Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 99 (6 milliseconds)
English	Persian
issue commissary	مسئول توزیع
issue commissary	کارپردازی یادفتر توزیع
Other Matches
commissary	فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
commissary	گماشته مباشر
commissary	فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary store annex	شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
issue	مسئله قضیه تحویل جنس
issue	انتشار
issue	انتشار دادن صدور
issue	صادر کردن
issue	صدور مطلب
issue	موضوع دعوی
issue	ممر
issue	افتتاح کردن
at issue	موضوع بحث
of no issue	بی نتیجه
over issue	اضافه براعتبار رواج دادن
over issue	زیاد انتشاردادن
of no issue	بیهوده
issue	توزیع کردن
issue	بر امد
issue	پی امد
issue	نشریه فرستادن
issue	بیرون امدن
issue	خارج شدن
issue	ناشی شدن
issue	صادر شدن
issue	انتشار دادن
issue	رواج دادن
issue	نژاد
issue	نوع
issue	موضوع
issue	موضوع شماره
issue	کردار اولاد
issue	مسئله
issue	عمل
issue	صادرکردن
issue	توزیع
issue	نتیجه بحث
It is not advisable for you to take up issue with me (take me on).	صلاحت نیست با من طرف بشوی
To settle the issue one way or the other.	تکلیف کاری راروشن ( یکسره ) کردن
I wI'll not comment on this issue.	درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
back issue	نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
unit of issue	مبنای توزیع
to put to the issue	در معرض داوری گذاشتن
to put to the issue	بطور متنازع فیه مطرح کردن
to issue instructions	دستور صادر کردن
May be I can interest you in this issue .	شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
to die without issue	بدون اولاد مردن
the German issue	مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
issue [outcome]	بر آمد
issue [outcome]	نتیجه [بحثی ]
issue a warning	اخطار صادر کردن
This question is not at issue.	بحث روی این موضوع نیست.
to revisit an issue	مسئله ای را بازدید کردن
issue [outcome]	پایان
loose issue	تدارکات خارج شده از بسته بندی
loose issue	تدارکات روباز
gratuitous issue	لباس پیشکش
basic of issue	مبنای واگذارکردن اقلام
gratuitous issue	اماد پیشکشی
general issue	تدارکات عمومی ارتش
general issue	ملزومات ارتش
bank of issue	بانک ناشر اسکناس
unit of issue	واحد توزیع
fiduciary issue	اسکناسهای اعتباری
bond issue	صدور اوراق قرضه
side issue	مسئله فرعی
side issue	موضوع فرعی
issue a credit	افتتاح اعتبار
issue priority	ترتیب تقدم توزیع
issue priority	تقدم توزیع اماد
issue price	قیمت اعلام شده
issue pea	داغ نخود
issue of law	نکتع موضوع بحث که درتطبیق قانون پیدا میشود
issue of fact	نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
issue note	برگه صدور
basic of issue	مبنای توزیع
issue a guarantee	صدور ضمانتنامه
issue [of something] [ID card or check]	صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
basic issue items	وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
I feel relieved because of that issue!	خیال من را از این بابت راحت کردی!
to carry something to a successful issue	چیزی را با موفقیت به پایان رساندن
issue [of something] [ID card or check]	انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
basic issue list	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
join issue with a person	با کسی وارد مرافعه یا دعوی شدن
free issue materials	موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
Dont sidetrack the issue.	خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
To lock horns with someone. To take issue with someone.	با کسی سر شاخ ( شاخ بشاخ ) شدن
he rode me off on a side issue	نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
free issue system	سیستم انبارداری که در ان جهت گرفتن کالا نیاز به برگ درخواست نمیباشد
starting with the issue of July 1	هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
to issue marching order	دستور پیشروی دادن [ارتش]
To deliberately fudge the issue . To gloss it over .	موضوعی را ماست مالی کردن
To stick to the main topic ( issue ).	از موضوع اصلی خارج نشدن
To bring a matter to successful issue .	کاری را به نتیجه رساندن
Lets pass on (proceed) to the main issue.	برویم سر مطلب اصلی
Without wishing to belittle [disparage] [denigrate] the importance of this issue, I would like to ...	بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
Dont confuse the issue . Dont get it all mixed up .	شلوغش نکن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com