English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (8 milliseconds)
English Persian
isoclinic wing بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
Other Matches
isoclinic line خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
on the wing سیار متحرک
take (someone) under one's wing <idiom> زیرپروبال شخص راگرفتن
under one's wing <idiom> تحت مراقبت کسی
wing it <idiom> بدون آمادگی
right-wing جناح راست
right wing جناح راست
wing and wing حرکت با باز بودن کامل بادبانها
wing لنگه
to take wing پابفرارگذاشتن
to take wing پرواز کردن
to take under one's wing حمایت کردن
to take under one's wing سرپرستی کردن
right wing toward دست راست
right wing toward پیشرو
right wing toward میمنه
off wing محل بازیگر گوش
on the wing پرواز کننده
on the wing بالدار
wing بال
wing بالدار کردن پردارکردن
wing پرواز پرش
wing دسته حزبی
wing طرف
wing شاخه شعبه
wing پره زائده پره دار
wing جناح
wing گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing بال مانند زائده حبابی
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing پره
wing پیمودن
wing بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing تیپ هوایی جناح
wing گروه هوایی
wing گوش زمین
wing nut پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing chair مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wing position وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing nut پیچ خروسکی
wing nut مهره گوشه دار
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing nut خروسک
wing box ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing loading نسبت وزن کل به مساحت یال
wing footed دارای پای پردار
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
wing drag پسای بال
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing footed تند
wing footed سریع
wing forward فوروارد گوش
wing halfback هافبکهای کناری
wing heavy تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing loading وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing forward هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing reactions واکنشهای بال
wing root ریشه بال
straight wing بالمستقیم
tapered wing بالنوکتیز
wing attack حملهگوشه
wing defence دفاعگوشه
wing membrane اجزایبال
wing pallet سطحپرهمانند
wing rib دندهبال
wing slat نوکباله
wing vein رگهبال
centrist wing طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
bat's-wing [نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
chimney-wing بغله های شومینه
hind wing بالعقبی
wing wall دیواره جانبی
wing screw پیچ گوشه دار
wing section بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing setting نصب بال
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing skin پوسته بال
wing spar عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing spread فاصله بین دو سر بال
wing strut پایه بال
wing tanks تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
wing tip نوک کفش دارای قوس منحنی
wing tunnel تونل باد
cross-wing [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
wing commanders سرهنگ دوم هوایی
king's wing جناح شاه شطرنج
fixed wing هواپیمای بال ثابت
left-wing مربوط به جناح چپ
left-wing شخص دست چپی
low wing بال پایین
mid wing بال وسط
parasol wing بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
queen's wing جناح وزیر شطرنج
inside wing بال داخلی
highed wing بال لولاشده
high wing بال بالا
cantilever wing بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
center wing بال میانی
delta wing بال دلتا
delta wing بال مثلث
double wing بازی هافبک در گوش
fixed-wing بال ثابت
fixed-wing هواپیمای بال ثابت
hard wing بال صلب
front wing گلگیر جلوی اتومبیل
left wing مربوط به جناح چپ
sea wing نرم تن دو کپه دریایی
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
fixed wing بال ثابت
upper wing بال بالایی در هواپیمای دوباله
wing commander سرهنگ دوم هوایی
vent wing پنجره گردان
wet wing بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
wind wing پنجره کوچک تهویه اتومبیل
wing area مساحت بال
right wing to ward دست راست
rotary wing هواپیمای بال گردان
rotary wing بال گردان
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
wing axis محور بال
left wing شخص دست چپی
right wing to ward پیشرو
right wing forward پیشرو دست راست
right wing of army پهلوی راست میمنه
right wing of army جناح یمین
to piniona bird's wing نوک بال مرغی را چیدن
[extreme] right-wing scene صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
low mid wing بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
reverse chicken wing نوعی کلید کشی
left wing of army پهلوی چپ میسره
left wing of army جناح یسار
left wing for ward پیشرو دست چپ
real box wing بالی با سه تیرک
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
swept-back wing بالدم جارویی
variable area wing بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
leg ride and reverse chicken wing سگک قفل قیصر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com