English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
English Persian
inverse matrix ماتریس عکس
Other Matches
inverse نامعتبر
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
inverse واژگونه معکوس
inverse قلب
inverse وارونه
inverse وارون
inverse برگشته
inverse معکوس
inverse عکس
inverse تابع وارون [ریاضی]
inverse برعکس مقابل
inverse تابع معکوس [ریاضی]
inverse function تابع وارون
inverse chill سرد کردن داخلی
inverse current جریان ولتاژ معکوس
inverse feedback واخوراند معکوس
inverse voltage ولتاژ معکوس
additive inverse وارون افزایشی
inverse function تابع معکوس
inverse element عنصر وارون
inverse function تابع وارون [ریاضی]
quasi inverse شبه وارون
inverse video تصویر وارون
inverse segregation تجزیه وارونه
inverse relationship ارتباط معکوس
inverse ratio نسبت معکوس
inverse function تابع معکوس [ریاضی]
inverse ratio or proportion نسبت معکوس
initial inverse voltage ولتاژ معکوس نخستین
inverse electrode current جریان الکتردی معکوس
inverse photo electric effect اثر برق- نور
high inverse voltage rectifier یکسوکننده با برگشت قوی
peak inverse anode voltage اوج ولتاژ اندی معکوس
z matrix ماتریس "زد"
y matrix ماتریس ایگرگ
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix زهدان
matrix زمینه ملاط
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix قالب
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix ماترس
matrix رحم
matrix بچه دان موطن
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix ماتریس
matrix جدول اعداد
matrix شبکه
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
unit matrix ماتریس واحد
singular matrix ماتریس منفرد
residual matrix ماتریس مازاد
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
singular matrix ماتریش ویژه
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس تکین
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
symmetric matrix ماتریس متقارن
transpose matrix ماتریس برگردان
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
triangular matrix ماتریس مثلثی
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
matrix or matrices بچه دان
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
dot matrix ماتریس نقطهای
core matrix ماتریس چنبرهای
boolean matrix ماتریس بولی
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
invert matrix ماتریس معکوس
lattice matrix ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
matrix algebra جبر ماتریس
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
correlation matrix ماتریس همبستگی
diagonal matrix ماتریس قطری
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
factor matrix ماتریس عاملی
identity matrix ماتریس واحد
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
incidence matrix ماتریس تلاقی
matrix notation نمایش ماتریسی
matrix or matrices زهدان
nonsingular matrix ماتریس عادی
matrix storage انباره ماتریسی
nail matrix جایگاهناخن
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس تهی
null matrix ماتریس صفر
order of matrix مرتبه ماتریس
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix or matrices رحم
matrix or matrices شکم
matrix or matrices تخمدان
matrix or matrices قالب
matrix or matrices قرارگاه گوهر
matrix or matrices کالبد
matrix printer چاپگر ماتریسی
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com