English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (2 milliseconds)
English Persian
kettle drum دهل
kettle drum نقاره
kettle drum کوس
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
Other Matches
kettle دهل نقاره
kettle جعبه قطب نما
kettle اب گرم کن
kettle دیگچه
kettle کتری
fish kettle فرفمخصوصماهی
couscous kettle دیگچهیغذا
kettle of fish مهمانی دانگی
the lid of a kettle دریا سر کتلی
kettle of fish اشفتگی اختلال
kettle of fish کار
kettle of fish <idiom> بافکر عمل کردن
kettle hole دیگ چال
another kettle of fish <idiom> کاملا متفاوت از دیگری
kettle holder کتری گیر
kettle holder کهنه
kettle of fish امر
kettle holder کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
kettle drummer نقاره زن
kettle drummer دهل زن
it is a pretty kettle of fish عجب وضعی است
it is a pretty kettle of fish بد وضعی است
the pot calls the kettle black دیگ بدیگ میگوید رویت سیاه
pot calling the kettle black <idiom> دیگ به دیگ میگوید رویت سیاه
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
drum up <idiom> اختراع کردن
to drum out بیرون کردن
drum طبله
drum ی
drum دهل
drum استوانه
drum طبل زدن
drum طوقه
drum گردونه دوار
drum درام سیلندر استوانه
drum فرف استوانه شکل
drum طبلک بخار طبلک
drum طبل
drum ساقه گنبد
drum چلیک
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum طبل کوس استوانه
drum طبلک
drum نورد
drum غلطک
drum [ستون استوانه شکل]
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
log drum طبله واقعه نگاره
magnetic drum طبله مغناطیسی
magnetic drum درام مغناطیسی
revolving drum طبله چرخان
magnetic drum طبلک مغناطیسی درام حافظه
memory drum گردونه یاد
print drum طبله چاپ
snare drum زهطبل
rotating drum فرفاستوانهایشکلچرخشی
drum brake ترمزحلقوی
drum rolls تندزنی
drum rolls ضربات مداوم
drum roll تندزنی
winding drum قرقره سیم پیچی
to drum at a door درکوبیدن
to drum at a door درزدن
to drum a tune ضرب مقامی راباکوس گرفتن
drum roll ضربات مداوم
smoked drum گردونه ثبت کننده
rotary drum طبلک گردان
range drum طبله بستن مسافت به توپ
range drum طبله مسافت
tenor drum طبلتنور
drum major طبل بزرگ
drum controller نافم استوانهای
drum controller کنترل کننده درام
drum head پوست طبل
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
drum plotter رسام استوانهای
drum plotter رسام طبله
drum plotter کشنده طبله
drum beat صدای کوس
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum armature ارمیچر استوانهای
drum majors فرمانده طبالان
drum majors طبل بزرگ
drum major فرمانده طبالان
at beat of drum بصدای کوس
bass drum طبل بزرگ
bass drum کوس
beat of drum ضربه طبل
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
drum printer چاپگر طبلهای
drum printer چاپگراستوانهای
drum switch کلید غلطکی
gasoline drum بشکه بنزین
drum switch جابجاگر استوانهای
drum storage drum magnetic
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
grooved drum قرقره شیاردار
drum pump پمپ استوانهای شکل
drum printer چاپگر طبله
guide drum طبلک راهنما
drum magazine مخزن استوانهای
drum controller غلطک فرمان
drum turret سر رولور استوانهای
To drum something into someones head . مطلبی را به گوش کسی خواندن
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
magnetic drum system سیستم درام مغناطیسی
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
rotary drum mixer میکسراستوانهای بتن
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com