Dictiornary-Farsi | king bird | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
king bird	یکجورمرغ بهشتی
king bird	یکجورخرمگس


Other Matches

king like	شاه منش
o king	پادشاها
o king	ای پادشاه
king like	شاهوار
king like	شاه صفت
king	ملک
king	سلطان
king	شاه
to king it	شاهی کردن
did he a the king	ایاشاه رامخاطب ساخت روکردبه شاه
king	پادشاه
king	شهریار
king post	تیر بزرگ عمودی شیروانی شاه تیر
king of birds	پادشاه مرغان :دال
king post	ستون جرثقیل
king of birds	عقاب
king post	قطر شاغولی میان خرپا
king of england	پادشاه انگلستان
king of fruits	شاه میوه ها
king of fruits	شاه میوه
king of kings	شاهنشاه
king pin	زاویه کینگ پین
king of terrors	مرگ
king pile	تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
king post	عصا
king of arms	متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
king crab	خرچنگ نعلی
king crab	خرچنگی که ماننداست به نعل
king emperor	امپراطورانگلستان وهند
king bolt	شاه پیچ
king closer	اجر کلاغ پر
king craft	سیاست
king craft	سیاست پادشاهی
king dom	پادشاهی
king dom	سلطنت
king dom	کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
king hunt	شاه شکار
king craft	کشورداری
king of beasts	پادشان جانوران :شیر
king ship	پادشاهی
king ship	شاهی
king's spear	برواق
king's spear	نرگس
king's spear	سوسن سفید
king's wort	سنبل ختایی
king's yellow	مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
sea king	دزد دریایی اسکاندیناوی درقرنهای میانه
the king in council	شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
they attended the king	ایشان درخدمت پادشاه بودند
king-pendant	[تیر عمودی در خرپای میانی]
they crowed him king	تاج پادشاهی برسرش گذاشتن
king-post	شاه تیر
vice king	نایب السلطنه
vice king	فرمانفرما
was a king in yemen	پادشاهی برد در یمن
king's spear	بوته سریش
king's round	مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
king ship	شهریاری
king ship	سلطنت
king side	جناح شاه شطرنج
king's wing	جناح شاه شطرنج
king size	بزرگ
king snake	انواع مارهای جنس Lampropeltis
king's blue	رنگ ابی متوسط
king's counsel	قاضی دادگاه پادشاه
king's english	اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
king's english	انگلیسی اصیل
king's evidence	گواهی واعتراف شریک گناه برضدهمدستان خودرادرامریکا.....گویند
king's evil	مرض خنازیر
king's gambit	گامبی شاه شطرنج
king's peg	نوشابهای که از شامپانی وکنیاک درست شده باشد
worthy to become a king	شایسته شاه شدن
good king	اسفناج صحرایی
grizzly king	مگس ماهی گیری
fur king	بازرگان بزرگ پوست
freshwater king	متصدی اب شیرین کن
he personated the king	شبیه شاه رادراورد
he personated the king	سهم شاه رابازی کرد
bare king	شاه تنها یا بی یاور شطرنج
fit for a king	لایق پادشاه
baring the king	تنها کردن شاه شطرنج
King's side	سمتشاه
bird	مرغان
bird	پرنده
bird	مرغ
bird	جوجه
king's indian defence	دفاع هندی شاه شطرنج
king pin inclination	انحراف کینگ پین
king post truss	خرپای ساده
he gained access to the king	نزدپادشاه باریافت
king's gambit declined	گامبی شاه پذیرفته نشده
king's indian attack	حمله هندی شاه شطرنج
he gained access to the king	بشاه تقرب جست
king's bishop gambit	گامبی فیل شاه در گامبی شاه شطرنج
king's indian in reverse	هندی شاه معکوس
the secular bird	فرید زمان
bird lime	چسب
the song of a bird	چهچه مرغ
the secular bird	عنقا
the secular bird	ققنس
night bird	مرغ شب بیدار
bird fancier	مرغ باز
the bird took its perch	مرغ روی چوب نشست
storm bird	بنزین ریختن ماشین
the bird is p of that event	مرغ وقوع ان رویدادرا ازپیش احساس میکند
singin bird	پرنده اواز خوان
secretary bird	مرغ پا بلند قوی منقار ودراز دم
gallows bird	کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
the bird kind	جنس پرنده
the bird took its perch	مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
prison bird	کسیکه زندان خانه او شده است
storm bird	بنزین
to get a meat for a bird	برای مرغی جفت پیدا کردن
bird cage	ماسک مخصوص خط نگهدار
perching bird	جاینشیمنپرنده
wading bird	پرندهدریایی
bird watcher	پرندهشناس-فردیکهکارششناسائیوتحقیقدربارهپرندگاناست-کفترباز
bird-brained	احمقوسادهلوح
eat like a bird <idiom>	کم غذا بودن
a rare bird	کم پیدا
a rare bird	گوهر نایاب
bird motif	نقش پرنده در قالی حیوان دار
bird's-break	ابزار رخ منقاری
bird's-mouth	شکاف سه گوشه
bird's eye	منظره هوایی
insectivorous bird	پرندهحشرهخوار
to pinion a bird	نوک بال مرغ را چیدن
to pounce upon a bird	ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
bird of prey	مرغ شکاری گوشتخوار
bird of prey	قوش
what kind of a bird is that ?	چه جور مرغی است
what kind of a bird is that ?	چه قسم پرنده ایست
widow bird	مرغ جولا
bird of paradise	یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
aquatic bird	پرندهآبزی
granivorous bird	پرندهدانهخوار
bird of paradise	مرغ بهشتی
mocking bird	یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
indigo bird	یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
friar bird	مرغ طاس
friar bird	مرغ کل
frigate bird	مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
fire bird	یکجورپری شاهرخ یامرغ انجیرخوار
fig bird	مرغ انجیرخوار
fairy bird	چلچله دریایی
fairy bird	پرستوک دریایی
indigo bird	سهره نیلی
egg bird	مرغ نوروزی
gallows bird	ادم مستحق اعدام
gallows bird	جانی واجب الاعدام
humming bird	مرغ زرین پر
humming bird	یکجور مرغ مگس خوار
hen bird	پرنده ماده
hen bird	مرغ ماده
gutter bird	ادم فرومایه
gutter bird	گنجشک
game bird	پرنده موردنظر درشکار
game bird	یک امتیاز
early bird	ادم سحرخیز
dun bird	یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
bird's nest	حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
bird of passage	مرغ مهاجر
canary bird	بلبل زرد
bird spider	رتیل باغی
bird's eye	نظر کلی
bird's foot	شبیه پای پرنده
bird's foots	شبیه پای پرنده
bird's nest	قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
bird's opening	گشایش برد
bird of passage	شخص مهاجر وخانه بدوش
bird lime	کشمشک
lyre bird	مرغ بهشتی
decoy bird	مرغ دام
decoy bird	دونه
death bird	لاشخور
death bird	بوم
cardinal bird	سهره کاکل قرمزامریکایی
canary bird	قناری
lyre bird	شلیاق
lady bird	سوسک خانواده Coccinellidae
By trying to live like a king one ends by drawing . <proverb>	آخر شاه منشى کاه کشى است .
to call the shots [to be the king of the castle] <idiom>	پاسخگو بودن
bird's eye view	دید کلی
bird's eye view	منظرهی هوایی
bird's eye view	چشمانداز
bird's eye view	دورنما
bird's eye view	منظرهای که از بلندی دیده میشود
flower f ;dog f;bird f;	سگ باز
flower f ;dog f;bird f;	گلباز
to piniona bird's wing	نوک بال مرغی را چیدن
The early bird gets the worm. <proverb>	سحر خیز باش تا کامروا باشی.
bird's eye views	دورنما
bird's eye perspective	پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
flower f ;dog f;bird f;	مرغ باز
bird's eye views	منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views	نظر اجمالی
bird's eye views	منظرهی هوایی
bird's eye view	نظر اجمالی
bird's eye views	چشمانداز
bird's eye views	دید کلی