Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English
Persian
knife grinder
چاقوتیزکن
knife grinder
تیزگر
Other Matches
grinder
سنگ رویی اسیاب
grinder
اسیا
grinder
چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinder
میدان مشق و تمرین صف جمع
grinder
لله
grinder
تیز کن
grinder
دندان اسیاب
grinder
چرخ سمباده
grinder
دستگاه سنگ سمباده
angle grinder
پرداخت کننده زاویهای
gear grinder
ماشین پرداخت چرخ دنده
organ-grinder
نوازنده سیار ارگ دستی
cylinderical grinder
دستگاه چاقو تیزکنی مدور
cross grinder
شاه تیر افقی
contour grinder
دستگاه سنگ پروفیل
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
centerless grinder
دستگاه سنگ نامتمرکز
automatic grinder
چرخ سمباده خودکار
organ grinder
نوازنده سیار ارگ دستی
coffee grinder
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
plain grinder
دستگاه چرخ سمباده مدور
planing iron grinder
دستگاه تیزکننده تیغه رنده
abrasive belt grinder
دستگاه سنگ سمباده نواری
bevel gear grinder
دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
swing frame grinder
دستگاه سنگ زنی نوسان دار
abrasive belt grinder
سنگ سمباده نواری
valve seat grinder
دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
meat grinder
[American]
چرخ گوشت
[غذا و آشپزخانه]
a knife
یک چاقو
before you can say knife
خیلی زود
before you can say knife
فورا
before you can say knife
برقی ناگهان
the knife
چاقوی جراحی
the knife
الت جراحی
knife
تیغه
knife
گزلیک
knife
: چاقو کارد
knife
: چاقو زدن
knife
کارد زدن
plane knife
تیغه رنده
putty knife
کارتک
[ابزار]
three bladed knife
چاقوی سه تیغه
moon knife
چاقوی هلالی
trench knife
کارد سنگری
moon knife
چاقوی پوست تراشی
pallet knife
کاردک نقاشی
pallet knife
کاردک
pruning knife
چاقوی شاخه زنی
paring knife
ناخن گیر
steak knife
کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
spackle knife
کارتک
[ابزار]
paring knife
سم تراش
paper knife
کارد کاغذبری
pallet knife
ماله رنگ امیزی
knife polishing
[پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
hook knife
چاقوی قلاب شکل
[جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
finish knife
کارد یا تیغ
[مخصوص پرداخت سطح فرش]
knife pleat
پیلهتیغهای
commando knife
چاقویکماندو
kitchen knife
چاقویآشپزخانه
cook's knife
چاقویآشپزی
ham knife
چاقویژامبون
grapefruit knife
چاقوی گریپ فروت
dessert knife
چاقویدسر
dinner knife
چاقویغذاخوری
filleting knife
چاقویماهیچهبربی
fettling knife
چاقویتراشیدنغذا
oyster knife
چاقویمخصوصصدف
painting knife
چاقوینقاشی
war to the knife
کارد و کارد کشی
war to the knife
جنگ سخت
war to the knife
جنگ خونین
flick-knife
چاقوی ضامندار
boning knife
چاقویتزئینی
butter knife
ضربهپایشنایپروانه
cheese knife
چاقویپنیر
folding knife
کارد جیبی تاشو
[کارد سوئیسی]
I don't have a knife.
من چاقو ندارم.
flint knife
چاقویسنگچخماقی
knife edge
لبه تیز هرچیزی
knife-edges
تیغه در
knife-edges
لبه چاقو
knife-edges
لبه تیغ
sheath knife
چاقوی غلاف دار
paper-knife
کاغذ بر
carving knife
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
jack-knife
چاقوی بزرگ جیبی
pocket knife
چاقوی جیبی
palette knife
کاردک نقاشی
knife edge
لبه کارد
knife-edges
لبه تیز هرچیزی
knife-edges
لبه کارد
knife edge
تیغه در
knife edge
لبه چاقو
knife edge
لبه تیغ
knife-edge
لبه تیز هرچیزی
knife-edge
تیغه در
knife-edge
لبه چاقو
knife-edge
لبه تیغ
knife-edge
لبه کارد
bowie knife
دشنه
bowie knife
خنجر
hack knife
چاقوی مخصوص برش کامل
knife switch
کلید تیغهای
jack knife
خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
knife rest
نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
knife rest
جای چاقو
knife machine
کاردپاک کن
knife machine
ماشین کاردپاک کنی چاقوتمیزکن
knife board
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
knife board
نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
knife switch
کلید اهرمی
knife switch
کلید چاقویی
dissecting knife
کاردتشریح
bread knife
کارد نان بری
case knife
چاقوی جلد دار
case knife
چاقوی بزرگ
clasp knife
چاقوی ضامن دار
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
switchblade knife
چاقوی ضامن دار
cut it with a knife
برضد
cut it with a knife
درمقابل
hand knife
خوش بافت
dissecting knife
چاقوی تشریح
This knife is too blunt for words .
این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
jack knife bridge
پل متحرک تاشو
large chopping knife
ساطور
Swiss army knife
دستهچاقوسوئیسی
types of kitchen knife
انواعچاقویآشپزخانه
plaster cutting knife
کارد گچبری
principal types of knife
انواععمدهچاقو
A sharp knife (pin , needle)
چاقو (سوزن ) تیر
knife-blade cartridge fuse
فیوزفشنگیتیغهدار
double break knife switch
کلید تیغهای دو اتصالی
to play a good knife and fork
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com