکنیک و روش براده برداری
code of practice
ایین کار
foundry practice
تکنیک ریخته گری
employment practice
شیوه استخدامی
distributed practice
تمرین فاصله دار
cupola practice
روش معمول کوره کوپل
cupola practice
روش کوپل
sharp practice
گول زنی
batting practice
تمرین ضربه زدن به توپ
in profession or practice
در حرف یا عمل
sharp practice
کلاهبرداری
sharp practice
حقه بازی
codes of practice
ایین نامه
codes of practice
ایین کار
code of practice
ایین نامه
iam out of practice
چندی است که وارد کار نیستم
put into practice
عملی کردن
put into practice
واقعیت دادن
practice material
مواد تمرینی
put into practice
صورت گرفتن
put into practice
به انجام رساندن
put into practice
انجام دادن
put into practice
واقعی کردن
international
مربوط به کشورهای مختلف
international
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international
بین الملل انترناسیونال
international
بازیگر بین المللی
international
وابسته به روابط بین المللی
international
بین المللی
practice of early rising
مشق یا عادت سحر خیزی
practice makes perfect
کارکن تا استاد شوی
open hearth practice
طرزکار کوره زیمنس مارتین
practice makes perfect
کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect
<proverb>
کار نیکو کردن از پر کردن است
unfair trade practice
کاربازرگانی نامنصفانه
unfair trade practice
اعمال تجاری نادرست
to run into a bad practice
گرفتار کار زشتی شدن بخوی بدی دچار شدن
practice deceit
[American]
گول زدن
practice deceit
[American]
فریب دادن
It wont work out in practice .
درعمل درست درنمی آید
practice deceit
[American]
اغفال کردن
practice deceit
[American]
مغبون کردن
practice deceit
[American]
فریفتن
A comparison of theory and practice.
مقایسه ای از نظری و عمل.
sand blasting practice
عملیات ماسه پاشی
by product coking practice
محصولات فرعی کوره کک سازی
consensus evidenced by practice
اجماع فعل
borland international
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international economics
اقتصاد بین الملل
system international
سیستم بین المللی
international dualism
دوگانگی بین المللی
international custom
عرف بین المللی
international relations
رابطهسیاسیبینکشورها
International politics.
سیاست بین الملل
socialist international
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international equilibrium
تعادل بین المللی
international etiquette
نزاکت بین المللی
short international
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international federation
processing forinformation
international federation
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international finance
مالیه بین الملل
international investment
سرمایه گذاری بین المللی
international law
حقوق بین الملل
international court
دادگاه بین المللی
by international standards
در معیارهای بین المللی
commodore international, ltd.
شرکت بین المللی کمودور
international acts
اسناد بین المللی
international acts
مستندات بین المللی
international call
مکالمه بین المللی
international call
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international classification of
Diseases
international reserves
اندوختههای بین المللی
international match
مسابقه بین المللی
[ورزش]
international classification of
طبقه بندی بین المللی بیماریها
international comity
نزاکت بین المللی
International Modern
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international coulomb
کولن جهانی
international council
education in forcomputers
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international trade
تجارت بین المللی
international trade
تجارت بین الملل
international migration
مهاجرت بین المللی
international meeting
مجمع بین المللی
international master
استاد بین المللی شطرنج
international loans
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international liquidity
نقدینگی بین المللی
international line
خط خارجی
international units
واحدهای جهانی برق
international union
اتحادیه بین المللی
international union
اتحادیههای بین المللی
international exchange
مرکز تلفن بین المللی
international reserves
ذخائر بین المللی
international line
خط بین المللی
international treaties
عهود بین المللی
international business machine
corporation
international business machine
IB
international switching center
مرکز سوئیچینگ بین المللی
international system of units
سیستم مترک
international chamber of commerce
اتاق بازرگانی بین المللی
international system of units
دستگاه بین المللی احاد
law of international institutions
حقوق سازمانهای بین المللی
international telephone circuit
خط تلفنی بین المللی
international table calorie
کالری
international road transport
ترابری بین المللی جاده ای
international bill of the right of man
اعلامیه جهانی حقوق بشر
international road haulage
حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
balance of international payment
موازنه پرداختهای بین المللی
balance of international payments
تراز پرداختهای بین المللی
international balance of payments
تراز پرداختهای بین المللی
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
bank for international settlements
بانک پرداختهای بین المللی
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
convention international de merchandies
عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
international date line
خط بین المللی تغییر تاریخ
International System of Units
سامانه متریک
International System of Units
دستگاه بین المللی یکاها
international economic relations
روابط اقتصادی بین المللی
international criminal law
حقوق جزای بین الملل
international monetary reserves
ذخائر پولی بین المللی
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
subjects of international law
اشخاص حقوق بین الملل
international singles court
زمینبازیانفرادیبینالمللی
international date line
خط موافقتنامه بین المللی
international law of the sea
حقوق بین الملل دریاها
international demonstration effect
اثر نمایشی بین المللی
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international division of labor
تقسیم کار بین المللی
systeme international d'units
دستگاه بین المللی واحدها
international morse code
مورس جهانی
international court of justice
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
private international law
حقوق بین الملل خصوصی
public international law
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
public international law
حقوق بین الملل عمومی
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international gold standard
پایه طلای بین المللی
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com