Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
jet dyeing machine
ماشین رنگرزی جت
Search result with all words
dyeing machine
ماشین رنگرزی
Other Matches
dyeing
رنگرزی
over dyeing
[رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
spin dyeing
زنگرزی پیش از ریسیدن
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
unevenness dyeing
رنگرزی ناهمگون
unevenness dyeing
رنگرزی نایکنواخت
dyeing vat
خم رنگرزی
dyeing bath
حمام رنگرزی
solid-shade dyeing
یکدست و همرنگ
solid-shade dyeing
رنگرزی یکنواخت
machine
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
two way machine
ماشین دو راهه
machine sensible
قابل درک توسط کامپیوتر
machine
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine
دستگاه
machine
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
تراشیدن ماشین
machine
براده برداشتن
machine
شیارانداختن روی فلز
machine
تراشکاری کردن صیقل کردن
machine
ماشین
machine
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
بیت اجرا میشود
machine
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
milking machine
ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
milling machine
ماشین تراش
machine readable
خواندنی توسط ماشین
machine translation
ترجمه ماشینی
machine readable
قابل خواندن توسط ماشین
machine recognization
بازشناختی توسط ماشین
machine representation
نمایش ماشیی
machine ringing
زنگ ماشینی
machine run
رانش ماشین
machine welding
جوشکاری ماشینی
machine run
اجرای ماشین
machine shop
کارگاه محاسبات ماشینی
machine time
وقت ماشین
machine time
زمان ماشین کاری
milling machine
ماشین فرز
milling machine
دستگاه فرز
molding machine
دستگاه قالب گیری
printer machine
دستگاه چاپ
punching machine
دستگاه منگنه
punching machine
دستگاه پانچ
planing machine
ماشین کندگی
reaping machine
ماشین درو
reeling machine
ماشین نخ پیچی
planer machine
ماشین صفحه تراش
reeling machine
چرخک
object machine
ماشین مقصود
multi way machine
دستگاه چند راهه
sandblast machine
ماشین ماسه پاش
printer machine
ماشین چاپ
open machine
ماشین باز
mowing machine
علف چین
mowing machine
ماشین علف چینی
mortising machine
دستگاه کام کنی
punching machine
ماشین سوراخکن
machine oriented
ماشین گرا
machine dependent
وابسته به ماشین
machine designer
طراح ماشین
machine down time
زمان توقف ماشین
machine down time
زمان معطلی دستگاه
machine equipment
تجهیزات ماشین
machine error
خطای ماشین
machine fault
عیب ماشین
machine dependent
وابسته ماشین
machine cycle
چرخه ماشین
machine address
آدرس ماشین
machine based
مبتنی بر ماشین
machine builder
ماشین ساز
machine building
ماشین سازی
machine capacity
فرفیت ماشین
machine check
برسی ماشین
fax machine
فاکس
machine column
پایه یا ستون دستگاه
machine fault
نقص ماشین
machine foundation
پایه دستگاه
machine number
عدد سرعت هواپیما
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
machine oil
روغن ماشین
machine operating
عملکرد ماشین
machine operator
کارگردان ماشین
machine operator
اپراتوردستگاه
machine operator
اپراتور ماشین
machine learning
فراگیری ماشین
machine frame
چارچوب دستگاه
machine gunner
مسلسل چی
machine independent
مستقل از ماشین
machine instruction
دستورالعمل ماشین
machine intelligence
هوش ماشین
machine interupption
وقفه ماشین
machine language
زبان ماشین
machine operator
متصدی ماشین
sanding machine
ماشین سنباده زنی وصیقل کاری
pinball machine
ماشین ساچمه پران
kidney machine
ماشینکمکیبرایافرادبیمار
cog in the machine
<idiom>
قطرهای از دریا
plaiting machine
دستگاه چین
[تا]
کن
[صنعت نساجی]
pleating machine
دستگاه چین
[تا]
کن
[صنعت نساجی]
plaiting machine
دستگاه چاکدار کن
[صنعت نساجی]
pleating machine
دستگاه چاکدار کن
[صنعت نساجی]
rowing machine
ماشینپایی
machine hall
راهرویماشین
sub-machine gun
مسلسل دستی
sub-machine gun
تیربار دستی
sub-machine gun
تیربار خودکار
sub-machine guns
مسلسل دستی
sub-machine guns
تیربار دستی
sub-machine guns
تیربار خودکار
accept machine
دستگاه پذیرنده
fuelling machine
ماشینسوخت
drilling machine
دریل
[ابزار]
facsimile (machine)
دستگاه فکس
fax (machine)
دستگاه فکس
freezing machine
فریزر
[غذا و آشپزخانه]
boring machine
دریل
[ابزار]
drilling machine
مته برقی
[ابزار]
sweeper
[machine]
ماشین خاکروب
boring machine
دستگاه مته
[ابزار]
drilling machine
دستگاه مته
[ابزار]
boring machine
مته برقی
[ابزار]
scouring machine
ماشین سایش
spininning machine
ماشین یا دستگاه ریسندگی
spreading machine
مقسم بتن
sunchronous machine
ماشین سنکرون
swaging machine
حلبی خمکن
synchronous machine
ماشین همگام
synchronous machine
ماشین همزمان
tabulating machine
جدول بند
tabulating machine
جدول نویس
sowing machine
بذر افشان
sowing machine
ماشین تخم کاری
scouring machine
ماشین سمباده
seaming machine
ماشین درزگیری
seeding machine
ماشین تخم کاری
sequential machine
ماشین ترتیبی
shaping machine
دستگاه صفحه تراش
smart machine
ماشین هوشیار
snow machine
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
talking machine
گرامافون
talking machine
دستگاه ضبط صوت
teaching machine
ماشین اموزش
two phase machine
ماشین دو فازه
virtual machine
ماشین مجازی
virtual machine
دستگاه مجازی
weighing machine
ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
winding machine
دستگاه سیم پیچی
winnowing machine
ماشین باد افشانی
fruit machine
جک پات
turning machine
ماشین تراش
turing machine
مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
teaching machine
ماشین تدریس
the machine is in operation
ماشین در گردش است ماشین دایر است
three phase machine
ماشین سه فازه
threshing machine
ماشین غله پوست کنی
threshing machine
ماشین خرمن کوبی
transfer machine
دستگاه انتقال
turing machine
ماشین تورینگ
pinball machine
ماشین پینبال
sewing machine
چرخ دوزندگی
adding machine
ماشین افزایشگر
air machine
ماشین تهویه معدن
all purpose machine
دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
electrostatic machine
ماشین الکتروستاتیکی
electric machine
دستگاه برقی
electric machine
ماشین الکتریکی
edging machine
دستگاه خم کننده لبه فلزات
edging machine
ماشین لبه خم کنی
edging machine
ماشین لب خم کنی
celestial machine
مکانیک اسمانی
automatic machine
دستگاه خودکار
unipolar machine
ماشین تک قطب
accounting machine
ماشین حسابداری
sewing machine
چرخ خیاطی
machine tool
ابزار ماشینی
machine tools
ابزار ماشینی
frictional machine
ماشین مالشی
franking machine
دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com