Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
program function key
کلید تابعی ای برنامه
program
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program
برنامه دادن برنامه ریختن
program
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program id
شناسنامه برنامه
program
برنامه ریزی کردن
program
دستور
program
نقشه
program
روش کار پروگرام
program
دستور کار
program
برنامه تهیه کردن
program
برنامه دارکردن
program
برنامه نوشتن
program
برنامه دستور
program
برنامه
function
انجام عمل به درستی
function
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
function
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
function
کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
function
تابع
[ریاضی]
OR function
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
NOR function =
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
NOR function =
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
NOT function
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
NOT function
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
zero of a function
صفر یک تابع
[ریاضی]
zero of a function
ریشه تابع
[ریاضی]
NOT function
معادل تابع NAND
OR function
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
to function as something
به کار رفتن به عنوان چیزی
even function
تابع زوج
neither nor function
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
function
تابع
function
نقش
function
عمل
function
ایین رسمی
function
وفیفه داشتن
function
عمل کردن کارکردن
function
ایفاء
function
ماموریت عمل
function
مقام
function
پیشه
function
کارویژه
function
کار
function
وفیفه
function
کارکرد
function
فعالیت
function
دستورالعمل
function
وفیفه عمل کردن
function
کارایی
function
خاصیت وجودی
function
طرزکار تابع
function
کار کردن
object program
برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
reentrable program
برنامه قابل بازگذشت
object program
برنامه مقصود
proprietary program
برنامه اختصاصی
program text
متن برنامه
program verification
عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
payroll program
برنامه پرداخت حقوق
parent program
برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند.
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
package program
برنامه فشرده
package program
برنامه بستهای
program testing
تست برنامه
program testing
ازمایش برنامه
program switch
گزینه برنامه
portable program
برنامه قابل انتقال
portable program
برنامه قابل حمل
reentrant program
برنامه بازگذشتی
parent program
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
operating program
برنامه عملیات
operating program
برنامه اجرایی
relocatable program
برنامه جابجاپذیر
star program
بدون خطا اجرا شود
stored program
بابرنامه انباشته
stored program
برنامه ذخیره شده
library program
برنامه کتابخانهای
supervisory program
برنامه نافر
support program
برنامه پشتیبانی
system program
برنامه سیستم
systems program
برنامه سیستم
interactive program
برنامه محاورهای
integrated program
برنامه مرتبط
integrated program
برنامه مجتمع
instructional program
برنامه اموزشی
target program
برنامه مقصود
target program
برنامه هدف
information program
اگاه سازی برنامه اطلاعات
information program
برنامه اگاه سازی
star program
برنامه کامل
spreadsheet program
برنامه صفحه گسترده
report program
برنامه گزارش
multiphase program
برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
resident program
برنامه مقیم
monitor program
برنامه مبصر
modular program
برنامه پیمانهای
reusable program
برنامه قابل استفاده مجدد
scatter program
نمودار پراکنده
master program
شاه برنامه
security program
برنامه حفافتی
service program
برنامه خدماتی
source program
برنامه منبع
maintenance program
برنامه نگهداشت
main program
برنامه اصلی
source program
برنامه مبداء
inference program
برنامه استنباط
program structure
ساخت برنامه
program priority
اولویت برنامه
program language
زبان برنامه نویسی
program interrupt
قطع برنامه
program interrupt
وقفه برنامه
program generator
برنامه ساز
program generator
تولیدکننده برنامه
program generator
مولد برنامه
program generator
برنامه زا
program flowchart
نمودارگردشی برنامه
program flowchart
نمودارگردش کار برنامه
program flowchart
روند نمای برنامه
program flow
روند برنامه
program flow
گردش برنامه
program file
فایل برنامه
program execution
اجرای برنامه
program product
فراورده برنامه
program language
زبان برنامه
program library
کتابخانه برنامه ها
program package
بسته برنامه
program overlay
جایگذاشت برنامه
program of targets
برنامه اماجها
program of targets
برنامه هدفها
program of instruction
برنامه تدریس
program of instruction
برنامه اموزش
program product
محصول برنامه
program module
واحد برنامه
program manager
بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program manager
مدیر برنامه ها
program maintenance
نگهداری برنامه
program maintenance
نگهداشت برنامه
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program listing
لیست برنامه
program listing
سیاهه برنامه
program library
کتابخانه برنامه
program documentation
مستند سازی برنامه
program proving
اثبات برنامه
program analyzer
برنامه کاو
program aircraft
جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
program section
بخش برنامه ها
production program
برنامه تولید
processing program
برنامه پردازش
processing program
برنامه پردازشی
problem program
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
problem program
برنامه مسئلهای
program section
بخش تهیه برنامه ها
program segment
قطعه برنامه
privieged program
برنامه ممتاز
program specification
خصیصه برنامه
program specification
مشخصه برنامه
program stack
پشته برنامه
program step
گام برنامه
program stop
توقف برنامه
program analyzer
تحلیل کننده برنامه
program schema
الگوی برنامه
program relocation
جابجایی برنامه
program debugging
اشکال زدایی برنامه
program counter
شمارشگربرنامه
program counter
شمارنده برنامه
program cost
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost
هزینه برنامه
program correctness
تصحیح برنامه
program control
کنترل برنامه
program coding
کدگذاری برنامه
program checkout
وارسی برنامه
program chaining
اتصال برنامه
program cards
کارتهای برنامه
program budget
بودجه برنامهای
program run
رانش برنامه
program storage
انباره برنامه
benchmark program
برنامه محک
proofing program
برنامه محک
auxiliary program
برنامه کمک
[رایانه شناسی ]
program selector
انتخابگربرنامه
calendar program
ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
exercise program
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
calendar program
ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
executive program
برنامه مجری
food program
برنامه غذایی
food program
رژیم تغذیه
background program
برنامه پس زمینهای
assembly program
برنامه اسمبلی
authorized program
برنامه مجاز
wordprocessing program
برنامه واژه پردازی
child program
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
background program
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com