English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
joint-stock companies شرکت سهامی
Other Matches
joint stock سهامی
joint stock شرکت سهامی
joint stock سرمایه مشترک
joint-stock company شرکت سهامی
joint stock partnership شرکت مختلط سهامی
joint stock company شرکت سهامی
private joint stock company شرکت سهامی خاص
public joint stock company شرکت سهامی عام
companies دسته هیئت بازیگران
companies کمپانی
companies شریک
companies جمعیت
companies انجمن
companies شرکت
companies گروه
companies گروهان همراه کسی رفتن
companies مصاحبت کردن با
companies تجارتخانه
companies همراه
companies گروهان
public companies شرکت سهامی عام
chartered companies شرکتهای صاحب الامتیاز
leasing companies شرکتهای اجاره دهنده
joint دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
joint بهم پیوستن
joint بند بند کردن اتصال دادن بند
joint مفصل اتصال ضربهای
joint محل اتصال محل ضربه
joint تصلب شرائین
v joint اتصال "وی "
joint هرزملات
joint and several تضامنی
joint کردن خرد کردن
joint متصل
joint شریک
joint شرکتی مشاع
joint توام
joint مشترک
joint جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
joint زانویی
joint مفصل پیوندگاه
joint بند
joint بند گاه
joint درزه
joint مشاع
joint بند بند کردن مساعی مشترک
joint مفصل
joint وصله
joint لولا
joint مشترک بین نیروهای مسلح
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
joint مهره اتصال
joint اتصالی
joint مشترک الحاقی
joint ستاد مشترک
joint درز
joint اتصال
stock موجودی ذخیره
stock موجودی انبار
stock بدنه رنده
stock دسته حدیده
stock جامع نسب
stock دودمان
stock ماده اولیه
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock مال التجاره
stock سهام
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
to take stock of برانداز کردن
take stock <idiom> جمع بندی کردن
in stock <idiom> روی بورس
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
to have in stock موجود داشتن
stock میله لنگر
stock still بی حرکت
stock دسته ابزار و اسلحه
stock still بی جنبش
take stock of <idiom> شمردن فرصتها
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock دسته چوب ماهیگیری
stock تنه
stock درانبار
stock دم دست
stock موجود
stock :حاضر
stock مواشی پیوندگیر
stock سهام سرمایه
stock نیا
stock پایه دسته ریشه
stock-still بی حرکت
stock-still بی جنبش
stock ته ساقه
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stock قنداق تفنگ
stock : مایه
stock ذخیره
stock موجودی موجودی کالا
stock کنده
stock اماده
stock انبارکردن
stock انباشته انباره
stock قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock اماد ذخیره
stock موجودی
stock انبار
stock ذخیره ذخیره کردن
stock سهم
stock ذخیره اولیه
stock به موجودی افزودن
stock ذخیره کردن
stock عادی ازلحاظ مدل
stock موجودی کالا ذخیره
stock جوراب ساق بلند
joint filler مواد درزبندی
joint filler نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
joint filler درزپرکن
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
joint enterprise موسسه اقتصادی مشترک
joint exercise تمرین مشترک
joint exercise مانور مشترک
joint drain زهکش عمودی
sawn joint درز اره شو
joint force نیروی مشترک
joint grass غالیون اصل
joint liability تضامن
overlap joint اتصال نیمانیم
joint length طول اتصال
joint of masonry هرزملات
joint insurance بیمه اشتراکی
joint of masonry بند
joint opening دهانه یک درز
joint hinge لولای قدی
joint heir شریک ارث
joint hands شریک شدن
joint guarantor ضامن تضامنی
joint grouting پر کردن درزها یا بندها
joint grass علف ماست
joint hands تشریک مساعی کردن
joint grass علف پنیر
joint of masonry درز
joint denial تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
sealing joint اتصال اب بندی
joint adventure سرمایه گذاری مشترک
joint adventure تجارت مشترک
joint account حساب بانکی مشترک
joint account حساب مشترک
seam joint درز
sleeve joint اتصال با بوش
slip joint اتصال ازاد
in joint partnership شراکتا"
in joint partnership به شراکت
hip joint مفصل ران
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
hinge joint مفصل لولایی
joint and several guarantee ضمانت تضامنی
joint and several liability مسئوولیت تضامنی
joint demand تقاضای مشترک
joint declaration بیانیه مشترک
joint costs هزینه مشترک
joint costs هزینههای مشترک
joint committee کمیسیون مشترک
joint command یکان مشترک
joint command فرماندهی مشترک
sawn joint درز بریده
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
joint bond تعهد یا ضمانت مشترک
joint bolt پیچ و مهره اتصالی
joint and several responsibility مسئوولیت تضامنی
joint and several responsibility تضامن
joint and several reponsibility مسئوولیت تضامنی
hinge joint مفصلی که دریک سطح حرکت کند
propeller joint چهارشاخه گاردان خودرو
knuckle joint لولای بند دار
knuckle joint لولای مفصلی
knee joint زانو زانویی
knee joint مفصل زانو
knee joint بندزانو
juke joint رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
raking out of a joint درز گشایی
joint zone منطقه مشترک
joint weld جوشکاری اتصالی
joint washer واشر اتصال
joint venture سرمایه گذاری مشترک
joint venture سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
knuckle joint اتصال زانویی
lap joint لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
lap joint اتصال پوششی
rabbet joint بست یا مفصل کنش کاوی
magnetic joint محل ضربه در میدان مغناطیسی
longitudinal joint درز از درازا
longitudinal joint درز طولی
rabbet joint اتصال دو راهه
raking out of a joint تهی کردن درزها
lapped joint اتصال بوسیله پوشش
raking out of a joint درز اره شده
lap joint اتصال لب به لب
lap joint اتصال نیم ونیم
lap joint اتصال رویهم
lap joint اتصال نیمانیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com