Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English
Persian
keyboard port
قسمتاتصالصفحهکلید
Other Matches
bass keyboard
صفحهدکمهباس
membrane keyboard
صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
membrance keyboard
صفحه کلید صاف
membrance keyboard
صفحه کلید غشایی
maltron keyboard
یک نوع طرح صفحه کلید که امکان سرعتهای بلقوه بیشتری را ارئه داده ویادگیری ان نسبت به طرح سنتی Qwerty اسانتر میباشد
locked up keyboard
صفحه کلید قفل شده
keyboard buffer
بافر صفحه کلید
keyboard buffer
حافظه موقت صفحه کلید
keyboard layout
طرح صفحه کلید
keyboard layout
جانمایی صفحه کلید
keyboard terminal
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
keyboard template
الگوی صفحه کلید
membrane keyboard
احساس کننده فشار را فعال میکند
numeric keyboard
صفحه کلید عددی
dvorak keyboard
صفحه کلید دووراک
treble keyboard
صدایزیرصفحهکلید
pedal keyboard
صفحهکلیدپدال
keyboard enirv
دخول صفحه کلیدی
tactile keyboard
صفحه کلید لمسی
qwerty keyboard
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
alphanumeric keyboard
صفحه کلید الفماری
azerty keyboard
روشن قرار دادن کلیدها روی صفحه کلید که خط اول AZERTY آغاز میشود
blind keyboard
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
detachable keyboard
صفحه کلید جداشدنی
dvorak keyboard
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
keyboard perforator
سوراخ کن صفحه کلیدی
keyboard to tape unit
واحد صفحه کلید به نوارمغناطیسی
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
keyboard printing telegraph
تلگراف ثبات تکمهای
keyboard send receive
صفحه کلید ارسال- پذیرش
keyboard to disk system
سیستم صفحه کلید به دیسک
keyboard to disk unit
واحد صفحه کلید به دیسک
keyboard to tape system
سیستم صفحه کلید به نوار
pressure sensitive keyboard
صفحه کلید حساس به فشار
programmable function keyboard
صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
port
مدخل
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
out port
بندرخارج از محوطه
out port
بندر دور از مقصد
i/o port
مدخل ورودی و خروجی
last port
شیپور عزا
last port
شیپور خاموشی
way port
بندر سر راه
port
روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port
درب درگاه
port
دورازه
port
دروازه
port
شیار هادی دهانه
port
مجرای عبورروغن
port
فرودگاه هواپیما
port
به آن وصل است را انتخاب کند
port
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port
دماغه
port
پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
port
سمت چپ ناو
port
ریل اطراف ناو
port
دهانه
port
بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port
بندر گاه
port
روزنه
port
دریچه
port
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port
درگاه
port
بندر ورودی
port
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port
باب
port
بندرگاه
port
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port
سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port
شراب شیرین بارگیری کردن
port
بندر
port
ببندر اوردن حمل کردن
port
دریچه تبدیل برنامه
port
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
port
بردن
port
مجرا
port
در رو مخرج
port
ترابردن
port
لنگرگاه
port
مامن مبدا مسافرت
port hole
مزغل
port of entry
بندر مقصد
port hole
روزنه
port of entry
بندرمحل ورود
port complex
لنگرگاه
port of embarkation
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
port of debarkation
بندر مقصد حمل کالا
port watch
پست نگهبانی بندر
port of debarkation
بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of destination
بندر مقصد
port installations
تاسیسات بندری
port of embarkation
بندر عزیمت
port watch
نگهبان بندر
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
supply port
درگاه تدارکاتی
destination port
بندر تحویل کالا
car port
گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
car port
سایبان اتومبیل
Port-au-Prince
شهر پورت اوپرنس
port of entry
مرز ورود کالا یا فرد به کشور
ejection port
دهانهپرتاب
modem port
قسمتقرارگیریمدم
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
port glass
جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
printer port
قسمتاتصالبهچاپگر
transfer port
دریچهانتقال
video port
قسمتنمایش
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
treaty port
بندر پیمانی
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal port
بندر مقصد
put into port
وارد بندر شدن
registered port
بندر مشخص
sally port
دروازه بزرگ قلعه
port hand
دستسویچپ
sally port
درب ورودی بزرگ
sally port
دریچه
sally port
دروازه عبور از قلعه
sally port
درب اصلی قلعه یا استحکامات
secondary port
بندر فرعی
secondary port
,
secondary port
subordinatestation : syn
secondary port
station secondary
serial port
مدخل سری
serial port
درگاه ترتیبی
supply port
درگاه تامین
free port
بندر ازاد
controlled port
بندر نظامی کنترل شده
controlled port
بندرکنترل شده
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
destination port
بندر مقصد
exhaust port
مجرای خروجی
exhaust port
دریچه خروجی
freeing port
شکاف یک طرفه
gas port
محفظه عبور گاز
gas port
میله تنظیم گاز
gun port
مزغل
hard port
فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
control port
درگاه کنترل
compensating port
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
port of call
بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
port of call
بندر لنگراندازی
port of call
بندر توقف
admission port
سوپاپ ورودی
admission port
دریچه پذیرش
aerial port
باراندازی هوایی
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
captain of the port
افسر انتظامات بندر
aerial port
لنگرگاه هوایی
cargo port
دریچه بارگیری ناو
gas port
لوله عبور گاز
hard port
ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
high port
حالت دست فنگ
main port
port principal
memory port
درگاه حافظه
midi port
دریچه یا درگاه IDI
minor port
بندر کوچک
naval port
بندر دریایی
parallel port
درگاه موازی
port arms
پیش فنگ
port arms
فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
port complex
مجتمع بندری
main port
refrencestation : syn
main port
,
intake port
دریچه ورودی
inlet port
دریچه ورودی
inlet port
سوپاپ ورودی
home port
پایگاه اصلی
intake port
سوپاپ ورودی
main port
بندر اصلی
home port
پایگاه مادر
high port
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
cargo handling at port
جابجایی کالا در بندر
port a punch card
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
check port/starboard
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
convoy assembly port
بندر محل تجمع کاروان دریایی
port auxiliary service
یگان خدمات بندری
port hand buoy
بویه سمت چپ
spent fuel port
قسمتسوختمصرفشده
aerial port squadron
گردان عملیات بارانداز هوایی
aerial port squadron
گردان بارانداز هوایی
yhis port is not yet peopled
این بندر هنوز اباد نشده است
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
dual port ram
حافظه تسهیم شده
continue port/starboard
چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
named port of destination
بندر مقصد مشخص
named port of shipment
بندر مشخص برای حمل
peripheral device port
قسمتاصلیتنظیماتمحیط
one port radial pump
تلمبه شعاعی یک پرهای
disc drive port
قسمتوروددیسک
Free pree (trade,port).
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com