English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English Persian
junk mail اقلام پستی ناخواسته
Other Matches
e-mail [short for electronic mail] پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] رایانامه
e-mail [short for electronic mail] ایمیل
junk پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
junk خلاص شدن از یک فایل
junk افزونه کردن فایل یا یک سخت افزار
junk داده ناخواسته
junk اطلاعات یا سخت افزاری که بی استفاده است یا از تاریخ گذشته است یا کار امنیت
junk خرده ریز
junk اهن پاره خرده شیشه
junk نی
junk جنس اوراق وشکسته
junk اشغال
junk کهنه و کم ارزش
junk جگن
junk جنس بنجل بدورانداختن
junk بنجل شمردن قایق ته پهن چینی
junk اسقاط
junk ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
junk طناب کهنه کاغذ پاره
junk bonds اوراق قرضهی قمارآمیز
junk bond اوراق قرضهی قمارآمیز
junk food غذای ناسالم
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
junk bozrd مقوای ضخیم
junk board مقوای کلفت
junk food گنده خوراک
junk food هله هوله
junk foods غذای ناسالم
junk foods گنده خوراک
junk foods هله هوله
by next mail با پیت بعد
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
by next mail باپست اینده
mail زره
mail مراسلات
mail پست کردن
mail که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
mail ارسال چیزی توسط پست
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail پست
mail زره دار کردن پست
mail جوشن
mail نامه رسان
mail پستی
mail باپست فرستادن
mail چاپار
sea mail پست دریایی
ring mail زره
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
snail mail و نه پست الکترونیکی
there was no mail to day امروز پست نبود
there was no mail to day امروز کاغذنداشتیم
voice mail پست صوتی
voice mail پست اوایی پست صوتی
mail orderly پستچی
mail services خدمات پستی
To mail a letter. نامه ای رابه پست انداختن
Registered mail. نامه سفارشی
overland mail پستی که از راه خشکی برود
air mail پست هوایی
chain mail زره زنجیری
mail order سفارش کالا بوسیله پست
mail order سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
coat of mail زره نیم تنهای
electronic mail پست الکترونیکی
coats of mail زره نیم تنهای
registered mail پست سفارشی
computerized mail پست کامپیوتری
certified mail پست سفارشی دو قبضه
certified mail پست سفارشی
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
acknowledged mail تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mail coach دلیجان پستی
mail gram پست زمینی
mail merge ادغام پستی
mail merging ادغام پستی
mail cart ارابه پستی
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
mail call دریافت نامه از پستخانه
overland mail پست زمینی
mail call رسیدن نامه یا پست
mail box جعبه پستی
mail cart گاری پست
air mail receipt رسید پست هوایی
mail order house تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
mail order business کسب و کار مکاتبهای
mail order of payment دستور پرداخت کتبی
She didnt let me mail the shelf . نگذاشت کاغذ را پست کنم
email [short for electronic mail] ایمیل
mail application programming interface مجموعه استانداردها
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
to mail a letter [American English] نامه ای را با پست فرستادن
email [short for electronic mail] رایانامه
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
I dont quite remembered to post (mail)your letter. کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com